کوردستان میدیا

سایت مرکزی حزب دمکرات کوردستان ایران

پیام دفتر سیاسی حزب دمکرات به مناسبت سالگرد شهادت دکتر شرفکندی و همراهانش

22:45 - 26 شهریور 1392

کوردستان میدیا: دفتر سیاسی حزب دمکرات کوردستان ایران به مناسبت ٢١ـمین سالگرد ترور دکتر شرفکندی و همراهانش پیامی منتشر نمود.

متن کامل این پیام به شرح زیر می‌باشد:


مهمانان گرامی، رفقای مبارز

روز ٢٦شهریورماه سال١٣٧١ برابر با ١٧ سپتامبر ١٩٩٢ میلادی، دکتر صادق شرفکندی دبیرکل وقت حزبمان، فتاح عبدلی نماینده‎ی حزب در خارج از کشور، همایون اردلان نماینده‎ی حزب در آلمان و نیز نوری دهکردی فعال سیاسی و دوست حزب دمکرات در رستوران میکونوس شهر برلین توسط تیم آدمکشی جمهوری اسلامی ایران ترور شدند.
امروز، یک‎بار دیگر در اینجا گردهم آمده‎ایم تا یاد و خاطره‎ی آن رهبر فرهیخته و رفقایش را گرامی بداریم و مبارزات و فداکاری‎های آنان را پاس بداریم.
آمده‎ایم تا آن جنایت هولناک علیه ملت کرد و حزب دمکرات را محکوم نمائیم، انزجار خود را از تروریسم اعلام داریم و اجازه ندهیم که این ظلم و جنایت فجیع جمهوری اسلامی ایران علیه ملت کرد به دست فراموشی سپرده شود.
در اینجا به نمایندگی از دفتر سیاسی حزب دمکرات کردستان ایران، خدمت تمامی مهمانان ارجمند خیرمقدم عرض می‎نمایم و حضور گرم شما، مهمانان، همراهان و رفقای بزرگوار را در این مراسم ارج می‎نهیم.
دکتر صادق شرفکندی معروف به دکتر سعید، رهبر فرزانه و توانمندی بود که پس از ترور رهبر والامقام، دکتر عبدالرحمان قاسملو، رهبری حزب دمکرات را بر عهده گرفت و اجازه نداد که بیرق مبارزه‎ی آزادیخواهانه‎ی حزبمان بر زمین بیفتد و نگذاشت توطئه‎های رژیم علیه ملت کرد به سرانجام برسند و دشمنان ملت کرد شادمان شوند.
شایستگی و عزم راسخ دکتر شرفکندی به مثابه خاری در چشم رهبران جمهوری اسلامی بود و همین امر باعث شد دستور ترور و حذف ایشان را صادر کنند.
در تاریخ مبارزه‎ی آزادیخواهانه‎ی ملتمان، پدیده‎های تلخ توأم با پیامدهای بسیار، بارها تکرار شده‎اند.
هر زمان که دشمن توانسته باشد رهبری جنبشی را ترور نماید، به دنبال آن، جنبش نیز دچار فروپاشی و شکست شده است. جمهوری اسلامی نیز دقیقاً به همین دلیل، دکتر قاسملو را ترور نمود، اما زنده‎یاد دکتر سعید با درایت خاص خود اجازه نداد تجربه‎ی تلخ «مرگ رهبر، پایان مبارزه» تکرار شود و این افتخار بزرگ را به نام خود رقم زد و برگ زرین دیگری را به مبارزه و مقاومت ملت کرد افزود.
با ترور دکتر صادق شرفکندی، دشمن زخم عمیق و دردناکی بر پیکره‎ی حزب دمکرات و ضربه‎ی سنگینی را به جنبش آزادیخواهانه کردستان ایران وارد نمود، اما هدف اصلی رژیم از ترور این رهبر فرزانه که فروپاشی و از میان بردن حزب دمکرات و جنبش کردستان ایران بود، تحقق نیافت و در آینده نیز محقق نخواهد شد.
برعکس، این اقدام تروریستی، مردم کردستان به ویژه جوانان را هوشیارتر نموده و حس ملی‎گرایی و اندیشه‎ی آزادیخواهی را در آن‎ها نیرومندتر نمود.
از سوی دیگر، حکم دادگاه برلین که به دادگاه میکونوس معروف گردید و در تاریخ 10 آوریل 1997 میلادی اعلام شد، به معنای واقعی کلمه به فاجعه‎ای برای جمهوری اسلامی ایران مبدل گشت:
- دادگاه «میکونوس» در تصمیمی شجاعانه و با استناد به مدارک بسیار مستند، طرح‎های تروریستی جمهوری اسلامی ایران را افشا نموده و به عنوان رژیمی تروریستی به افکار عمومی جهان معرفی نمود.
در حکم دادگاه میکونوس آمده است:
«در زمان تحقیقات، مشخص شد که زمامداران جمهوری اسلامی، نه تنها اقدامات و توطئه‎های تروریستی را تصویب می‎کنند و به شیوه‎های غیرقابل باور، تروریست‎ها را تشویق نموده و ارج نهاده و پاداش می‎دهند، بلکه ترور انسان‎هایی را طرح‎ریزی می‎کنند که تنها به دلیل داشتن افکار و عقاید سیاسی خاصشان، مورد غضب و انتقام قرار گرفته‎اند. آن‎ها، مخالفان خود را نیز تنها به منظور صیانت از حکومت خود از بین می‎برند».
اگر تا قبل از اعلام حکم دادگاه میکونوس، افراد یا جریان‎هایی در تروریست بودن جمهوری اسلامی ایران شک و شبهه‎ای داشتند، بعد از اعلام حکم این دادگاه، آن شک و شبهه نیز از بین رفت و بر همگان آشکارتر شد که تروریسم دولتی، به بخشی اساسی از سیاست رسمی جمهوری اسلامی ایران تبدیل شده است.
لازم به یادآوری است که حکم دادگاه میکونوس مانند حکم دادگاه‎های عادی چند هفته‎ای و دادگاه‎های فرمایشی از جمله دادگاه‎های جمهوری اسلامی ایران نبود. حکم دادگاه میکونوس به حق نام «حکم تاریخی»، بر آن گذاشته شد.
دادگاه میکونوس در قلمرو حقوقی آلمان، یکی از کشورهای بسیار دمکرات و پیشرفته‎ی دنیا برگزار شد. دادگاهی مستقل و معتبر که یکی از پرهزینه‎ترین دادگاه‎های تاریخ آلمان به شمار می‎رود و 5-3 سال به طول انجامید و در این مدت،١٧٠ نفر به عنوان شاهد به دادگاه احضار شدند و مورد پرسش قرار گرفتند. شاهدان این پرونده، تنها از میان اپوزیسیون انتخاب نشده بودند، بلکه بسیاری از آنان طرفدار رژیم ایران یا بیطرف بودند و بسیاری دیگر نیز متخصص و تحصیلکرده‎ی امور سیاسی و تروریسم بودند.
گرانقیمت‎ترین وکلای آلمانی را برای وکالت قاتلان انتخاب کرده بودند.

تا آنجا که اطلاع دارم، برای نخستین بار بود که دادگاهی در یک کشور، رهبران کشور دیگری را که زمام امور آن کشور را در دست دارند، به سازماندهی و اجرای جنایاتی متهم نماید.

دادگاه علناً مسئولیت برنامه‌ریزی و انجام عملیات ترور رهبران حزب دمکرات را متوجه کمیته‌ی ویژه‌ی عملیات برون‌مرزی دانسته و صراحتاً اسامی اعضای این کمیته را که مسئول قتل و از بین بردن رهبران و فعالان اپوزیسیون بودند، ذکر نمود:
علی خامنه‌ای، رهبر وقت و فعلی رژیم، علی‌اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس‌جمهور وقت و رئیس کنونی مجمع تشیخص مصلحت نظام، علی‌اکبر ولایتی، وزیر خارجه‌ی وقت و مشاور کنونی خامنه‌ای در امور خارجی، علی فلاحیان، وزیر اطلاعات وقت و عضو فعلی مجلس خبرگان، محسن رضایی، فرمانده‌ی وقت سپاه پاسداران که در بالاترین مناصب زمامداری رژیم قرار دارند.

حکم دادگاه میکونوس نه تنها روابط آلمان و ایران، بلکه روابط میان ایران و اتحادیه‌ی اروپا را نیز دستخوش بحران دیپلماتیک شدیدی کرد که آثار آن تاکنون نیز پابرجاست.

در١٧ آوریل١٩٩٧، یک هفته پس از صدور حکم دادگاه، پارلمان آلمان نشستی برگزار نمود. در آن روز نمایندگان تمامی فراکسیون‌ها در رابطه با رأی دادگاه میکونوس سخن گفتند و به اتفاق، تروریسم جمهوری اسلامی را تقبیح و حمایت خود را از استقلال دادگاه برلین اعلام نمودند. در پروتکل نشست آن روز پارلمان آلمان آمده است که: تمام حضار در سالن کف زدند. این کف زدن به منزله‌ی تأیید حکم شجاعانه‌ی دادگاه برلین بود. 14 دیپلمات ایرانی از جمله حسین موسویان، سفیر ایران و امانی فراهانی، سرکنسول رژیم در برلین اخراج شدند. در 29 آوریل 1997 میلادی در لوکزامبورگ نشست وزرای خارجه‌ی کشورهای عضو اتحادیه‌ی اروپا این جنایت جمهوری اسلامی ایران را به اتفاق آراء محکوم کرد، سفیران خود را از ایران فرا خوانده و روابط دیپلماتیک خود با جمهوری اسلامی را به حالت تعلیق در آورند.

اتحادیه‌ی اروپا پس از تحمیل کلیه‌ی شرایط خود به ایران، سفیران خود را به ایران بازگرداند.

هانس یواخیم اریک، وکیل خانواده‌های قربانیان می‌گوید: تا قبل از برگزاری دادگاه میکونوس، اروپا برای تروریست‌های ایرانی که پاسپورت دیپلماتیک در جیب داشتند، تبدیل به شهر بی‌قانون و بی‌بازخواست شده بود، اما رأی دادگاه میکونوس، زمین زیر پای تروریست‌ها را یکپارچه آتش و تبدیل به مکانی پرخطر نمود.

اروپا با استناد به مدارک معتبر موجود، جمهوری اسلامی را به زانو درآورد و آن را متعهد نمود که از آن پس در خاک اروپا دست به اقدامات تروریستی نزند.

شفاف‌‌سازی در رابطه با ترور وین نیز از نتایج این پرونده بود. اگرچه از همان روز نخست برای ما و بسیاری دیگر تردیدی در این نبود که زنده‌یاد دکتر قاسملو و یارانش به دست تروریست‌های جمهوری اسلامی به شهادت رسیده‌اند، اما دولت وقت اتریش اجازه نداد دادگاهی برای رسیدگی و تحقیق درباره‌ی این جنایت برگزار شود و جنایات جمهوری اسلامی از سوی دادگاه آشکار گردد، اما حکم دادگاه برلین این بی‌عدالتی را جبران نمود و جنایت ترور وین به دست جمهوری اسلامی را نیز افشا نمود.
در حکم دادگاه میکونوس پس از توضیحاتی مفصل در رابطه با نقش مؤثر و تعیین‌کننده‌ی حزب دمکرات کردستان ایران در جنبش کردستان ایران، آمده است که : برای خاموش کردن این صدا (حدکا)، رهبری سیاسی ایران تصمیم گرفت که رهبری حدکا را نه تنها از لحاظ سیاسی سرکوب کند، بلکه نسبت به حذف آن نیز اقدام نماید. قتل دکتر عبدالرحمان قاسملو، رهبر وقت حدکا در١٣ی جولای١٩٨٩ در وین و جنایتی که در اینجا محکوم شده (ترور دکتر سعید) از نتایج این تصمیم بودند. خط سرخ و خونینی که رویدادهای وین و برلین را به یکدیگر وصل می‌کند، آشکارتر از آن است که دیده نشود.
باید بگوییم که حکم دادگاه شفاف‌تر و صریح‌تر از آن است که جای تردیدی باقی گذاشته باشد.

غلبه‌ی عدالت، حقیقت و امید بر دیکتاتوری و یأس از دیگر پیامدهای این حکم بود. در طول تاریخ همواره دیکتاتورها و مستبدین کوشیده‌اند که عدالت را خفه کرده، حقیقت را انکار نموده و امید به آینده را در قلب‌های آزادیخواهان بمیرانند، اما موفق نشده و نخواهند شد. زورگویان می‌توانند انسان‌ها را بکشند، اما در برابر عدالت، حقیقت و امید مستأصل و درمانده هستند و روزی گرفتار پنجه‌های عدالت خواهند شد. امید، همواره خود را بر جور و جهل و نادانی تحمیل خواهد کرد.
دوستان گرامی!
در سخنانم اشاره‌ای به نظر دادگاه میکونوس درباره‌ی نقش و تأثیر حزب دمکرات در جنبش کردستان ایران داشتم. اینکه مردم در رابطه با حزب من توقعات و انتظارات ویژه‌ای دارند، جای بسی افتخار است، اما نه تنها کار ما را آسان نمی‌کند، بلکه برعکس، وظیفه و مسئولیت سنگین‌تری را برعهده‌ی ما می‌گذارد، به ویژه اکنون که تحولات در منطقه با شتابی خیره‌کننده روی داده و در تمامی بخش‌های کردستان، مبارزه به انحای گوناگون در جریان است، نیروهای سیاسی کرد در برابر یک آزمون تاریخی مهم قرار گرفته‌اند.
رسالت ما اعضا، هواداران و دلسوزان جنبش آن است که با تلاش و کوشش مداوم خویش کاری کنیم که حزب دمکرات کردستان همچنان پاسخگوی توقعات و اعتماد مردم بماند و همچون دژی تسخیرناپذیر برای مبارزه‌ی رهایی‌بخش ملت کرد پابرجا بماند و در سطح بین‌المللی نیز روی آن حساب باز کنند.
حزب دمکرات بایستی تا دستیابی به آرمان‌های والای ملتمان، همچنان به ایفای نقش تاریخی خود ادامه دهد و با همکاری و همصدایی با سایر نیروهای سیاسی، جنبش رهایی‌بخش کردستان ایران را به اهدافش نزدیک کند.
چشم‌انداز مبارزات رهایی‌بخش ملت کرد روشن است، با تأمین و حفظ اتحاد و مبارزه‌ی بی‌وقفه می‌توان به پیروزی نائل گردید. اجازه ندهیم یأس و نومیدی همچون دشمن بزرگ آزادی، وظایفمان را از یادمان ببرد.
حزب دمکرات بارها دچار مصیبت، شکست و فراز و نشیب شده است، اما هربار با تجربه‌تر از قبل، بحران‌ها را پشت سر گذاشته و پس از هر تنگنایی سرفرازانه به پا خاسته و قلب دشمنان ملت کرد را به لرزه انداخته است.
رمز پایداری، رشد و گسترش حزب دمکرات در آن است که حزبی پویا دمکراتیک، توانمند و دارای ظرفیت‌های لازم برای تطبیق دادن خود با زمان و اوضاع سیاسی جدید و چالش‌های جدید است، به همین دلیل توانسته است همچون دژ، مقاومت و ایستادگی در برابر ظلم و ستم با قامتی استوار بایستد و سر فرود نیاورد.
در بیست ویکمین سالگرد فاجعه‌ی میکونوس یکبار دیگر با راه و مکتب دمکرات تجدید پیمان می‌کنیم و برآنیم که تا تحقق حقوق انسانی و سیاسی و ملیمان ادامه‌دهنده‌ی راه رهبران شهیدمان باشیم. زندگی و مبارزات قاضی، قاسملو و شرفکندی چراغ راه مبارزاتمان است.

گرامی باد یاد رهبر گرانقدر‌مان دکتر صادق شرفکندی
درود بر روان پاک رفقایمان فتاح عبدلی، همایون اردلان و نوری دهکردی
زنده باد آزادی، پاینده باد مبارزه در راه آزادی

دفتر سیاسی حزب دمکرات کردستان ایران
٢٦ شهریورماه ١٣٩٢ خورشیدی