![](/weney-mallperr/5460.jpg)
کوردستان میدیا: پس از انقلاب و روی کار آمدن رژیم ایران، واقعه هجدهم تیرماه ١٣٧٨، اولین حرکت اعتراضی گسترده دانشجویی بود که صورت گرفت و تجربیاتی را برای جامعه به دنبال داشت.
هر ساله و در آستانهی هجدهم تیرماه دانشگاههای ایران به شدت امنیتی شده و در تهران و اطراف دانشگاه تهران نیروهای گارد ویژه صف آرایی کرده و حرکات دانشجویی را به شدت تحت کنترل دارند.
بین روزهای هجدهم تا بیست وسوم تیرماه ۱۳۷۸ ناآرامیها و درگیریها میان دانشجویان، نیروهای انتظامی و افراد موسوم به لباس شخصیها، بوقوع پیوست و پس از گذشت نزدیک به ١٥ سال، هنوز آمار رسمی از کشته و بازداشت دانشجویان این رویداد تاریخی ایران در دست نیست.
در سال ١٣٧٨، دانشجویان دانشگاه تهران در روز ۱۸ تیر در اعتراض به بسته شدن روزنامه سلام، دست به تجمعی اعتراضی در خوابگاه کوی دانشگاه زدند.
سلام روزنامهای بود که اولین بار نقش وزارت اطلاعات در قتل تعدادی از روشنفکران و مخالفان سیاسی را فاش کرد.
درگیریهای دانشجویان با نیروهای امنیتی و گروههای فشار به شش روز ناآرامی و بازداشت بیش از هزار دانشجو انجامید.
مجموعهٔ فعالان حقوق بشر در ایران ادعا میکنند که ۷ نفر در واقعه حمله به کوی دانشگاه کشته شدهاند که تاکنون فقط هویت عزتالله ابراهیمنژاد و فرشته علیزاده روشن شده است.
در همین رابطه، شورای متحصنین در بیانیه ۲۶تیرماه مرگ تامی حامیفر را نیز تایید کرد و سعید زینالی نیز از هنگام دستگیری توسط ماموران ناپدید شده است. همچنین چشم یک دانشجوی پزشکی بر اثر اصابت گلوله تخلیه، دست و پای عدهای شکسته و تعداد زیادی دانشجو ضربوشتم شدند. از این حادثه به عنوان بزرگترین چالش جنبش دانشجویی در ایران بعد از انقلاب ۱۳۵۷ نیز یاد میشود.
از اوایل دههی ٧٠ شمسی کلیدواژههای جنبش دانشجویی از چپ اسلامگرایی به راست لیبرالی مبدل میگردد. آزادی جای عدالتخواهی، پلورالیسم دینی و نوعی سکولاریسم جای اسلام ناب محمدی، تساهل و تسامح و حتی حمایت شدید از از رابطه با آمریکا جای استکبارستیزی، واقع گرایی در سیاست خارجی و حفظ منافع ملی جای دفاع از حقوق ملت فلسطین، حمایت از خصوصی سازی ناب لیبرالی جای اقتصاد دولتی و تعاونیها مینشیند و ایدئولوژی ستیزی اوج میگیرد.
در این موقع است که مباحث کلیدی گفتمان نوین لیبرالی جنبش دانشجویی میشوند: آزادی، دموکراسی، جامعه مدنی، حقوق بشر، پلورالیسم دینی، جامعه باز، قانونگرایی، حقوق شهروندی و....
رژیم ایران، جریان دانشجویی را یک تهدید میداند و بر این باورند که باید آن را مهار کرد. ابزارهای حکومت، ايجاد فشار، حبس و تعلیق فعالیت بوده که از ١٨ تیر نه تنها تغییر نکرده، بلکه هر روز ابزارهای فشار بر جریان دانشجویی را وسیعتر کرده و نوع نگاه حکومت به دانشگاه و دانشگاهیان مبتنی بر یک نوع بدبینی بوده و همچنان ادامه دارد.
با گذشت پانزده سال از واقعه ۱۸ تیر نه تنها فشارها بر فعالان دانشجویی کم نشد، بلکه در سالهای اخیر و به دنبال حوادث بعد از انتخابات ١٣٨٨ فشارها بر جنبش دانشجویی افزایش هم یافته است.
حوادث دانشجویی سال ١٣٧٨ در ایران همچنان یکی از مسائل مهم سیاسی ایران است و در مناظرهای انتخابات ریاستجمهوری سال جاری در ایران به بحث داغ انتخاباتی بدل شده بود و دو تن از آنهایی که در آن زمان در سرکوب دانشجویان نقش داشتند یکدیگر را متهم میکردند.
بسیاری از فعالان جنبش دانشجویی معتقدند چون در ایران احزاب سیاسی وجود نداشتهاند که خواستهای سیاسی را مطرح کنند این کار بر دوش دانشجویان گذاشته شد و باعث شد تا جنبش دانشجویی در ایران بیشتر ماهیتی سیاسی پیدا کند.
جنبش دانشجویی در ایران با پشت سر گذاشتن فراز و فرودهای زیاد به ویژه پس از وقایع ۱۸ تیر، هنوز هم در پی تحقق آرمانهای مدنی و دموکراتیک برای ایجاد حداقل فضای فعالیت در دانشگاهها است.
گزارش / اسماعیل زورمند
هر ساله و در آستانهی هجدهم تیرماه دانشگاههای ایران به شدت امنیتی شده و در تهران و اطراف دانشگاه تهران نیروهای گارد ویژه صف آرایی کرده و حرکات دانشجویی را به شدت تحت کنترل دارند.
بین روزهای هجدهم تا بیست وسوم تیرماه ۱۳۷۸ ناآرامیها و درگیریها میان دانشجویان، نیروهای انتظامی و افراد موسوم به لباس شخصیها، بوقوع پیوست و پس از گذشت نزدیک به ١٥ سال، هنوز آمار رسمی از کشته و بازداشت دانشجویان این رویداد تاریخی ایران در دست نیست.
در سال ١٣٧٨، دانشجویان دانشگاه تهران در روز ۱۸ تیر در اعتراض به بسته شدن روزنامه سلام، دست به تجمعی اعتراضی در خوابگاه کوی دانشگاه زدند.
سلام روزنامهای بود که اولین بار نقش وزارت اطلاعات در قتل تعدادی از روشنفکران و مخالفان سیاسی را فاش کرد.
درگیریهای دانشجویان با نیروهای امنیتی و گروههای فشار به شش روز ناآرامی و بازداشت بیش از هزار دانشجو انجامید.
مجموعهٔ فعالان حقوق بشر در ایران ادعا میکنند که ۷ نفر در واقعه حمله به کوی دانشگاه کشته شدهاند که تاکنون فقط هویت عزتالله ابراهیمنژاد و فرشته علیزاده روشن شده است.
در همین رابطه، شورای متحصنین در بیانیه ۲۶تیرماه مرگ تامی حامیفر را نیز تایید کرد و سعید زینالی نیز از هنگام دستگیری توسط ماموران ناپدید شده است. همچنین چشم یک دانشجوی پزشکی بر اثر اصابت گلوله تخلیه، دست و پای عدهای شکسته و تعداد زیادی دانشجو ضربوشتم شدند. از این حادثه به عنوان بزرگترین چالش جنبش دانشجویی در ایران بعد از انقلاب ۱۳۵۷ نیز یاد میشود.
از اوایل دههی ٧٠ شمسی کلیدواژههای جنبش دانشجویی از چپ اسلامگرایی به راست لیبرالی مبدل میگردد. آزادی جای عدالتخواهی، پلورالیسم دینی و نوعی سکولاریسم جای اسلام ناب محمدی، تساهل و تسامح و حتی حمایت شدید از از رابطه با آمریکا جای استکبارستیزی، واقع گرایی در سیاست خارجی و حفظ منافع ملی جای دفاع از حقوق ملت فلسطین، حمایت از خصوصی سازی ناب لیبرالی جای اقتصاد دولتی و تعاونیها مینشیند و ایدئولوژی ستیزی اوج میگیرد.
در این موقع است که مباحث کلیدی گفتمان نوین لیبرالی جنبش دانشجویی میشوند: آزادی، دموکراسی، جامعه مدنی، حقوق بشر، پلورالیسم دینی، جامعه باز، قانونگرایی، حقوق شهروندی و....
رژیم ایران، جریان دانشجویی را یک تهدید میداند و بر این باورند که باید آن را مهار کرد. ابزارهای حکومت، ايجاد فشار، حبس و تعلیق فعالیت بوده که از ١٨ تیر نه تنها تغییر نکرده، بلکه هر روز ابزارهای فشار بر جریان دانشجویی را وسیعتر کرده و نوع نگاه حکومت به دانشگاه و دانشگاهیان مبتنی بر یک نوع بدبینی بوده و همچنان ادامه دارد.
با گذشت پانزده سال از واقعه ۱۸ تیر نه تنها فشارها بر فعالان دانشجویی کم نشد، بلکه در سالهای اخیر و به دنبال حوادث بعد از انتخابات ١٣٨٨ فشارها بر جنبش دانشجویی افزایش هم یافته است.
حوادث دانشجویی سال ١٣٧٨ در ایران همچنان یکی از مسائل مهم سیاسی ایران است و در مناظرهای انتخابات ریاستجمهوری سال جاری در ایران به بحث داغ انتخاباتی بدل شده بود و دو تن از آنهایی که در آن زمان در سرکوب دانشجویان نقش داشتند یکدیگر را متهم میکردند.
بسیاری از فعالان جنبش دانشجویی معتقدند چون در ایران احزاب سیاسی وجود نداشتهاند که خواستهای سیاسی را مطرح کنند این کار بر دوش دانشجویان گذاشته شد و باعث شد تا جنبش دانشجویی در ایران بیشتر ماهیتی سیاسی پیدا کند.
جنبش دانشجویی در ایران با پشت سر گذاشتن فراز و فرودهای زیاد به ویژه پس از وقایع ۱۸ تیر، هنوز هم در پی تحقق آرمانهای مدنی و دموکراتیک برای ایجاد حداقل فضای فعالیت در دانشگاهها است.
گزارش / اسماعیل زورمند