کوردستان میدیا

سایت مرکزی حزب دمکرات کوردستان ایران

گزارش/ وضعیت کنونی کشور اکراین و پیچیدگی‌های سیاسی آیندە

15:07 - 13 اسفند 1392

کوردستان میدیا: دخالت روسیه در امور اکراین، وضعیت موجود و هشدار آمریکا نسبت به دخالت نظامی روسیه در اکراین پیچیدگی کنونی وضعیت اکراین را چندین برابر افزایش دادە است.

پس از فروپاشی جماهیر شوروی، اکراین بعنوان غنی‌ترین کشورهای جداشده محسوب می‌شد و این عنوان به خاطر سهم بخش صنعت و زراعت این کشور از تقسیم شوروی بود.

اکراین در ٢٣ آگوست ١٩٩١ استقلال یافت. این کشوربعنوان یکی از شاهراه‌های ارتباطی نفت و گاز درمنطقه‌ی اروپای شرقی‌محسوب می‌شود؛ هرچند عملا نبض این شاهراه‌ها در اختیار روسیه است. بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سیاست‌های پوشش جهانی روسیه به استراتژی‌های منطقه‌ای تقلیل یافت که این گذار، میزان سرمایه‌گذاری سیاسی، اقتصادی و ژئوپولتیک روس‌ها را بر کشورهای پیرامون، که آنها را مشترک‌المنافع می‌نامیدند، بیش از پیش متراکم ساخت.

اکراین از جمله سه کشور اصلی منطقه‌ی حائز اهمیت روسیه به شمار می‌آید که بنادر این کشور باعث ارجحیت و اولویت نسبی آن شده است و بالاخص اینکه این بنادر دسترسی روسیه را به دریای سیاه میسر می‌سازند.

با وجود تمایلات بین‌المللی برای ایجاد روابط استراتژیک با اکراین تازه استقلال یافته، کشور قدرتمند همسایه توانست که روابط و مناسبات مطلوب خود را با همسایه‌ی خود حفظ کند، اما از زمان گرایش اکراین به اتحادیه‌ی اروپا و حمایت عمومی از این رویکرد در داخل، این روابط به تیرگی گرایید و در نتیجه‌ی آن روسیه کوشیده است تا با استفاده ازگرایش شهروندان روس‌تبار هم از لحاظ مذهبی و هم از لحاظ ملی در اکراین و مداخلات و تهدیدهای ضمنی از تحقق این امر جلوگیری کند و برای این هدف روسیە در پی کمک بە استقلال جزیره‌ی خودمختار کریمه که ٥٩% جمعیت آن را افراد روس تشکیل می‌دهند، بودە است که گلوگاه مناسبی ( حتی در صورت برهم خوردن روابط دو کشور) خواهد بود.

موقعیت ژئوپولتیک و ژئواستراژیک، اکراین را به جولانگاه قدرت‌های جهانی و به خصوص همسايه‌ی خود مبدل نموده است که این امر به عدم ثبات و اما و اگرهای داخلی دامن می‌زند که نطفه‌ی آن در نوامبر ٢٠٠٤ گذاشته شد و اکنون نیز ادامه می‌یابد که در پی عدم شفافیت و ظن به برگزاری انتخابات سال ٢٠٠٤ این کشور در سایه‌ی رانت‌خواری و فسادهای گسترده مالی بود. سرانجام پس از شش روز اعتصاب و تحصن مسالمت‌آمیز انتخابات و نتیجه‌ی آن مخدوش اعلام شده و کاندید منتخب که علاوه بر فساد‌های مالی و ویژ‌ه‌خواری به تحت حمایت بودن روسیه متهم شده بود، برکنار شده و ویکتور یوشیچنکو با اکثریت آرا در جریان انتخاباتی تحت نظارت ناظران داخلی و بین‌المللی انتخاب گردید.

در ماه نوامبر ٢٠١٣ بر اثر اختلافات سیاسی داخلی در بدنه‌ی اجتماعی و در بین سیاسیون در صحنه‌ی سیاسی، بر سر دوراهی پیوستن به اتحادیه‌ی اروپا و تقبل سیاست‌های اقتصادی و راهبردی این اتحادیه که مشمول تمام کشورهای عضو می‌باشد و حفظ روابط و مصالح با روسیه، تظاهرات گسترده ضد دولتی شکل گرفت که به تدریج از آنچه در سال ٢٠٠٤ در انقلاب نارنجی روی داد، فاصله گرفت و جسته و گریخته اعمال خشونت‌های نیروهای دولتی و پاسخ مشابه معترضین، پیش‌بینی وقوع اقلاب دیگری با همان سبک و سیاق را انقلاب پیشین را در دشوار نمود.

سرانجام اعضای پارلمان اکراین رییس‌جمهور این کشور، ویکتوریانوکوویچ را مخلوع اعلام کرد و بلافاصله به برگزاری انتخابات جدید ریاست جمهوری رأی مثبت دادند. عدم ثبات داخلی در اکراین موجبات دخالت کشورهای ذینفع من جمله روسیه را در این کشورفراهم ساخت تا جایی که شورای فدراسیون روسیه با درخواست پوتین حضور نیروهای روس را در هرنقطه خاک اکراین، تصویب نمود و نیروهای روس با سی نفربر زره‌ای و شش هزار نیروی پیاده وارد منطقه‌ی خودمختار (کریمه) اکراین شده‌اند. در پی این اقدام، اکراین نیز تمام نیروهای ذخیره‌‌ی خود را به خدمت فراخوانده است.

بحران اکراین تا حدی بالا گرفته که دو ابرقدرت جهانی را در مقابل هم قرار داده است که یادآور دوران جنگ سرد بین این دو قطب بزرگ جهانی است. اما آنچه در این میان توجه را به خاورمیانه معطوف می‌سازد کشورهای هم‌پیمان دو طرف است که به نظر، تدریجأ مواضع آشکارتری را از آنان نشان خواهد داد.

هم‌اکنون در عمق مسائل این منطقه، دو کشور تحت‌الحمایه روسیه در دو بحران شدید قرار گرفته‌اند. رژیم ایران سعی دارد با مذاکرات و ایجاد روابط و همکاری با کشورهایی همانند هند پروژه‌ی انتقال خط لوله گاز به این کشور را که از ١٩٩٠ مطرح شده به انجام برساند که البته با توجه حتمیت عبور خط لوله ازخاک پاکستان و با در نظر گرفتن ناآرامی‌های بین هند و پاکستان، ایران در یک ریسک فوق‌العاده‌ای قرار خواهد گرفت. اغلب کارشناسان امکان تیرگی روابط روسیه با ایران را با توجه به سابقه‌ی روسیه در برخورد با اکراین و قطع گاز این کشور در پی اختلافات و اعلام مواضع سیاسی اکراین برای پیوستن به اتحادیه اروپا و تعلل در اجرای معاهدات در مورد تحویل سوخت راکتور هسته‌ای به ایران، محتمل می‌دانند.همین سبب شده تا مقامات رژیم ایران با حساسیت تمام در موردآنچه در اکراین در حال جریان است، موضع می‌گیرند و با ادبیاتی محافظه کارانه از طرفی حمایت خود را از تحرکات ملی اکراین اعلام کرده و از طرفی سعی دارند تا به شیوه‌ی ضمنی انگشت اتهام را به سوی غرب و تا حدی آمریکا نشانه بروند و از این طریق امیدهای خود را به روسیه زنده نگه دارند. اما آنچه مهم است اینکه ایران نمی‌خواهد در صورت انزوای روسیه اروپا را از دست بدهد و انتظار می‌رود در دادن امتیازات به اتحادیه اروپا و قدرت‌های جهانی واهمه‌ای نداشته باشد چرا که بقای در صحنه‌ی بلین‌المللی این کشور در صورت انزوای روسیه با هیچ ضریبی از اطمینان سنجیده نمی‌شود.کارشناسان معتقدند که با توجه به امکان انزوای شدید روسیه در صورت حمله به اکراین، ایران در بحران جدی قرار خواهد گرفت.

ونزوئلا نیز به عنوان نزدیکترین کشور به روسیه و ایران در منطقه آمریکای لاتین، هم‌اکنون شاهد ناآرامی‌هایی است که هر لحظه امکان وقوع یک انقلاب از دل آن وجود دارد و این مسئله ایران را بیش از پیش دست به عصا نگه داشته است. این تظاهرات بر ضد سیاست‌های اقتصادی دولت عنوان شده است که در سال‌های اخیر موجب نرخ بالای تورم، کمبود کالای اساسی و میزان فراوان جرم و جنایت شده است. این تظاهرات نیز در حالتی گسترده روی داده ده‌ها تن زخمی شده و ٥٢٩ نفر نیز به دلیل حضور در اعتراضات به عنوان متهم از سوی دولت شناسانده شده‌اند. رژیم ایران روابط خود با ونزوئلا را نماد روابط با کشورهای آمریکای لاتین خوانده است و در دوره‌ی ریاست جمهوری احمدی نژاد و چاوز بحث محور اتحاد علیه امپریالیزم آمریکا تصریحأ عنوان شد و بی‌خود نیست که ونزوئلا به همراه سوریه و کوبا کشورهای مخالف ارجاع پرونده اتمی ایران به شورای امنیت سازمان ملل بودند. همکاری ونزوئلا و ایران از زمان گسترش همکاری هسته‌ای روسیه و ونزوئلا و با پیش‌دستی ایران در جهت بهره جستن از این ائتلاف و موقعیت درجهت مقابله‌ی شبکه‌ای با غرب و ایالات متحده بود وقتی به کنه این مسائل می‌نگریم به دقت می‌توان دریافت که این بحران اپیدمیک بین کشورهای هم‌گرا با محوریت روسیه قویأ نشان از تحلیل رفتن این جبهه‌ی مجدد بلوک شرق سابق است که این بار علاوه بر کشورهای کمونیستی در بطن خود کشورهایی مثل ایران و سوریه را نیز جای داده است که به نظر می‌رسد با ادامه‌ی این روند رژیم ایران بیش از همه دچار نوعی ضریب استهلاک خواهد شد که دربرگیرنده‌ی ساختار، روابط خارجی و حتی سیاست‌های منطقه‌ای و داخلی خواهد گردید.

گزارش/ کیوان درودی