![](/weney-mallperr/4196.jpg)
کوردستان میدیا: گرانی، تورم، بیکاری و فقر ویژگیهای اقتصاد سال 1391 در ایران بودند، سالی که با نگرانی آغاز شد و با بحران اقتصادی پایان یافت.
اقتصاد ایران از سال 1391، در نتیجهی یک سیاست غیراصولی، غیرعلمی، ناعادلانه دچار بحران لاینحل شده و کارشناسان اقتصادی بر این باور هستند حداقل در آیندهای نزدیک رژیم ایران هیچ راهحلی جهت برونرفت از این بحران در برنامه ندارد.
در همین رابطه میتوان به سخنان مسئول بانک مرکزی رژیم ایران اشاره کرد که گفته بود: اقتصاد ایران از سال 1391، در نامناسبترین وضعیت خود قرار دارد. محمود بهمنی در حالی این سخنان را گفته بود که پیشتر نیز وضعیت اقتصاد ایران را شعب ابی طالب قلمداد کرده بود.
این در حالی است که خامنهای رهبر رژیم ایران، سال 1391 را سال حمایت از تولید ملی، کار و سرمایهی ایرانی نامگذاری کرده بود.
در سالی که گذشت گرانی و تورم باعث شد که قدرت خرید مردم به پایینترین سطح خود برسد و سفرههای مردم روزبهروز خالیتر شود.
آمار بانک مرکزی حاکی از آن است که نرخ برخی وسایل از سال 1384 تا پایان سال 1391 ،4 برابر افزایش یافته و طی همین مدت نرخ تورم 281% درصد افزایش یافته است.
بانک مرکزی از سال 1391 ، به ویژه بعد از اعمال تحریمها از سوی جامعهی جهانی، با مشکل مواجه شده است. به اين دلیل که هم فروش نفت که منبع درآمد ارز رژیم ایران است و هم انتقال پول فروش نفت به داخل ایران با موانع و مشکل مواجه شده است.
موانعی که برای انتقال پول ایران بوجود آمده از وضعیت وخیم و آشفتهی اقتصاد بازار ایران در آینده حکایت میکند. زمانی که ارز مسافرتی بر داشته شد و دولت خواست موج اول افزایش پول خارجی را کنترل و با این اقدام میخواست تا حدودی مشکلات را مرتفع کند و مسئولان رژیم بحرانهای به وجود آمده را به کسانی نسبت دادند که در تلاش برای ایجاد بحران بودند باید انتظار چنین وضعیتی را نیز داشته باشند.
علیرغم اینکه دولت و بانک مرکزی اعلام میدارند که ارز لازم را به منظور کنترل بازار در دست دارند سؤال اینجاست که چرا این بازار آشفته و اقتصاد بیمار را را کنترل نمیکنند؟ به عقیدهی بسیاری از کارشناسان چنین تجزیه و تحلیلهایی بیاساس بوده و تنها هدف آن فریب شهروندان و التیام بخشیدن موقت به زخم عمیق اقتصاد از هم پاشیده این کشور است.
در حال حاضر نرخ تورم در ایران 29 درصد است و این درصد به عقیدهی اقتصاددانان پس از کشورهای بلاروس، اتیوپی و ونزوئلا رتبهی چهارم را به خود اختصاص داده است و بر اساس این رتبهبندی ایران چهارمین کشوری است که از نرخ تورم بسیار بالایی برخوردار میباشد.
افزايش نرخ بسیاری از کالاها و اقلام مصرفی مردم از آغاز سال 1390 نگران کننده بوده است برای مثال نرخ مرغ افزایش چشمگیری داشته و رژیم تلاش کرد که با اقدامات و وعدههای بیاساس نرخ آن را کاهش دهد.
مشخص است که نرخ شماری از کالاهای دیگر مانند برنج، نخممرغ، میوه و روغن افزایش بیسابقه داشته و شهروندان مجبور بودند روزانه به منظور تهيه و خرید مرغ یا کالاهای دیگر در صفهای طولانی منتظر باشند.
در حال حاضر مردم ایران از آغاز سال1392 به منظور خارج شدن از بحران اقتصادی به انتخابات ریاست جمهوری و گفتگوهای رژیم ایران با اروپا چشم دوختهاند.
دو راه حلی که رژیم ایران در سالهای قبل نیز نتوانسته در آن موفقیت کسب کند.
اقتصاد ایران از سال 1391، در نتیجهی یک سیاست غیراصولی، غیرعلمی، ناعادلانه دچار بحران لاینحل شده و کارشناسان اقتصادی بر این باور هستند حداقل در آیندهای نزدیک رژیم ایران هیچ راهحلی جهت برونرفت از این بحران در برنامه ندارد.
در همین رابطه میتوان به سخنان مسئول بانک مرکزی رژیم ایران اشاره کرد که گفته بود: اقتصاد ایران از سال 1391، در نامناسبترین وضعیت خود قرار دارد. محمود بهمنی در حالی این سخنان را گفته بود که پیشتر نیز وضعیت اقتصاد ایران را شعب ابی طالب قلمداد کرده بود.
این در حالی است که خامنهای رهبر رژیم ایران، سال 1391 را سال حمایت از تولید ملی، کار و سرمایهی ایرانی نامگذاری کرده بود.
در سالی که گذشت گرانی و تورم باعث شد که قدرت خرید مردم به پایینترین سطح خود برسد و سفرههای مردم روزبهروز خالیتر شود.
آمار بانک مرکزی حاکی از آن است که نرخ برخی وسایل از سال 1384 تا پایان سال 1391 ،4 برابر افزایش یافته و طی همین مدت نرخ تورم 281% درصد افزایش یافته است.
بانک مرکزی از سال 1391 ، به ویژه بعد از اعمال تحریمها از سوی جامعهی جهانی، با مشکل مواجه شده است. به اين دلیل که هم فروش نفت که منبع درآمد ارز رژیم ایران است و هم انتقال پول فروش نفت به داخل ایران با موانع و مشکل مواجه شده است.
موانعی که برای انتقال پول ایران بوجود آمده از وضعیت وخیم و آشفتهی اقتصاد بازار ایران در آینده حکایت میکند. زمانی که ارز مسافرتی بر داشته شد و دولت خواست موج اول افزایش پول خارجی را کنترل و با این اقدام میخواست تا حدودی مشکلات را مرتفع کند و مسئولان رژیم بحرانهای به وجود آمده را به کسانی نسبت دادند که در تلاش برای ایجاد بحران بودند باید انتظار چنین وضعیتی را نیز داشته باشند.
علیرغم اینکه دولت و بانک مرکزی اعلام میدارند که ارز لازم را به منظور کنترل بازار در دست دارند سؤال اینجاست که چرا این بازار آشفته و اقتصاد بیمار را را کنترل نمیکنند؟ به عقیدهی بسیاری از کارشناسان چنین تجزیه و تحلیلهایی بیاساس بوده و تنها هدف آن فریب شهروندان و التیام بخشیدن موقت به زخم عمیق اقتصاد از هم پاشیده این کشور است.
در حال حاضر نرخ تورم در ایران 29 درصد است و این درصد به عقیدهی اقتصاددانان پس از کشورهای بلاروس، اتیوپی و ونزوئلا رتبهی چهارم را به خود اختصاص داده است و بر اساس این رتبهبندی ایران چهارمین کشوری است که از نرخ تورم بسیار بالایی برخوردار میباشد.
افزايش نرخ بسیاری از کالاها و اقلام مصرفی مردم از آغاز سال 1390 نگران کننده بوده است برای مثال نرخ مرغ افزایش چشمگیری داشته و رژیم تلاش کرد که با اقدامات و وعدههای بیاساس نرخ آن را کاهش دهد.
مشخص است که نرخ شماری از کالاهای دیگر مانند برنج، نخممرغ، میوه و روغن افزایش بیسابقه داشته و شهروندان مجبور بودند روزانه به منظور تهيه و خرید مرغ یا کالاهای دیگر در صفهای طولانی منتظر باشند.
در حال حاضر مردم ایران از آغاز سال1392 به منظور خارج شدن از بحران اقتصادی به انتخابات ریاست جمهوری و گفتگوهای رژیم ایران با اروپا چشم دوختهاند.
دو راه حلی که رژیم ایران در سالهای قبل نیز نتوانسته در آن موفقیت کسب کند.