کریم پرویزی
زمانی که مسئولان ارشد رژیم استعمارگر حاکم بر تهران، فرمان افزایش بهای بنزین را صادر کردند؛ بر این تصور بوده که در این نصف شب مردم تجمع نکرده و روز جمعه نیز چندین اعتراض عادی و ساده برگزار شده و این وضعیت در روز شنبه به اتمام میرسد. اگر کسی نیز معترض بوده وی را سرکوب نموده و افراد دیگر وحشتزده شده و پروژه آنان اجرایی میشود.
اما زمانی که بیش از ٥٠٠ شهر و منطقه در سراسر ایران، مردم به خیابان آمده و اعتراضات سراسری همه استانها را دربر گرفت، متعجب گشته و فهمیدند که چه اشتباه مرگباری صورت دادهاند و برای رهایی از این بحران، خامنهای جلاد فرمان کشتار دسته جمعی صادر نمود و برای اختفای جنایات خویش، خطوط اینترنت را مسدود نموده و به تصور خود با بیاطلاعی جهان بیرون، اقدام به جنایت جنگی در سراسر ایران نمودند.
جنایات خامنهای و باند منتصب به وی در آبان ماه ١٣٩٨ خورشیدی به حدی بزرگ بوده که نمیتوان هیچ نامی غیر از کشتار دسته جمعی روی آن نهاد، کار از سرکوب و خفقان گذشته است. بعد از روزها که اینترنت کم کم متصل گشت و اخبار و گزارش و ویدیوهای اعتراضات در سراسر جهان منتشر شد، عمق وحشیگری رژیمی خودسر و جنایتکار نمایان گشت که با تانک، دوشکا و سلاح سنگین جبهههای جنگ، در مقابل مردم مدنی جبهه گرفته و حتی کودکان و نوجوانان را در خون غلطاندند.
این ویدیو و تصاویر شاید در جنگهای داخلی کنگو و زئیر در آفریقا، یا در زمان هجوم مغولها به منطقه مشاهده شده باشد.
کشتار دسته جمعی آبان ماه ١٣٩٨، پایان مبارزات ملیتهای ایران نبود، بلکه آغازیست برای مرحلهای دیگر از مبارزات، که در آن تمام جامعه چند ملیتی ایران در مقابل تمامیت رژیم جنایتکار حاکم بر تهران روبرو میشوند.
ترس از چنین مرحلهایست که باعث سردرگمی خامنهای و باند منتصب به آن شده و هر بار به شیوهای سخن میگویند. یکی میگوید که مطلع نبوده و دیگری میگوید که تنها خدا ما را نجات داد. یکی دیگر گفته که برای ما جنگ جهانی بود! چند روز قبل نیز خامنهای در اوج وحشت از سقوط رژیم خود گفت که کسانی که در وقایع اعتراضات کشته شده را عفو کرده و به خانوادههای آنان غرامت پرداخت میشود!
چنان چه گویی لطفی بزرگ نموده که کشتار نموده و کشته شدگان را عفو میکند! یعنی اگر خامنهای آنان را عفو نکند به بهشت نمیروند!!
برای گذر از این وضعیت، رژیم دوباره درصدد است تا سیرک انتخابات مجلس را برگزار نماید و بدین شکل به دو هدف برسد:
نخست اینکه کشتار را به امری عادی مبدل سازد، که جامعه ایرانی را با آن عادت دهد که هرگاه خواست قتل عام کند و گوید که زندگی عادی شما در زیردستی ادامهدار خواهد بود.
دوم اینکه گوید هیچ امیدی بغیر از رای دادن به جلادها ندارید. مردم ایران تنها پای صندوقهای رای میتوانند چهره جلادهای خود را انتخاب کنند که علاقهمندند که به دست کدام یک از آنها کشته شوند.
اما این برنامه رژیم به مانند همه دسیسههای دیگر با موضعگیری مردم ناکام خواهد ماند و بار دیگر خامنهای و باندهای منتصب به آن متعجب خواهند شد.