مصاحبه: شهرام میرزائی
جنبش ملی-دمکراتیک کوردستان دهههاست که در تلاش است تا نفوذ فکری-عملیاتی خود را در استانهای جنوبی کوردستان ایران بیشتر و بیشتر کند و در این راه نیز، هزینههای فراوان صرف کرده و دستاوردهای چشمگیری نیز بدست آورده اما برای تحقق نهایی اهداف و به سرانجام رسیدن برنامهها، راه بسیار مانده و تلاش بیشتری میطلبد.
در همین رابطه و برای تحلیل بیشتر موضوع، مصاحبهی مفصلی با رفیق مبارز، علیاشرف مرادی، از اعضای پیشین رهبری حزب دمکرات کوردستان ایران داشتم که متن کامل آن در اختیار خوانندگان عزیز کوردستان میدیا قرار میگیرد.
چرا باید تمرکز تشکیلاتی را بر شهرها کرماشان و ایلام بیشتر و متمرکزتر کرد؟
اصلیترین شاخصه وجود یك ملت، سرزمینی است كه به مردمان آن تعلق دارد یعنی میتوان گفت شاخصهایی همچون تاریخ، فرهنگ، زبان و نژاد مشترك كه از اركان تعریف ملت هستند شروط لازمی هستند كه با بودن جغرافیا، خاک و سرزمینی مشخص، كافی میشوند و میتوان تعریف واقعی از ملت ارائه داد و به همین دلیل میباشد که در همه فرهنگها خاک و كشور را مام میهن -دالگ نیشتمان- مینامند.
حال با این تعریف ما به سرزمین مادریمان كوردستان بر میگردیم كه بحث ما در مورد بخش جنوب شرقی كوردستان است كه شامل استانهای كرماشان و ایلام است.
تمام بخشهای كوردستان و همه شهرها و روستاهای كوردستان اهمیت خاص خود را دارند و به عنوان بخشی از پیكره بزرگ مام میهن به حساب میآیند و قابل چشم پوشی نیستند اما هر بخش و هر قسمتی، ویژگیهای خاص خود را دارد.
از لحاظ وسعت جغرافیایی، ظرفیتهای طبیعی و انسانی، بدون شك بخش مذکور، استخوان بندی و ستون فقرات كوردستان ایران است. به همین خاطر باید جنبش ملی-دمكراتیك كوردستان با محوریت حزب دمکرات، با علم به این واقعیتها بسیار بیشتر از حال بر این مناطق تمركز كند.
در هر حال با هر سیستم حكومتی كه برای ایران به طور عموم و كوردستان به طور خاص متصور شویم، نقش جنوب کوردستان ایران بیش از پیش اهمیت پیدا می كند. اگر مردم كوردستان خواهان حق تعیین سرنوشت خویش باشند یا چیزی كه تا كنون رهبریت جنبش به عنوان فدرالی برای آن مبارزه میكند و یا هر نوع دیگری از سیستم حكومتی پیش بیاید، چه به شیوهای دمکراتیک و در قالب خواست مردم و صندوق رأی باشد و چه در قالب مبارزات پیگیر ملی-دمكراتیك و مقاومت و دفاع ملی و... نقش جمعیتی و استراتژیک جنوب شرقی کوردستان كه حدود ٦٥ درصد جمعیت كوردستان را شامل می شود، بیشك تعیین كننده خواهد بود .
حال اگر از لحاظ زیر ساختهای اقتصادی به كوردستان ایران نگاهی كنیم، نقش محوری این منطقه در صنایع مادر مانند پتروشیمی و پالایشگاه، منابع زیر زمینی نفت و گاز، سنگهای قیمتی و انواع فلزات، دارا بودن دشتهای هموار و زمینهای حاصلخیز كشاورزی، دارا بودن ظرفیت بالای شیلات و باغداری، مرتعهای بسیار عالی برای دامداری و صنعت نوپای زنبورداری، وجود سفرههای آب شیرین و... نه تنها برای ایجاد یک اقتصاد قدرتمند برای كوردستان كافیست و خود كفایی كوردستان را تضمین میكند بلكه میتواند به قطبی برای صادرات موارد ذکر شده بدل گردد.
از لحاظ فرهنگ شهری و بهرهبرداری از ظرفیتهای آن، این بخش و مخصوصاً كلانشهر كرماشان به عنوان بزرگترین شهر كوردستان، با داشتن حدود ٤هزار اثر از تمام دورههای تاریخی و ٢٠٠ اثر طبیعی ثبت شده، آب و هوای بكر، طبیعت ناب و زیبا، پتانسیل تبدیل شدن به قطب گردشگری را داراست و از لحاظ فرهنگی و سیاسی، میتواند حلقه ارتباط مردم كوردستان با دیگر مردمان شود.
همچنین منطقه جنوب شرقی با قرار گرفتن در مسیر جاده ابریشم و شهرهای مذهبی عراق، نقش بینظیری در مراودات تجاری خواهد داشت .
حال با توجه به نكاتی كه عنوان شد، رژیمهای حاكم همواره سعی كردهاند این منطقه را در ید اختیار خود داشته باشند كه بتوانند به عنوان سدی در مقابل جنبش ملی-دمکراتیک كوردستان از آن استفاده كنند، لذا با علم به اهمیت استراتژیك این منطقه و نقش تعیین كننده آن، حكومتهای مركزی سعی كردهاند از تمامی ظرفیتهای اطلاعاتی، نظامی، جنگ نرم افراری و جنگ سخت افزاری برای جدا كردن این منطقه از مام میهن استفاده كنند .لذا با واقعیاتی كه بیان شد، جنبش ملی-دمکراتیک كوردستان و رهبری آن یعنی حزب دمکرات، به طور جدی با در پیش گرفتن استراتژی مشخص، تمركز تشكیلاتی خود را بسوی این مناطق سوق دهد كه بیشك ظرفیت و پتانسیل آنرا نیز دارد .
تشكیلات جنبش باید نگاهی عمیق به این منطقه داشته باشد زیرا جنوب شرقی نبض كوردستان و كرماشان دروازه ورود به این منطقه میباشد، بنابراین كرماشان مركزیت مبارزه رژیمهای حاكم و مركزگرا با جنبشهای كوردستانی بوده ، هست و خواهد بود.
جایگاه جنبش ملی-دمکراتیک کوردستان را در استانهای جنوبی کوردستان چگونه میبینید؟
اصولاً خواستگاه نام و اصطلاح كوردستان، در زمان سلطان سنجر سلجوقی و با مركزیت جنوب شرقی در منطقه دینور در نزدیكی كرماشان است. بنابراین جنوب شرقی به عنوان منشأ كوردستان و بسیاری از شورشها، با قیام و مقاومت و جنبشهای كوردی ناآاشنا نبوده و پیوندی تاریخی با آنها دارند.
جنوب شرق به عنوان مركز ثقل كوردستان ایران، در تمامی دورانهای تاریخی حضوری فعال داشته و گاهی به عنوان حكومت و دولت و گاهی به عنوان شورش و مقاومت برگهای زرینی از تاریخ كورد را به خود اختصاص داده است كه میتوان به سلسله زندیه و... اشاره نمود.
همچنین از جنبشها و شورشهایی نیز كه در منطقه بخشی از تاریخ پر افتخار جنوب شرقی كوردستان را تشكیل می دهند میتوان به قیامهای، بابا سرهنگ دودانی، شاه خوشین لورستانی، باباناووس جاف، علی قلی خان ابو قداره، داوود خان و سلیمان خان، حسین بگ وكیل، آقا شر، قدم خیر، یار محمد خان كرماشانی و... نام برد .
در تاریخ نه چندان دور با آمدن مفهوم ملت-دولت و تلاش برای یكسانسازی از طرف حكومتهای مركزی، جنبش ملی-دمكراتیك مردم كوردستان، شكل نوینی را تجربه كرد و با تشكیل حزب دمكرات به عنوان حزبی مدرن و امروزی و اعلام جمهوری كوردستان، رسماً مانند یك ملت با خواستهای مشخص ملی، خواستار حق و حقوق ملی ملت كورد شد .
دولت جمهوری كورستان با مركزیت مهاباد، با توجه به ضرورت بسط جغرافیایی و رسیدن به تمام جغرافیای كوردستان در جنوب شرق با بسیاری از شخصیتها و سران ایلات و قبایل ارتباط بر قرار کرد كه از جمله میتوان به میرزا ابراهیم نادری، سید طاهر هاشمی و یدالله رضایی اشاره نمود كه برای سراسری شدن جنبش و وصل جنوب به جمهوری کوردستان، در تلاش بودند .
با این پیش زمینه تاریخی، به سال ٥٧ و انقلاب خلقهای ایران میرسیم كه با سرنگونی رژیم سلطنتی، فعالیتهای احزاب و سازمانها در مقطعی آزاد میشود و جنبش ملی-دمکراتیک مردم كوردستان به طور رسمی قد علم میكند و حزب دمکرات به عنوان رهبر جنبش، در بسط كار سازمانی و تشكیلاتی خویش در تمام شهرها شروع به فعالیت میكند اما خیلی زود ماهیت ضدبشری و استبدادی رژیم برای مردم كوردستان روشن شده و با نه گفتن و تحریم رفراندوم جمهوری اسلامی، مسیر ملت كورد از رژیم جدا میشود و به تبع آن رهبر رژیم تازه به دوران رسیده، با صدور فتوای جهاد، حكم ژنوساید ملت كورد را صادر میكند و با یورش نیروهای رژیم، جنگی ٤٠ ساله بر ملت كورد تحمیل می شود .از همان اغاز جنگ، احزاب كوردستانی در قسمتهای مركزی و شمالی تا نزدیكی كرماشان دست بالا را داشتند و فعالیت جدی نظامی در جنوب، "جنبش مقاومت جامعه اهل حق" بود كه بعداً به جنبش ملی-دمكراتیك پیوستند و تاریخ ساز شدند .
جنبش کوردستان با درایت رهبر فرزانه دكتر قاسملو، با تشكیل كمیته كرماشان و تشكیل نیروهای شاهو، بیستون و دالاهو و وارد نمودن ضربههای سهمگین بر رژیم، حضور رژیم و اسلافش را به چالش جدی كشیدند .
بنابراین با پیشینه تاریخی شورشأها و قیامأهای جنوب کوردستان كه ذكر شد و حضور نیروهای دشمن شكن دمكرات در این منطقهها، جنبش بیش از پیش به میان مردم نفوذ میكرد و رشادتها و قهرمانیهای پیشمرگان این منطقه هنوز هم ورد زبان مردم است و لرزه بر پیكره دشمنان و نیروهای رژیم می اندازد .
رژیم كه به درستی پی برده بود که با گسترش تشكیلات حزب در این منطقه و حضور پیشمرگهها در عمق كرماشان میتواند نیروی آنها را زمینگیر کند، تمركز اطلاعاتی و امنیتی خود را بر كرماشان بیشتر كرد و با استفاده از اختلافات آئینی و مذهبی، گویشی، قومی، قبیلهای و فرهنگی سدی در برابر گسترش جنبش و تشكیلات ایجاد كرد .اغراق نیست اگر بگوئیم همچنانكه هزینه مخالفت با رژیم و اعتراضات مردم كورد نسبت به دیگر مردمان ایران چند برابر است، هزینه كوردایتی، هویت طلبی و فعالیت سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در جنوب کوردستان ایران نسبت به دیگر شهرهای كوردستان سنگینتر است و همه اینها برای جلوگیری از گسترش روز افزون جنبش است .
رژیم كه از روز اول با دژ كوردستان در برابر خود روبرو شد، مردم كوردستان رفراندوماش را تحریم كردند، زن و مرد به دفاع مسلحانه پرداختند و در مقابل خواستهایاش تسلیم نشدند و آنها را خطری جدی برای زیاده خواهیها و صدور انقلابش می دید، دل خوشی از ملت كورد نداشت و با فتوای جهاد به قتل عام آنها پرداخت اما با تمام این اوصاف جنبش كوردستان اوج میگرفت و اگر جنبش فراگیر میشد، جنوب کوردستان به طور كامل به جنبش پیوسته بود و رژیم را از پای در می آورد.
بنابراین استراتژی رژیم، جدا كردن جنوب از جنبش بود و در این راه از هیچ جنایتی فروگذاری نكرد و خطرناكترین پروژهاش كه به واقع ژنوساید سفید بود، سیاست معتاد كردن و بسط اعتیاد مواد مخدر در منطقه و مخصوصاً كرماشان را در پیش گرفت و اعتیاد فساد، بیكاری و دیگر معضلات اجتماعی را به همراه داشت .
نباید گفت، با همه ترفندها و سیاستهای رژیم كه ناشی از اتاق فكرهای آنها بود، با همه تبلیغات رسانهای، با هزینههای سرسامآور و گسترش و دامن زدن به اختلافات موجود در منطقه، آن چیزی را كه انتظار داشت و كاشته بود، برداشت نكرد. چون امروز جنبش ملی-دمکراتیک كوردستان، در تمام مناطق كوردستان و مخصوصاً جنوب کوردستان ایران جاری و نفوذ یافته است و نمود آنرا در فعالیتهای هویت طلبانه و آزادیخواهانه مردم منطقه در قالبهای گوناگون از قبیل پیوستن جوانان به راسان خلق یا برگزاری با شكوه نوروز ٩٨ به عینه میتوان دید.
چه راهکارهایی برای گسترش دامنهی نفوذ جنبش آزادیخواهانهی کوردستان در پیش روی ما قرار دارد؟
مهمترین ركن برای دادن یك راهكار برای یك مساله، شناخت خود مساله و واكاوی و آنالیز آن مساله در همه ابعادش است .حال اگر ما بخواهیم نفوذ جنبش را به جنوب کوردستان بیشتر و بییشتر كنیم، لازم است از لحاظ پیشینه تاریخی، فرهنگی و سیاسی شناخت بیشتری از باورها، احساسات، افكار، رفتار و سایكولوژی مردم منطقه داشته باشیم و با درك عمیق از واقعیات و تحولات جامعه و نیز تكیه بر دادههای جدید، میتوان راه نفوذ جنبش را بیشتر و سدی در مقابل رژیم ایجاد كرد .
جنبش باید با تشكیل اتاق فكر از نخبههای این منطقه، ضمن دستیابی به شناخت كافی از جامعه و با داشتن دانش و اگاهی، شناخت نقاط ضعف و قدرت جنبش در منطقه، خوانش درست از واقعیات، رصد كردن تحولات جامعه، شناسایی ترفندهای رژیم و نیز داشتن یك برنامه مدون و استراتژی مشخص، جهت تحقق آرمانهای خود گام بردارد .جنبش باید بصورت واقعگرایانه با احساسات، خواستها و باورهای مردم منطقه برخورد كند و در حد توان در چارچوب سیاستهای كلان حزب، این خواستها را برجسته كرده و جوابگو باشد. امروزه رژیم بیش از جنگ سختافزاری و جبههای، از طریق دادههای اطلاعاتی و امنیتی مشغول جنگ نرمی چند بعدی علیه جنبش است و با ایجاد بحرانهای فرهنگی و اجتماعی و استفاده از اختلافات موجود، میتواند مخاطرات و خسارات جبران ناپذیری به ملت كورد تحمیل كند كه شامل طیف وسیعی از كنشها و اقدامات سیاسی، فرهنگی و مذهبی میشود كه حكومت با داشتن ابزارهای لازم از قبیل رسانه، پول و قدرت آنرا به ملت كورد و مخصوصاً ساكنان جنوب شرقی تحمیل كند. لذا حنبش باید با حداكثر توان و تشكیل تیمهای نیرومند، آماده مقابله با ترفندهای جنگ نرم رژیم باشد .
جنبش باید اختلافات آئینی، گویشی، فرهنگی، ایلی و قومی را از تهدیدی كه رژیم به آن دامن میزند، با درایت و از طریق ارتباط با شخصیتهای بر جسته، صاحب نفوذ و دلسوز به فرصت تبدیل كند .
یكی از مهمترین اركان نفوذ به هر جامعهای، تبلیغ و استفاده از جادوی رسانه و مخصوصاً رسانه تصویری است. لذا جنبش با استفاده از رسانه و پخش برنامه به گویش مردم منطقه، ضمن احترام به خواست مردم، زمینه آشنایی با دیگر گویشهای زبان كوردی را برای مخاطبان خود فراهم میسازد .با تولید و پخش برنامه به گویش كوردی جنوبی در مناسبتهای مختلف ملی و حزبی، مناسبات مهم آئینی و فرهنگی، برنامههای ادبی، هنری و ورزشی منطقه را پوشش داده كه باعث خواهد شد مردم، رسانه جنبش و به تبع آن جنبش را بیشتر و بیشتر از خود، و خود را از جنس جنبش بدانند .
با استفاده از ارتباطات جنبش، سعی شود در جشنوارههای هنری، ادبی و... كه در كوردستان عراق برگزار میشود و از رسانههای آنها پخش میشود، برای حضور چهرههای ادبی و هنری جنوب کوردستان ایران اقدام نمایند .تا جایی كه ممكن است، با برنامههای مستند تاریخی و فرهنگی شهرهای این منطقه و همچنین به بهانههای مختلف، شخصیتهای مردمی، دلسوز و میهن پرست این مناطق برجسته شوند .یكی دیگر از راه های نفوذ كه مناسبت و قرابت زیادی با این روزهای جنبش و پروژه راسان دارد، حضور فیزیكی پیشمرگهها در منطقه است كه علاوه بر ارتباط مستقیم موجب دلگرمی مردم خواهد شد. با توجه به مورفولوژی جنوب کوردستان، وجود كوهستانهای سر به فلك كشیده، دره های عمیق، مناطق صعب العبور و غیر قابل دسترس، وجود منابع آبی زیاد و چشمههای فراوان، خلأ ژئوپولیتیكی نیروهای رژیم و عدم كنترل بر بسیاری از این كوهستانها، زمینه مناسبی برای حضور بیشتر پیشمرگهها و عملیات پارتیزانی همانند نیروی دالاهو در دهه اول انقلاب، وجود دارد .
در این میان نقش جامعه مدنی چه میتواند باشد؟
جنبش ملی-دمكراتیك مردم کوردستان، برای توانمندی بیشتر باید تمام ظرفیتهای موجود در جامعه کوردستان را به كار گیرد و یكی از راه كارها، همكاری و دادن نقشی فعال و تشویق و ترغیب جوامع مردم نهاد برای حضور بیشتر و مثمر ثمرتر در جامعه است .
امروزه نقش آفرینان سیاسی و فرهنگی، بازیگران عرصههای مختلف و فعالین اجتماعی، تنها به نمایندگان یا اشخاص وابسته به نهادهای دولتی منحصر نیست و جوامع مدنی در همه حوزهها فعالیت دارند و نقش بزرگی ایفا میكنند و لذا بسیاری كشورهای دیكتاتورزده از قبیل ایران، نه تنها نگاه مثبتی به جوامع مدنی ندارند بلكه به انحاء مختلف در كار آنها كار شكنی كرده و حتی اجازه فعالیت به آنها نمیدهند و حتی فعالین برجسته این جوامع مردم نهاد را زندانی و گاهاً از بین میبرند .
خوشبختانه با افزایش آگاهی سیاسی و فرهنگی و آشنایی به حقوق خود، روز به روز شاهد افزایش این جوامع در قالب انجمنهای ادبی و فرهنگی، فعالیتهای زیست محیطی، فعالیتهای ورزشی ، هنری و... هستیم كه حلقه اتصال جنبش به عموم جامعه هستند كه علاوه بر تقویت جنبش، عامل اساسی در پیوند پیشمرگهها به فعالین داخلی، همگانی كردن خواستهای ملی، گسترش مبارزه به تمام جامعه، ارگانیزه كردن و خط دهی به اصناف مختلف جامعه و بهرهبرداری از پتانسیل همه قشرهای جامعه، میباشند. بنابراین نقش نهادهای جامعه مدنی از دو جهت بسیار مهم است:
ارتباط و حلقه اتصال بین عامه مردم و جنبش، كه نتیجهاش فراگیری و همگانی شدن مبارزه میباشد.
جامعه مدنی، از هم اكنون میتواند تمرین دمكراسی باشد و مردم را با فرهنگ دمكراسی آشنا كرده و مردم سالاری واقعی را در آینده كوردستان نهادینه كند.
در این مورد نیز، باز هم میتوان مثال نوروز ٩٨ را اورد كه در تمام كوردستان و بویژه در كرماشان و ایلام كه چگونه با تلاش فعالین جامعه مدنی، همه قشرهای مختلف مردم با همه كارشكنیهای رژیم به بهانه نوروز، همگرایی ملی خود را نشان دادند یا در جریان سیل ایلام و لورستان، چگونه باز هم فعالین مدنی و جوامع مردم نهاد، با پشت پا زدن به رژیم همبستگی ملی و انسانی خود را به نمایش گذاشتند.
در آخر باید متذکر شد که با توجه به فعالیت و جدیت جنبش ملی-دمكراتیك کوردستان به رهبری حزب دمكرات، وجود جوامع مدنی، آگاهی سیاسی عموم مردم و تحولاتی كه در منطقه ایجاد میشود، میتوان به آینده جنبش در كوردستان و مخصوصاً جنوب آن خوش بین بود .