پیام نوروزی مصطفی هجری، مسئول اجرائی حزب دمکرات کوردستان ایران
هممیهنان عزیز، ملت مبارز کوردستان
در آستانهی نوروز امسال و به نام حزب دمکرات کوردستان ایران شما را مخاطب قرار میدهم تا از این طریق سیمای سالی را که پشت سر گذاشتیم و سالی که پیش رو داریم، توضیح دهیم. ولی پیش از آن اجازه می خواهم تبریکات خود را به این مناسبت تقدیم به روح پاک همه شهدای راه رهایی کوردستان و خانوادههای عزیزشان نمایم. درود و تبریکات گرم ما تقدیم به همه زندانیان سیاسی که تنها به جرم دفاع از حقوق شایسته کوردها در زندانهای رژیم به سر میبرند، درود و تبریکات ویژه به کادرها، پیشمرگه ها، اعضا و هواداران حزب دمکرات که در جریان سال ١٣٩٧ نقش برجستهای در مبارزه علیه رژیم جمهوری اسلامی ایفا کردند.
تبریک و دست مریزاد می گویم به همه ی فعالین سیاسی _ مدنی که طی سال ١٣٩٧ کوشیدند صفوف مردم ناراضی از دیکتاتوری رژیم جمهوری اسلامی، از همه طبقات و اقشار جامعه را متحد نمایند تا بصورت یکپارچه صدای حق طلبی خود را فریاد بزنند و مبارزات شهرها را محقق و نیرومند سازند.
خواهران و برادران عزیز
سال گذشته، سال استمرار فصل نوین مبارزات کوردستان بود که به "راسان روژهلات" تعبیر شده است، سالی که سازمان "عفو بینالملل" آنرا سال "شرم برای جمهوری اسلامی ایران" نامیده بود. سالی که طی آن ملت کورد ارادهی پولادین خود علیه استبداد جمهوری اسلامی را طی اعتصاب سراسری به نمایش گذاشت و نیز در همین سال بود که حزب دمکرات و نیروهای دیگر کوردستانی، در چارچوب "مرکز همکاری احزاب کوردستان ایران" فعالیتهای خود را آغاز کردند تا به صورت متحد و یکپارچه به استقبال تحولات بشتابند. سالی که سیاستهای رژیم با موانعی جدی و ویرانگر روبهرو شد و اقتصادش به علت سیاستهایی که در پیش گرفته بود در سراشیبی فروپاشی قرار گرفت، سالی که نمایندگان ملیتهای تحت ستم و تعدادی از نیروهای ایرانی اتحادی تحت لوای "همبستگی برای آزادی و برابری" را تشکیل دادند تا جبههای وسیعتر علیه جمهوری اسلامی ایران شکل دهند. همه اینها و دهها نمونهی دیگر خبر از آن میدهد که جمهوری اسلامی ایران در سال نو در مقابل دهها معضل و مشکل انباشته شده، ناچار از سرکشیدن جام زهر میشود و "نرمش قهرمانانه" دیگریست و بازگشتی به پای میز مذاکره با آمریکا، در واقع باید گفت در غیر اینصورت هیچ راه دیگری جز سقوط و فروپاشی در پیش رو ندارد. با سقوط رژیم نیز مقطع جدیدی از زندگی و مبارزه در کوردستان و ایران آغاز میشود، اگر چه مذاکره با آمریکا و پذیرش شروط این کشور از سوی رژیم نیز تنها عمر جمهوری اسلامی را برای مدت کوتاهی تمدید کند.
مسیر مبارزاتی ما، به مانند حزب دمکرات، روشن است و به خوبی بر جایگاه خود در تغییر و تحولات، آگاه هستیم و میدانیم که به چه سمت و سویی گام برمیداریم. از دیدگاه ما، جمهوری اسلامی تنها از سوی جامعه جهانی مورد تهدید نیست، بلکه عامل اصلی سقوط آن، خواست و ارادهی مردم است.
اولین ایستگاه، بحران سیاسی است. جمهوری اسلامی، چه جناح اصلاحطلب و چه اصولگرای این رژیم، دچار فروپاشی سیاسی شده است. به معنای ساده این فروپاشی، نابودی تمام مفاهیمی است که رژیم تا به امروز مردم را به آن مشغول کرده است. اگر قبلا معادلات سیاسی حول اصلاح طلبی و اصولگرایی رقم میخورد، امروزه به سوی تقابل میان مردم و کلیت نظام تغییر یافته است، به عبارت دیگر، تقابلی سخت میان مردم و نظام وجود دارد که موجب میشود جمهوری اسلامی به "مادورای" خاورمیانه بدل شود. اینجاست که اهمیت اراده مردم آشکار میشود و ما میبایست گامهای بیشتری به سوی آن برداریم، همان سیاست و درکی که حزب دمکرات در چارچوب راسان آنرا "پیوند میان شهر و کوهستان" مینامد، همان ارادهای که مسیر همه این بازیها را یکسویه میکند.
طرف دیگر این موضوع فروپاشی اقتصادی ایران است، فروپاشی که ریشهی آن در فساد، مونوپول کردن منابع اقتصادی، کاهش صادرات نفت، صرف ثروت کشور در خارج از مرزها، تخصیص بودجههای هنگفت برای خرید تجهیزات نظامی، دو برابر کردن بودجهی وزارت اطلاعات، مراکز مذهبی شیعه و نیروهای سرکوبگر قرار دارد. تمام این مسائل در حالی روی میدهند که ما روزانه شاهد تعطیلی کارخانههای کوچک و بزرگ و مهمتر از همه، نبود سرمایهگذاری خارجی هستیم که اهمیت بسزائی برای تجدید حیات اقتصادی ایران دارد. اما به دلیل سیاستهای اشتباه و نادرست جمهوری اسلامی، شرکتهای بزرگ جهان حاضر به حضور در بازار پر ریسک ایران نیستند.
اگر بحران اقتصادی در ایران مشکل بزرگی محسوب میشود اما در کوردستان این معضل مضاعف و چند برابر است. چرا که جمهوری اسلامی با کوردستان، همانند مستعمرهای داخلی تعامل کرده است. بدین معنا که رژیم تنها منابع این سرزمین را برداشت کرده است بدون آنکه در کوردستان دست به سرمایهگذاری بلند مدتی، بزند. نمونهی آشکار این سیاست در مساله کولبران قابل مشاهده است. اگر کولبران خطر مواجه شدن با مرگ را به جان میخرند، قربانی سیاستی هستند که برای چندین دهه است کوردستان را به سود خود، استثمار کرده است.
مسالهای دیگر که جمهوری اسلامی را تبدیل به سیستمی بیثبات کرده است مسأله فرهنگی است. فرهنگی که جمهوری اسلامی سالها بر مردم تحمیل کرده، فرهنگ مردان چندین قرن پیش است. اما خیزشی در مقابل این فرهنگ در جریان است، خیزشی که رهبری آن به دست زنان و طبقه متوسط جامعه است. در واقع شعاع اجرائی شدن آنچه که آیتاللههای جمهوری اسلامی خواهان آن هستند تا درون خانههای آنها نیز، برد ندارد. نحوه ظاهر شدن فرزندان این گروه در دنیای مجازی نشان دهنده این واقعیت است که فرهنگ مورد تائید و مورد پسند مردم، با ارزشهای حکومتی فاصلهی زیادی دارد.
مردم کوردستان از همان ابتدا به دنبال تصویر خمینی در ماه نبودند، بلکه برای این مردمان، انسانهایی که با از خودگذشتگی کامل و سرشار از امید، ارزشمندترین سرمایه زندگیشان را فدای میهن میکنند و به صفوف پیشمرگه میپیوندند و در عالیترین سطح انسانیت، جان خود را فدای مردم و سرزمینشان میکنند، منبع ارزش و الگوی فرهنگی آنها هستند. فرهنگی که در این مرحله نوین و در "راسان روژهلات" حماسههای قرسقل، کوسالان، حماسهی کرماشان، نوروز جامانه و خاکیپوشان، جشن پرچم و اعتصاب عمومی را خلق کرد.
در منجلابی که رژیم در آن گیر افتاده است، کوردستان با دیدی خوشبینانه مشغول نیرو گرفتن است. نیرویی که خود را در اجتماعات مردمی برای پاسداشت زبان مادری و استقبال از پیشمرگه، نشان میدهد. نیرویی که ایمان به کوردستان را بنیاد امروز و فردا میداند. همچنین هر گونه توافق و همبستگی را از زاویه حقوق ملت کورد میبیند و تحلیل میکند.
آنچه عیان است این است که شرق و کوردستان بطور کلی، در سطح بینالمللی تنهاست. این تنهایی به معنای ضعف نیست بلکه بدین معناست که جامعه جهانی بیشتر به تحولات تهران چشم دوخته است و برای آن ارزش قائل است. به همین خاطر و در این برهه از زمان، نیروهای کوردستان در تلاشاند تا بتوانند جبهه مخالف رژیم اسلامی را وسیعتر کنند. در همان حال نیز "ابوبکر معروفی"ها و "شریف باجور"ها و آنانی که با سرود "خدایا وطن را آباد کن" خود را به سپر نجات کوردستان بدل میکنند، فراموش نمیکند.
آنچکه در پایان میخواهم به آن اشاره کنم، به موضوع جنبش آزادیخواهی کوردستان مرتبط میباشد. ما ملت کورد، بیش از یکصد سال است که قیام بیوقفهای را آغاز کردهایم. در این راه سختیها و ناملایمات فراوانی را تجربه کردهایم، اما امروزه در موقعیتی حساس قرار داریم و این حساسیت ما را بر آن میدارد تا صفوف نیروهایمان را در کوردستان متحد کنیم و جبههای جدی و وسیع را با بقیه ایرانیان تشکیل دهیم و صدای جنبش کوردستان را بار دیگر به گوش جهانیان برسانیم.
آنچکه بر عهده احزاب سیاسی است، پذیرش این واقعیت است که نباید سیاست خود را بر اساس حذف همدیگر به منظور نزدیک شدن به دیگران و ایجاد مانع برای همدیگر پی ریزی کنیم، بلعکس ما باید فرهنگ همکاری و قبول همدیگر را تمرین کنیم و در اتحاد با دیگران، آینده مساله کوردستان را از یاد نبریم.
آنچه ما از ایرانیها انتظار داریم این است که ایران نباید همان ایران دیروز و امروز باشد بلکه باید ایران متفاوتی باشد، ایرانی که در آن کورد بودن یک هویت پنهانی نباشد و بلکه بصورت رسمی به آن اعتراف شده باشد. البته دامنهی تفکر عمومی ایرانیها تا به امروز میان روال گذشته و سخنان کلی در نوسان است. اما بهتر است که یکبار برای همیشه این مساله را روشن کرد و متوجه باشند که " ای رقیب، ملت کورد همچنان پابرجاست".
در سطح بینالمللی نیز باید این واقعیت را مدنظر قرار داد که حزب دمکرات به تنهایی قادر به حل مسائل و مشکلات نیست. لازم است که احزاب در یک جبهه متحد با این مسائل روبهرو شوند و یکدست و یکصدا و به نام ملت کورد وارد دیالوگ شویم. اگر چه احزاب کوردستانی برای این امر مرکزی را تشکیل دادهاند اما لازم است که در منسجم کردن تمام مردم شرق کوردستان، سریعتر عمل کنیم.
بطور کلی در شرایطی به استقبال نوروز ١٣٩٨ میرویم که همه ما به کوردستان چشم دوختهایم. ما انتظار داریم که پی گیرتر از سال گذشته در برگزاری مراسم نوروز حساس باشید. به همین خاطر لازم است که خاکیپوشان کوردستان، مراکز شهر را به میدان رقص جامانهها بدل کنند.
بار دیگر سال تازه را تبریک میگویم و امیدواریم امسال، سال پیروزی قطعی مردم ایران بر رژیم ضد مردمی جمهوری اسلامی باشد.