
عادل محمودی
(مناطق و شهرهای کورد نشین و لور نشین) جملەای آشنا بە گوش فعالین و سیاسیون دیار زاگرس، جملەای تحقیر آمیز، بیانگر مهاجر بودن و اسکان دادە شدن ملتی کە در قلب سطور تاریخنگاران موثق و مستشرقین جهان نامش میدرخشد، ملتی کە جز او نام دیگری نخواهی یافت کە وارث برحق سلسلە کوههای زاگرس، کە یکی از نامدارترین مهدهای تمدن بشریت، ادیان مختلف، فرهنگ اجتماعی و زیست محیطی، سرود و آوازهای سحر آمیز بودە وهست، باشد کە متاسفانە امروزە آشکارا و جلوی چشمانی زل زدە کە بایستی محافظان و حامیان زبان، فرهنگ و هنرهای جادویی این سرزمین میبودند، خیرە شدە و در عین حال انکار از نگاە افسونی بە جنایاتی هولناک در دو قرن اخیر کە مورد هجمات بازرگانان بینالمللی و با رایزنی و اجراگری برادران خونی و همسایگانشان در پروژە آسیمیلاسیون و کشتار دستەجمعی سیستماتیک واقع شدە و حتی کار بە جایی رسیدە است کە مجریان و ناظران این پروژە، بە مرور زمان جای صاحبان و مالکان پروژە را تصاحب کردە و فراموش کردەاند کە اتمام این آسیمیلاسیون پایان تلخ خودشان هم خواهد بود، سرزمینی کە در هرجای این جهان هنرمندی نت را عصف میکند، ترانەسرای زاگرس، تاجدار است و آوازهای (سیاوچەمانە، هۆرە، لاوک و حەیران) بر تخت پادشاهی، تاریخ امپراطوری ماد و ساسانیان را با چهچهەهای باستانی میسرایند، در هر معبد و کنیسەای متنی از خدایان تلاوت میشود، گاتا و یشتهای میترا و زرتشت بر بام مسجد و جمخانەهای یارسان و ایزدخان، هزارە سوم و چهارم پیش از میلاد را بازگو خواهند کرد، در هر محفلی سخن از حقوق یکسان زن و مرد بە میان میآید، در دل سنگنوشتهای کوههای سربە فلک کشیدە این دیار دیرین، قامت شیر زنی در حال دفنوازی، تنبور نوازی و چنگک آداد، با (سەروین و کڵاو زەڕ) و زلفهای آویزان، نمایان میشود کە در فرهنگ ملتهای معاصر خود، دختران و زنان را زندە بەگور یا در بازارهای شهر، قلمی از اجناس محسوب میشدند.
هر نویسندە منصف، خواهان بە تحریر در آوردن حقایق این سرزمین ناشناختە و مرموز را داشتە باشد، بیشک میتوان در موارد و جنبەهای مختلف مباحث مفیدی را نوشت.
و اما این پروژە آسیمیلاسیون و کشتارها کە در دورە رضاشاە کلنگش زدە شدە بود امروزە بە دست رژیم جمهوری اسلامی بە کجاها رسیدە؟، کە جای بحث و مورد نظرمان در این نوشتار است، میپردازیم.
در اوایل تاسیس حکومت شاهنشاهی، این آسیمیلاسیون با قتل عام عمدە لرهای بختیاری و لرستان شروع شد و در استانهای ایلام، کرماشان، کوردستان، آذربایجان غربی، همدان، قزوین، بیشتر از لحاظ فرهنگی اعمال شد بە شیوەای کە لباس و زبان کوردی را نماد عقب ماندگی، بی فرهنگی و دهاتی بودن ترویج و تبلیغ میکردند، بە علاوە در جای جای شهر و روستاهای این استانها کشتار و اعدام بە اتهامات واهی و دروغین در خفا انجام میشد، در استانهای دیگر این ایران نو ساخت کە کوردها در اقلیت بودند این آسیمیلاسیون و کشتارها بسیار شدیدتر میبود.
در زمینهای حقوقی هم بسیار جای بحث و تامل است، کە برای اثبات این جنایات، مدارک و اسناد کافی موجود هستند، اما حکومتهای شاهنشاهی مورد بحث من نیستند تا ملتزم بە ارائە فاکت شوم.
بعد از انقلاب سال ١٣٥٧ و در همان اویل تاسیس حکومت جمهوری اسلامی، علاوە بر اینکە کوردها برای سرنگونی رژیم شاهنشاهی از ملل و نقاط دیگر کشور کم مایە نگذاشتە بودند، اما این حکومت نوپا با تمام قدرت پروژە رژیم قبلی را شدیدتر، از سر گرفت و دادگاههای انقلاب را با قاضیانی چون خلخالی و صلواتیها در کوردستان بەراە انداخت و هزاران نفر بیگناە را بە کام مرگ فرستادند و در همان اوایل بود کە جنگی هشت سالە را بە راە انداختند و تمام استانهای کوردستان، در این جنگ بیشترین قسمت ویرانی را سهیم شدند کە تمام شهرهای این استانها شهر ارواح شدە بودند کە میشود این کشتار بیرحمانە هردو طرف جنگ را ژنوساید نامید، و دیری نپاییدە بود کە فتوای جهاد خمینی علیە کوردستان نمک بر زخمهای ملتی کە انتظار احقاق حقوق پایمال شدە خود از جانب رژیم قبلی داشتند، اینگونە جواب دادە شوند.
وقتی بە اعدامهای سال ٦۷ مینگریم، بازهم کوردها بیشترین سهم را نصیب شدند، و در هر برهە از زمانی بە پروندە اعدام و عقب نگەداشتن ملل تحت ستم رژیم جمهوری اسلامی مینگریم، استانهای کوردستان صفحات خونینتر ثبت شدە را دارند.
این اعدامها و آسیمیلاسیون سیستماتیک از جانب حکومت مرکزی، با برنامە و بودجە تخصیص یافتە در مناطقی با تمایزات اتنیکی بە جایی رسیدە کە سازمانهای حقوق بشری را نگرانتر و ناچار بە واکنشهای شدیدتری کردە.
فعالان حقوق بشر میگویند متهمان و زندانیان در سرزمینهای همچون سیستان و بلوچستان، کوردستان و خوزستان بیشتر با برخوردهای خشن و مجازاتهای سختگیرانه روبرو هستند، اما اطلاعرسانی و پوشش رسانهای کمتری درباره آنها انجام میشود.
سازمان حقوق بشری ایران وایر متذکر شدە کە جمهوری اسلامی در مناطق مذکور اعدامهای بیشتری در خفا انجام میدهد.
در این مورد سازمان حقوق بشری کوردپا هم گزاشی را تهیە کردە کە در ۱۲ سال گزشتە ٦٥٥ نفر در استانهای ایلام، کرماشان، کوردستان و آذربایجان غربی اعدام شدند.
ودر نهایت بیانیە شدید الحن اتحادیە اروپا مورد اعدامها در ایران اشارە شدە کە این تسریع و بی رویە و کم سابقە بودە و جای نگرانی است.
حکومت مرکزی، بی دریغ و با تمام توانش بە آسیمیلایون، کشتار، و عقب نگهداشتن زاگرس، سیستان و بلوچستان و الاحواظ ادامە میدهد، واکنش و دفاع مشروع هم وظیفە فعالان و سیاسیون این سرزمینها است.