"مصطفی هجری" مسئول اجرایی حزب دمکرات کوردستان ایران بە مناسب سال نو کوردی پیامی را منتشر نمود. در این پیام آمدە است برای گذار از وضعیت تحت ستم و دستیابی بە آیندەای روشن، ضروری است ملتهای تحت ستم ایران گفتمان مشترک خود را برای رسیدن بە حاکمیت ملی و رهایی محکمتر نمایند.
متن پیام نوروزی مسئول اجرایی حزب دمکرات کوردستان ایران:
پیام نوروزی مصطفی هجری، مسئول اجرایی حزب دمکرات کوردستان ایران
بە مناسبت سال نو کوردی
هموطنان ارجمند
هم میهنان مبارز و نستوه کوردستان
در حالی بە استقبال سال نو میرویم ضروری است نگاهی بە چند موضوع مهم داشتە باشیم کە طی سال گذشتە بر وضعیت کلی جامعە کردستان و ایران تاثیر گذاشتند ؛ چرا کە این موضوعات بە ادامە مبارزە و مقاومت ملتهای تحت ستم ایران در مقابل حاکمیت مرکز مرتبط است.
اهمیت این مباحث در این است کە رویدادها را از زاویهای دیگر بنگریم. درکی مشترک از فضای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ایران داشتە باشیم؛ بە این دلیل کە ما بە عنوان کرد در "ڕۆژهەڵات"کردستان، چشم انداز مبارزاتی خود را ترسیم کنیم.
انتخابات
در سال ١٤٠٠، باری دیگر انتخابات نمایشی ریاست جمهوری برگزار شد. فارغ از ماهیت و محتوای آن، نتایجش برای ما اهمیت داشت. ساختار فاسد و ضد دمکراتیک این انتخابات نمایشی، عمق اختلافات و رقابتهای داخلی زمامداران رژیم ایران را نمایانتر نمود.
گزینە تحریم، حتی از سوی آن دستە از اشخاص، جریانات و گروەها کە سالها جزو ستونهای محکم قدرت بودند، واکنشی پرمعنا بود. این هم آوایی و همسویی در کارزار تحریم، نقطە عطفی بود در تاریخ سیاسی رژیم جمهوری اسلامی ایران. مافیای سپاه پاسداران تحت رهنمودهای بیت رهبری بیشتر از گذشتە مراکز قدرت را در انحصار خود گرفت.
اثبات چند بارەی بی اعتمادی مردم بە حاکمان و روشنترشدن بی اعتمادی حاکمان بە یکدیگر، از نتایج پراهمیت این انتخابات نمایشی بود.
امواج و کنشهای اعتراضی در سال گذشتە، کە سر ستیز با ماهیت رژیم جمهوری اسلامی داشت، بار دیگر موجودیت قدرت حاکمە را نشانە گرفت.این اعتراضات بە لحاظ جغرافیا وگستره آن، بسی جای تامل است. سطح و گسترە اعتراضات، رابطەای مستقیم با سطح و گسترە سرکوب و ستم دارند. در این خوانش، رابطە "جغرافیای سرکوب" با "جغرافیای اعتراضات" بیشتر نمایان میشود.
تهدید محیط زیستی
اگرچە تظاهرات خوزستان در سال ١٤٠٠، در اعتراض بە بحران بی آبی آغاز گردید،اما ریشە آن بە وضعیت عقب ماندگی برمی گردد کە معلول سیاست سرکوب و ستم مضاعف رژیم در این منطقە بودە است.این حادثە خونبار در امتداد اعتراضات پیشین ، با شعارهای ساختارشکنانە و سرنگونی همراه بود كه ستونهای قدرت رژیم را بە لرزە انداخت.
خوزستان، سرزمینی دارای منابع سرشار آبی و نفتی است . بە دلیل انتقال بی حد وحصر آب، این منطقە با بحران بی آبی مواجە گردیدە کە بحران خشکسالی را هم بە دبنال داشە است ، بە طوری کە ساکنان آن حتی آب آشامیدنی کافی ندارند.
کوچ از روستاها بە سایر مناطق دیگر، از بین رفتن زیرساختهای کشاورزی، بە خطر افتادن محیط زیست جانداران و چندین پدیدە دیگر مشابە، از پیامدهای این بحران خودساخته رژیم ایران و مافیای سپاه پاسداران است کە در پس آن اهدافی سیاسی و امنیتی نهفته است.
این شرایط، نمایانگر"وضعیت اشغالگری" است که همزمان با سیاست چپاول و سرکوب همراه بودە است.این شرایط مشابە نیز در مناطق ملی تحت ستم در جغرافیای ایران حاکم است. خشونت سیستماتیک، خود را روندی طبیعی می نمایاند کە معطوف بە ساختار فکری و جهان بینی جمهوری اسلامی ایران است. در این جهان بینی حتی انسان و محیط زیست نیز امنیت ندارند.
تهدید هویتی
بعد دیگر ستم ملی، مسئلە زبان و تهدید هویتی است. سیاست جمهوری اسلامی ایران در تقابل با مسئلە هویتی ملیتهای ایران، سیاست مرگ بودە است. امنیتی کردن، فرودست کردن، بە حاشیەراندن ، نابودسازی و یکسان سازی ، نمودهای این سیاست هستند.
زمانی کە از "امنیت هویت" سخن گفته میشود؛ منظورما مجموعە شرایطی است کە یک واحد ملی با حفظ همە ویژگیهای خود، توانایی خودمدیریتی، توسعە و بقاء را داشتە باشد. بدین معنا، هر سیاست، رویداد یا فرایندی کە وجود و بقاء این واحد ملی را هدف قرار دهد، تهدید هویتی قلمداد میشود. در کردستان و مناطق تحت ستم دیگر، سیاست امنیتی نمودن زبان ادامە دارد. نظارت نهادهای امنیتی و بستن انجمن های ادبی و آموزشی و بازداشت جمعی فعالان این حوزە، رویکردهای این سیاست هستند.
اعتصاب معلمان
جنبش اعتراضی و اعتصاب معلمان موضوع دیگر مهم سال بود. اعتصاب معلمان یکی از سازمان یافتەترین و سراسری ترین اعتصابات سالهای گذشتە بود. جنبش حق طلبانە معلمان علیە وعدە و وعیدهای رژیم ایران و مجلس در رابطە با موضوع رتبەبندی، عدم رسیدگی بە وضعیت معیشت و درآمد معلمین و بازنشستگان، همچنین مسئلە سرکوب و اخراج آنان، در چند مرحلە برگزار شد. شعار اصلی معلمان بر ضد رژیم ایران و همچنین علیە ستم و فساد، محرومیت از حقوق و زندانی نمودن هم صنفی هایشان بود.
سرکوب دانشگاهها
تعطیلی دانشگاهها در شرایط کرونا علاوە بر اینکە جنبش دانشجویی را تضعیف نمود همزمان فرصتی بود تا روند سرکوب در دانشگاەها تسریع شود. در این برهە زمانی، سرکوب فعالان دانشجویی و بازداشت و زندانی نمودن و اخراج و تبعید اساتید دانشگاه بیشتر شد. این وقایع تداوم حذف و تصفیە حساب سیاسی با دانشجویان و اساتید دگراندیش بود.
جهاد تبیین
موضوع دیگر " جهاد تبیین" بود کە از سوی علی خامنەای اعلام شد. این موضوع، ادامە مانیفست جمهوری اسلامی ایران برای آیندە تلقی می شود کە بە "گام دوم" نیز شناختە میشود. جهاد تبیین اعلام نوعی جهاد است که مبتنی برمرزبندی و تقابل با دشمنان خودساختە رژیم ایران است. گسترش تبلیغات مذهبی و سیاسی برای ارزشهای انقلابی و همچنین تقویت جریان شیعەسازی و شیعەگرایی در کشورهای دیگر از اهداف عمدە جهاد تببین است.
عمیق ترشدن بحرانها
تجربە جمهوری اسلامی ایران، تجربە تلنبارشدن بحرانها است. میتوان عموم این بحرانها را تحت عنوان "بحران ساختاری" دستەبندی نمود. مجموعەای از بحرانهای پیچیدە و درهم تنیدە ؛ مانند بحران مدیریت، بحران مشروعیت، بحران ملت سازی، بحران دولت سازی و بحران مشارکت، جمهوری اسلامی ایران را در تنگنا و بن بست سیاسی قرار دادە است. تاکنون نتیجە این بودە است کە رژیم ایران در پیشبرد و اجرای پروژە مذهبی ـ ایدئولوژیک خود با بن بست مواجە شدە است.
افشاگری فساد در مافیاهای قدرت
افشای موارد فساد موردی دیگر است کە قابل توجە است. طی یک سال گذشتە با استناد بە اعتراف خود مسئولان و شخصیتهای نافذ قدرت و البتە با اهداف و ملاحظات سیاسی، لایەهای جدیدی از فساد در دستگاەهای درون حکومتی برملا شد. در نمونەای اخیر، فایل صوتی حاوی جزئیاتی از فساد مافیای سپاه پاسداران و هستە قدرت با مشارکت نزدیکان علی خامنەای و بیت رهبری، منتشر گردید. این افشاگری نشان داد کە فساد سیستماتیک تا چە حد تعمیق یافتە است. تصوری کە افکارعمومی ایران از فساد و چپاول مافیاهای وابستە بە قدرت دارند بسیار بیشتر از نمونەهایی است کە تحت عنوان فساد سیستماتیک از آن یاد می شود.
آگاهی بیشتر افکار عمومی
احساس محرومیت و ستم، درک مشترکی از قدرت ویرانگر و واپسگرای جمهوری اسلامی ایران را نزد افکار عمومی بە وجود آورده است. این احساس کە در گذشتە نزد برخی از مردم تنها حالتی ذهنی و روانی داشت، اکنون بە علت استمرار و درهم تنیدگی بحرانها، تغییرات فکری عمدەای را بە دنبال داشتە است.
فساد سیستماتیک، تبعیض اجتماعی، ناکارآمدی قوانین، وعدەهای دروغین، استبداد دینی و ...، فرصت زندگی معمولی را از ساکنان جغرافیای ایران سلب کردە است. بنا بە اظهار نظر کارشناسان ، خط فقر تا حدی افزایش یافته کە طی ١٠٠ سال گذشتە بی سابقە بودە است. تظاهرات و اعتراضات زنان، کارگران، کشاورزان، معلمان، پرستاران، حاشیەنشینها، خانوادە قربانیان و زندانیان سیاسی و عموم مردم،از این احساس محرومیت ناشی می شوف.رژیم هم کماکان با اتکاء بە سیاست دشمن سازی و تصور دخالت بیگانگان در ایران، فشارها را بیشترو بیشتر کردە است.
مفهوم دشمن، یکی از ابزارهای اصلی رژیم ایران برای سرکوب هر گونە صدای اعتراض است. رژیمی کە دهەها با هدف صدور انقلاب اسلامی امنیت منطقەای و جهانی را با چالش روبرو کردە است در داخل نیز این انقلاب را تا عمق جامعە پیش بردە است. شعار دفاع از مستضعفین در خارج از مرزها، موجی از فقر و فلاکت را نیز در داخل ایران بوجود آوردە است.
برجام
با وجود این شرایط داخلی و در میانە تحولات منطقەای پیش رو مبرهن است کە هر نوع توافقی بر سربرجام یا خارج از برجام معطوف بە دو هدف است. نخست؛ بە رسمیت شناختن رژیم سرکوب و تضمین موجودیت جمهوری اسلامی ایران از سوی دنیای خارج. دوم؛ تامین مالی و دسترسی رژیم ایران بە کانالهای مالی برای پیشبرد پروژەهای داخلی و خارجی خود. همزمان با توقف مذاکرات احیای برجام بە علت "دخالت خارجی"، بە علت جنگ اوکراین قطب بندی سیاسی میان کشورهای منطقه و مجموعە غرب بیشتر برجستە شدە است. از دیگر سو، جمهوری اسلامی ایران با شروع مجدد حملات موشکی اش بە اقلیم کوردستان در عراق، فعالانە در جبهە جنگ افروزی و دیکتاتوری باقی ماندە است. واقعیت این است کە جمهوری اسلامی ایران با برجام یا بدون برجام ماهیتی ناسازگار و تغییرناپذیر دارد. آنچە در این میان احساس خطر می کند جامعە ایران، منطقه و جهان است.
توسعە افکارملی و آزادیخواهانە در مناطق تحت ستم
فضای حاکم بر ایران، فرایند خودآگاهی روبە رشد ملیتهای تحت ستم ایران غیر قابل انکار است. گسترش جریان قیام ها و اعتراضات از حاشیە بە مرکز اگر چە بە شیوە نسبی، خود را نشان دادە، اما قابل تامل است. در قیاس با جنبش سبز کە نماد پروژە طبقە متوسط شهری برای باز پس گیری رأی هایشان از جمهوری اسلامی بود، موجهای سهمگین و ساختارشکنانە اعتراضات طی آبان سال ١٣٩٨ و بعدا در ١٤٠٠ ، موجودیت رژیم را هدف قرار دادند. گفتمان سرنگونی بیش از گذشته بە گفتمان اصلی بە ویژە نزد ملیتهای تحت ستم تبدیل شدە است.
ڕۆژهەڵات و همبستگی ملی
در سالی کە گذشت سیاست سرکوب رژیم و سیاست مقاومت کردستان در ڕۆژهەڵات بە موازات یکدیگر ادامە داشتە است. موج اعدامها و زندانی نمودن و بازادشتهای جمعی فعالان و آزادیخواهان و کشتار کاسبکاران ادامە داشتە است. اما احساس ملی و مقاومت جامعە کردستان، بیش از پیش رو بە گسترش بودە است.
ضروری می نماید جنبش مقاومت شهرها بە مثابە میدان اصلی مقاومت مردمی با حمایت پیشمرگان به مبارزە خود ادامە دهد. فرایند مبارزە، باید دامنە خود را قوی تر و گستردەتر کند. نمونە آشکار این همبستگی مبارزاتی، پیوستن دختران و پسران انقلابی ڕۆژهەڵات بە صفوف پیشمرگان است.
برای گذار از وضعیت "فرودستی" و دستیابی بە آیندەای روشن، ضروری است ملتهای تحت ستم ایران گفتمان مشترک خود را برای رسیدن بە حاکمیت ملی و رهایی از فرودستی، انسجام بدهند. همبستگی احزاب ضرورتی تاریخی است، پیش از آنکە مسئلەای درون حزبی باشد مسئلە و خواست جامعە کوردستان می باشد. باید اقدامات ما در این زمینە مستحکم تر باشد. بدون شک آیندە و سرنوشت جنبش ملی بە اتحاد و همبستگی صفوف مبازراتی آن گرە خوردە است. در این مناسبت اعلام مینماییم کە جریان مذاکرات برای اتحاد صفوف دمکراتها، بهگونهای چشمگیر و مورد پسند مراحل خود را طی میكند و امیدواریم هرچه سریعتر بە سرانجام برسد کە در واقع خواست مردم و دوستان حزب دمکرات است. لازم است مردم مبارز با اتحاد و همبستگی، باری دیگر نوروز را بە سمبل مبارزە و انسجام ملی تبدیل نمایند و آتش نوروز را بر گرده تاریکی و اشغالگری برافروزند.
سر تعظیم در برابر شهدا و خانوادەهایشان فرود می آوریم
درود بر قهرمانان زندان ها
درود بر مبارزان راه "کوردایەتی"
درود بر اعضا و هواداران حزب دمكرات
درود بر پیشمرگەهای شهر و کوه
درود بر ملت انقلابی و نستوە کوردستان
نوروز بر کردستان و کرد پیروز باد
مسئول اجرایی حزب دمکرات کردستان ایران
مصطفی هجری
نوروز ٢٧٢٢ کوردی