مسئول اجرایی حزب دمکرات کوردستان ایران، پیامی را تقدیم کنفرانس بزرگداشت دکتر قاسملو در پاریس نمود. این کنفرانس با حضور شخصیتهای سیاسی، آکادمیک و ژورنالیست برگزار شد.
متن پیام بدین شرح است:
پیام مصطفی هجری، مسئول اجرایی حزب دمکرات کوردستان ایران
به کنفرانس بزرگداشت دکتر قاسملو در پاریس
در واپسین سالهای دههی ٦٠ میلادی، هنگامی که دکتر قاسملو از اروپا به میان رفقای حزبی در کوردستان عراق بازگشت، بجز عده معدودی از اعضای حزب، در این بخش از کوردستان کسی در صفوف حزب باقی نمانده بود. شمار چشمگیری از اعضای رهبری حزب در جریان جنبش مسلحانه سالهای ١٩٦٧-١٩٦٨ و ایستادگی در برابر نیروهای رژیم شاه در داخل کوردستان ایران به شهادت رسیده بودند، شمار دیگری نیز در زیر فشار سیاسی و امنیتی شدیدی که در کوردستان عراق با آن روبهرو بودند، با برخی معضلات تشکیلاتی و سازمانی دست به گریبان بودند و توانایی و امکان تماس تشکیلاتی با داخل کوردستان ایران به نازلترین سطح خود رسیده بود. مشکل دیگر نیز آن بود که ارتباطی به مفهوم تشکیلاتی آن میان این افراد وجود نداشت.
در مدت کوتاهی، بازگشت دکتر قاسملو و روش مدیریت ایشان، سیمای نوینی به حزب دمکرات بخشید. نوع نگرش، توانایی و آشنایی ایشان با کار تشکیلاتی و سازماندهی باعث شده بود که بتواند بسیاری از کسانی را که به هر علتی از حزب دمکرات دور شده بودند، مجددا سازمان داده و تشکیلات منظمتری به وجود بیاورد، روزنامهای که ناشر افکار و اندیشههای حزب دمکرات باشد، مجددا چاپ و منتشر نماید و روابط حزب را به گونهای مدرن و امروزی سروسامان دهد.
مهمترین گام دکتر قاسملو در آن زمان، تدوین برنامه و اساسنامهی داخلی حزب به گونهای مدرن و امروزی بود. از اینجا بود که چگونگی برگزاری جلسات حزبی از قبیل کنفرانس و کنگره، تدوین سیاستهای کلی، تاکتیک و استراتژی و سایر موضوعات مربوط به امور حزبی به گونهای امروزی تدوین و در کنفرانس سوم حزب به تصویب رسید.
از آن زمان تا هنگام شهادتش به دست دیپلمات تروریستهای جمهوری اسلامی ایران در ١٣ ژوئیه١٩٨٩ میلادی، دکتر قاسملو تمام توان خود را صرف تقویت حزب دمکرات کوردستان ایران در تمامی زمینهها نمود از جملە امور مربوط به پیشمرگه، سازماندهی و توان حزب. به ویژه روابط حزب با کشورهای منطقه و غرب را بر بنیانهای فکری و سیاسی مستحکمی استوار نمود.
بر همین مبنا بود که تعریفی مشخص و دیدگاهی روشن دربارهی موضوع دوستی، منافع، همپیمانی، استقلال سیاسی و اصول برقراری روابط حزب با احزاب، جریانات و کشورها ارائه نمود. دکتر قاسملو در برههی جنگ سرد و معادلات جهان دوقطبی، دارای جهانبینی مختص به خویش بود. وسعت نظر و ارزیابی دقیق و همهجانبه از متن تعارضات وکشمکشها و روند حوادث، ویژگی منحصر به فرد این رهبر بزرگ بود.
احیای حزب دمکرات کردستان ایران در این مقطع و قدرت گرفتن مجدد آن در حقیقت مرهون لیاقت، دانش و توانایی دکتر قاسملو در زمینهی مدیریت، سازماندهی و رهبری بود. دکتر قاسملو چه به عنوان یک اندیشمند سیاسی، چه به عنوان یک شخصیت آکادمیک، چه به عنوان یک رهبر و کاراکتر ملی و چه به عنوان دبیرکل حزب دمکرات به علت برخورداری از همین ویژگیها یک سازماندە توانمند و استثنایی بود.
از این زاویه، هنگامی که شخصیت دکتر قاسملو را به عنوان یک سازماندە بررسی میکنیم، بایستی چند نکتهی مهم را مورد توجه قرار دهیم:
دکتر قاسملو نه تنها در سطح حزب متبوعش یک رهبر و سازماندە میدانی تمام عیار بود، بلکه در دایرهای وسیعتر و در سطح کوردستان و در میان اپوزیسیون ایرانی نیز این جنبه از شخصیت ایشان به وضوح دیده میشود.
همان گونه که اشاره شد، دکتر قاسملو به عنوان یک متفکر، آشنایی کاملی با جریانات فکری و نظریههای تأثیرگذار در سطح بینالمللی داشت و منازعات و رقابتهای موجود در آن زمان را کاملا زیر نظر داشت. یکی از اقدامات ارزشمندی که به منظور ترسیم یک مرزبندی سیاسی دقیق انجام داد، تدوین سیمای دمکرات بود. دکتر قاسملو بندهای مختلف سیمای دمکرات را به عنوان اصول عضویت در حزب به گونهای تدوین نمود که به اندیشه، عمل و رفتار افراد معنا ببخشد. ایشان معتقد بود که دمکرات از وابستگی بیزار است، دمکرات ناسیونالیست تنگنظر نیست، دمکرات برای رفع ستم ملی مبارزه میکند، دمکرات به رسالت تاریخی حزب دمکرات کوردستان ایران پایبند است. با مروری بر محتوا و متن سخنرانیها، مصاحبهها و اظهارات دکتر قاسملو درمییابیم که نوع سازماندهی دکتر قاسملو بر محور گفتمانی دمکراتیک، انقلابی و همزمان نوگرایانه استوار بود که برایند آن میبایستی آموزش کادرها، پیشمرگهها، اعضا و هواداران حزبش باشد. معنای وسیعتر این آموزش این بود که تلاش همهجانبهای به عمل میآورد تا جنبش ملی کورد در کوردستان ایران از بستر دمکراتیک خود خارج نشده و سیمای دمکراتیک جنبش محفوظ بماند.
در سطح کوردستانی دکتر قاسملو بر این باور بود که تمامی احزاب و جریانات سیاسی کوردستان در قبال مسئلهی ملی مسئولیت مشترکی بر عهده دارند، و این همان دیدگاهی اخلاقی به معنای تعهد به اصول مبارزاتی برحق ملت کرد بود.
علاوه بر عرصه گفتمانی، میدان عمل دکتر قاسملو نیز بیانگر سیاست واقعبینانه و سیمای عملگرای ایشان بود. از این منظر که وی همواره در اندیشهی ایجاد ائتلاف و اتحادی از نیروهای مخالف جمهوری اسلامی بود.
دکتر قاسملو کوشش بسیاری به خرج داد تا در بین سازمانهای اپوزیسیون ایرانی که طی سالهایی کە در داخل ایران حضور داشتند و هنوز هدف سیاست سرکوبگرانهی رژیم قرار نگرفته بودند، اتحاد و ائتلافی ایجاد نماید. بدین منظور با بسیاری از آنان تماس گرفت و زمینه را مهیا نمود تا حزب دمکرات در مهاباد آنان را گرد هم آورد و با پلاتفورم معینی آنها را برای مبارزه علیه رژیم جمهوری اسلامی سازمان دهد. لیکن رژیم که از این تلاشها مطلع بود، شهر مهاباد را مورد حمله قرار داد. حزب دمکرات نیز برای آن که اهالی شهر کشته نشوند، تصمیم گرفت نیروهای پیشمرگه را از شهر خارج نماید. در نتیجه نیروهای رژیم مهاباد را اشغال نمودند و بدین گونه اجازه ندادند این نشست برگزار شود. بعدها نیز حتی هنگام سفرهایش به اروپا از هر فرصتی برای ایجاد اتحاد و ائتلاف میان نیروهای اپوزیسیون ایرانی استفاده میکرد تا اینکه سرانجام شورای ملی مقاومت در خارج از کشور تشکیل شد، این شورا از برخی جریانات، شخصیتها و سازمانهای اپوزیسیون ایرانی تشکیل شده بود، از جمله مجاهدین خلق و ابوالحسن بنیصدر که از ریاست جمهوری خلع شده و خود را به پاریس رسانده بود.
حزب دمکرات کوردستان ایران نیز از اعضای مؤثر این شورا بود، اما متأسفانه این ائتلاف نیز به علت برخی مشکلات داخلی از جمله خودمحوری و رفتار غیر دمکراتیک سازمان مجاهدین پس از چند سال از هم فرو پاشید.
دکتر قاسملوو به همان میزان که در مبارزه با جمهوری اسلامی جدی و قاطع بود، به حل مسالمتآمیز مسئلهی کورد نیز معتقد بود. در این رابطه و در بیستم آبان ماه ١٣٥٨ خورشیدی، با کوشش دکتر قاسملو و مشارکت برخی از احزاب مخالف رژیم، هیئتی تحت عنوان هیئت نمایندگی خلق کورد، در مهاباد تشکیل شد. این هیأت نمایندگان شماری از احزاب کورد و غیر کورد را در بر میگرفت که مشترکاً به مذاکره با رژیم پرداختند. مذاکرات چندین ماه ادامه داشت. طی این مدت، چند بار نمایندگان هیأت حکومت دیدارهایی با هیأت نمایندگی خلق کورد که دکتر قاسملو سخنگوی آن بود، برگزار نمودند، ولی رژیم در این مدت بسیار ریاکارانه از وضعیت آتشبس و مذاکره به سود خود استفاده نمود و با سازماندهی مجدد نیروهای پراکندهی خود، حملات خود را به شهر مهاباد و سایر مناطق تحت کنترل نیروهای پیشمرگه از سر گرفت.
پس از چند سال رژیم که ذاتاً مخالف ارزشها و مفاهیمی بود که دکتر قاسملو به آنها اعتقاد داشت، یک بار دیگر از صلحطلبی دکتر قاسملو سوء استفاده نمود و تحت پوشش مذاکره، توطئهی ترور فیزیکی وی را طراحی نمود و وی را به همراه عبدالله قادری آذر، عضو کمیتهی مرکزی و مسئول دفتر نمایندگی حزب در پاریس، در ١٣ژوئیهی ١٩٨٩ میلادی به شهادت رساند.
در حقیقت دکتر قاسملو چنان میراث فکری و سیاسی گرانبهایی از خود به جای گذاشت که برای ما در حزب دمکرات و برای جنبش ملی دمکراتیک کوردستان ایران سرمایه و سمبلی جاودانه محسوب میشود.
یادآور میشوم که دکتر قاسملو در مقالهای تحت عنوان "تروریسم از نگاهی متفاوت" که برای کنفرانس "ترور و اخلاق انسانی" نوشته بود که در مورخهی ١٦ دسامبر ١٩٨٦ اینجا (در پاریس) برگزار شد، دیدگاه خود را در رابطه با تروریسم و مقابله با آن مطرح نموده بود. از دیدگاه دکتر قاسملو، تروریسم اگر به معنای هدف گرفتن زندگی آزادانه و مردم بیگناه باشد، حزب دمکرات به دلیل پایبندی به اصول اعتقادی خود آن را رد میکند و در مقابل آن میایستد. به باور دکتر قاسملو، ارزیابی و تعریف غربیها از تروریسم نسنجیده است و همین امر نیز مبارزه با این پدیده را دشوار میسازد. پیشنهاد دکتر قاسملو به غربیها این بود که: زمان آن رسیده است که این تفاوتها را کنار بگذارید و ارزشهای زندگی بشری را در خاورمیانه دریابید، زیرا نمیتوانید صرفا به فکر امنیت و منافع خودتان باشید. ایشان معتقد بود که از لحاظ سیاسی و اخلاقی بایستی از جنبشهایی که بە ترور روی نمیآورند، حمایت کنند و این خود راهی برای مقابله با تروریسم است.
اکنون نیز که ٣٠ سال از ترور دکتر قاسملو سپری میشود، ترور فلسفەی وجودی و غیر قابل تغییر و عملا نیز یکی از سیاستهای رسمی جمهوری اسلامی محسوب میشود. در حقیقت ترور به معنای وسیع آن بخشی از عرف سیاسی و بنیان عقیدتی این رژیم است.
اگر دکتر قاسملو معتقد بود که دشمن شماره یک تروریسم، دمکراسی است ،در مقابل دیدگان همگی شما جمهوری اسلامی نیز حامی و بازیگر شماره یک تروریسم در جهان است.
تروریسم جمهوری اسلامی نه تنها امنیت و هویت ملیتهای ایران و زندگی فعالان و مبارزان اپوزیسیون خود را هدف قرار داده، بلکه سالهاست مرزها را درنوردیده است. این رژیم یک شبکهی گستردهی تروریستی را در سرتاسر کشورهای منطقه و حتی در غرب ایجاد نموده است. آنچه در عراق، یمن، سوریه، لبنان و سایر مناطق خاورمیانه مشاهده میشود خروجی همین سیاست است. رژیم با به راه انداختن جنگ نیابتی و فرقهای و تشکیل و تجهیز دهها سازمان و نیروی شبهنظامی، امنیت و آسایش منطقه را مختل نموده است. طی چند سال اخیر در هر کدام از این کشورها دهها و صدها هزار تن قربانی شده و میلیونها تن نیز آوارهی کشورهای دیگر شدهاند. بنابراین این رویکرد رژیم، هزینههای امنیتی، سیاسی و انسانی سنگینی را برای منطقه در پی داشته و زیرساختهای اقتصادی و اجتماعی این کشورها را عملا متلاشی نموده است.
آنچه که به عنوان سیاست منطقهای ایران مشاهده میشود، تداوم سیاست این رژیم در داخل کشور است. اکنون جمهوری اسلامی غیر از توسل به سرکوب، هیچ راه حلی برای بحرانهای انباشتهشده ندارد. هیچ گونه تعدد جناحی و گفتمانی که بتواند رژیم را از این بنبست خارج کند، وجود نداشتە و مجموعاً امتحان خود را پس دادهاند. خیزش اعتراضی ملیتهای مختلف ایران بیانگر همین بنبست است. دست کم در چند سال گذشته چندین موج اعتراض و خیزش علیه رژیم به راه افتاده و از زبان مقامات رژیم به زلزلهی سیاسی تشبیه شده، اما با توسل به نیروی سرکوب موقتاً خاموش شده است. طی همین دو سه ماه اخیر بر اساس اطلاعات میدانی و موثق، بیش از ١٥٠٠ نفر از تظاهرکنندگان کشته شده و هزاران نفر زخمی یا روانهی زندانها شدهاند و موج دستگیری و سربهنیست کردن همچنان ادامه دارد. همزمان در آن سوی مرزها و در عراق نیز اعتراضات عمومی مردم این کشور که به منظور ابراز نارضایتی علیه حکومت خودشان و سیاست مداخلهگرانهی جمهوری اسلامی در کشورشان سر برآورده، توسط شبهنظامیان وابسته به رژیم تهران سرکوب شده و به همان سرنوشت مردم بپاخاسته ایران دچار شده است.
با این که ماهیت ضد بشری جمهوری اسلامی برای همگان آشکار شده، باز هم اولویت دادن به منافع باعث شده است که برخی از کشورهای غربی این واقعیت را نادیده بگیرند. در همان حال که میکوشند تا راهکاری برای نجات رژیم از فشار تحریمهای آمریکا بیابند، رژیم در خود همین کشورها سرگرم طراحی توطئههای تروریستی است.
در این برهه حساس که اجماعی علیه سیاست منطقهای رژیم شکل گرفته و ملیتهای ایران علیه آن بپاخاستهاند، تشکیل یک ائتلاف جهانی علیه این رژیم ضرورتی تاریخی است. همان گونه که ائتلاف بینالمللی علیه داعش شکل گرفت، لازم است که ائتلاف قدرتمندی نیز علیه تروریسم دولتی رژیم ایران ایجاد شود و به مبارزە مردم بپاخاستهی ایران برای در هم پیچیدن تومار عمر این رژیم یاری برساند.
بدون تردید، تنها با نابودی جمهوری اسلامی ایران است کە میتوان ورود بشریت به دوران صلح و آرامش در خاورمیانه را خوشامد گفت.
اکنون زمان مناسبی است برای آن که دولت اتریش پرونده ترور دکتر قاسملو در وین را به جریان انداخته و بدین ترتیب از یک سو اقدام غیرقانونی و غیر اخلاقی بازگرداندن بدون محاکمهی تروریستهای ایرانی عامل این جنایت را به تهران، جبران نماید. این امر از یک سو یکی از خواستهای عمده ملت کورد به ویژه حزب دمکرات کوردستان ایران است و از سوی دیگر منجر به افزایش فشارها بر رژیم جمهوری اسلامی خواهد شد.
یاد دکتر قاسملو نیز همانند تمامی مبارزانی که در راه آزادی و عشق به زندگی و تأمین حقوق ملی و دمکراتیکشان قربانی تروریسم دولتی جمهوری اسلامی شدند، گرامی و جاودانه باد. از جانب رهبری حزب دمکرات کوردستان ایران، حزب دکتر قاسملو، مراتب سپاسگزاری خود را تقدیم به انستیتوی کورد در پاریس به ویژه دکتر کندال نزان میکنیم که این مراسم یادبود را برگزار نمودند.
از شما دوستان و همفکران دکتر قاسملو نیز به خاطر حضورتان در اینجا سپاسگزارم.