کریم پرویزی
هویت مشترک که مردمان جغرافیای سیاسی معینی، خود را با آن تعریف میکنند یا عامل تمیز آنان در برابر دیگری است، مهمترین فاکتور همزیستی محسوب میشود و تضعیف این فاکتور، بسیاری از بنیادها را با تهدیدی جدی روبرو میسازد. مردم جهان برای همزیستی نیازمند تدوین قانون بودهاند و در این راستا برای آنکه قوانین مذکور، تثبیت یا اجرایی شود دولتهای را به وجود آوردند و مرزهای آبی و خاکی تحت کنترل دولتها نیز، کشورها ر به وجود آورد. ساکنان هر کشوری نیز، یا هویت مشترکی دارند یا "قدرت مستقر" میکوشد تا هویتی مشترک ایجاد کند تا مردم به صورت ناخودآگاه از قوانین تدوین شده پیروی کنند.
باید گفت، کثرت هویتی در ایران، حکام این سرزمین را با مشکل روبرو ساخته است – استفاده از اصطلاح حکومت مرکزی برای ایران را به جا نمیدانم چرا که مرکز بودن، از "قدرت مستقر" نشات نمیگیرد. حکومت ایران حاکمیتی نامشروع است به همین خاطر از ویژگی مرکز بودن مستثنی میشود بلکه اصطلاح "حاکمیت تحمیلی" میتواند بیانگر مناسبتری از هویت آن باشد-. لازمهی هر حکومتی، اجرائی شدن تصمیمات و خواست آن است اما حکومت تحمیل شده در ایران، بخاطر کثرت هویتها از این امتیاز محروم بوده و مردم از خواست و تصمیمات آن سر باز زدهاند.
حکومت برای حل این مشکل بسیار کوشیده تا هویتی مشترک تصنعی را خلق کند و به اصطلاح روشنفکران، سیاسیون و حاکمین بر ایران، قریب به یک سده تلاش کردهاند که ایرانی بودن را تعریف کنند تا در این میان تنها یک هویت بیانگر مردم ایران باشد و در این راه، بسیاری از بنیادها و فاکتورهای مثبت -از دیدگاه آنان مثبت- ملیتهای دیگر را دزدیده و جامهی فارسی بر تن آن کرده و سایر معیارها و فاکتورهای این مردمان را متحجرانه و حقیر توصیف کردهاند و از این راه با دزدی، تحریف و توهین، قصد داشتند دیگر هویتهای موجود را محو کنند و هویت تصنعیِ ایرانی را بر مردم، تحمیل کنند.
این جریان تاریخی تا به امروز نتوانسته پیروز شود و در واقع با شکست روبرو شده و امروزه بیش از هر زمان دیگری، ملیتها در ایران به دنبال هویت مختص به خود هستند و ایرانی بودنی که بتواند هویتی عدالت محور به همه مردم ارائه دهد به وجود نیامده است.
ایرانی بودن زمانی میتواند هویت مشترکی تلقی گردد که در چارچوب آن، تمام ملیتها حق یکسان و برابر داشته باشند و یکی بر دیگری ارجحیت نداشته و برتر محسوب نشود و همه به یک میزان در قدرت مستقر، سهیم باشند در غیر اینصورت هیچکدام هویت تصنعی را با زور و ارعاب قبول نخواهند کرد. ایرانی بودن باید فدرالیسم داوطلبانه و کثرت ملیتهای جغرافیای سیاسی ایران را، مد نظر قرار دهد.