مصاحبه: شهرام میرزائی
هفدهام شهریورماه ١٣٩٧، از جمله روزهای تلخ تاریخ مبارزاتی کوردها میباشد. این مردمان طی قرنها مبارزه برای تحقق یک زندگی انسانی و پیریزی دنیایی که خود میخواهند، هیچگاه تسلیم نظمهای حاکم نشدند و این بهایی سنگین را بر این ملت تحمیل کرد، بهایی برای آزادی و آزاد زیستن. به همین خاطر با نیم نگاهی به تاریخ کوردستان میتوان لیست بلند بالایی از جنایتهای هولناکی که حاکمان و اشغالگران این سرزمین در حق ملت کورد انجام دادهاند، تهیه کرد. لیستی که مملو از نسلکشی، تبعید گروهی، به آتش کشیدن شهرها و روستاها، آسمیلاسیون فرهنگی و نابودی بنیادهای حیات و محیط زیست این سرزمین میباشد.
هجوم موشکی رژیم فاشیستی-مذهبی ایران به مقرهای حزب دمکرات، واکنشهای داخلی و بینالمللی متعددی را در پی داشت که میتوان عیانترین این واکنشها را اعتصاب سراسری کوردستان در محکومیت این موشکباران و اعدام جوانان کورد، دانست. اعتصابی که نه تنها جمهوری اسلامی، بلکه تمام جهان را متحیر ساخت. با اینکه کوردها توانستند در بسیج جامعه خود علیه سیاستهای ضدبشری ایران موفق عمل کنند اما در سطح بینالملل، به مانند گذشته، نتوانستند آنگونه که باید و شاید از این رویداد جهت جلب حمایت بینالمللی از خواستهای برحقشان بهره ببرند.
در همین رابطه و برای بررسی بیشتر جوانب بحث مورد اشاره مصاحبهای با "کاوه آهنگری"، نماینده حزب دمکرات کوردستان ایران در بلژیک، داشتم که تقدیم حضور خوانندگان محترم میشود.
ما در سال ٧٥ شاهد لشکرشی جمهوری اسلامی و هجوم به مقرهای حزب دمکرات در سطح وسیعی بودیم و حال بعد از گذشت قریب به ٢٢ سال با موشک، مقرهای حزب را هدف قرار میدهد. چرا جمهوری اسلامی حاضر است این میزان از ریسک را در مواجه با حزب دمکرات بپذیرد؟
کوردستان به عنوان سازماندهیشدهترین منطقه ایران که از روز اول '' نه'' به جمهوری اسلامی گفت مغضوب همیشگی جمهوری اسلامی و ارگآنهای نظامی-امنیتی آن بوده است. کوردستان بدلیل داشتن احزاب قدیمی و بویژه حزب دمکرات که بیش از هفت دهه سابقه مبارزه دارد و مبارزاتش هم همیشه برای رسیدن به ایرانی آزاد و دمکراتیک و برپایی یک سیستم سیاسی مبتنی بر اصول جهانشمول بوده، هزینههای بسیار زیادی متحمل گشته است.
طی سه سال گذشته ''راسان''، یعنی فاز نوین مبارزات حزب دمکرات، جان تازهای به جنش کوردستان بخشید و این امر برای نهادهای امنیتی رژیم محرز است. مدتی است که وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی و اطلاعات سپاه تروریستی پاسداران متوجه رشد عمومی ناسیونالیسم کوردی در بطن و متن جامعه کورد زبان و بویژه در میان نسل جوان آن شده و با تحقیقاتی که در این زمینه انجام دادهاند، حزب دمکرات را همچون گذشته رهبر جنبش ملی-دمکراتیک کوردها در ایران یافتهاند. حمله به سر این جنبش از دید آنان به معنی مهر پایان زدن بر جنبش ملی-دمکراتیک کوردستان ایران است
به نظر شما مواجه رژیم تروریستی ایران با جنبش آزادیخواهی کوردستان از این هم فراتر میرود یا نه؟
بدون تردید رژیم ظرفیت خشونت و سرکوب بیشتر را دارد و ابایی هم ندارد برای بقای خود به هر نوع اقدامی دست بزند. لازم است یادآوری کنم که طی چهار دهه اخیر، ما شاهد جنایتهای بشری عدیدهای از سوی رژیم حاکم بر ایران در حق کوردستان و باقی مناطق ایران بودهایم. کشتار جمعی کوردها، کشتار جعی زندانیان سیاسی در تابستان ٦٧، سرکوب شدید جنبش دانشجویی در سال ٧٨، سرکوب موسوم به جنبش سبز در سال ٨٨، سرکوب قیام دی ماه سال گذشته و دهها مورد دیگر نمونههایی هستند که رژیم جمهوری اسلامی از تکرار آنها هیچ ابایی ندارد. ولی به باور من سازماندهی و اتحاد میان احزاب کوردستانی و همبستگی تمامی ایرانیان آزادیخواه و تلاش وافر و عاجل برای تشکیل یک آلترناتیو میتواند جلوی فجایع بیشتر را بگیرد.
در این میان نمایندگیهای حزب در کشورهای آزاد چگونه باید عمل کنند که از این واقعه تلخ در راستای جهتدهی به افکار عمومی جهان و ایجاد یک حمایت بینالمللی از خواستهای مشروع کوردها، بهره ببرند؟
لابیگری یکی از ارکان کار دیپلماسی است، به همین خاطر قبل از هرچیزی ما باید در این امر موفق و دقیق عمل کرده باشیم تا در چنین مواقعی منتظر برداشت نتیجه مورد انتظار باشیم. پس قبل از هرچیزی لابیگری را برای نمایندگیهای حزب در خارج از کشور جدی و مهم میدانم و در پی آن اطلاع رسانی و تشکیل کنفرانس و نشستهای سیاسی با شرکت احزاب و اشخاص ایرانی مخالف رژیم جمهوری اسلامی و خارجی در چنین هنگامهای ضرور مینماید. به تعبیری دیگر ما باید بتوانیم تصویری واضح از حادثه و واقع موجود به جهان ارائه دهیم.
تا به امروز "راسان" چگونه عمل کرده و حال باید وارد چه مقطعی از مبارزه شود؟
واکنشهای هیستریک رژیم دقیقا به معنی موفقیت و تاثیرگذاری راسان و فلسفه وجودی احزاب کوردستانی است. راسان راه خود را میپیماید اما تا رسیدن به مقصد هنوز فاصله دارد. این هم میسر نیست مگر با حضور و پیوستن دینامیسم انقلابی و تغییرخواه کورد و باقی ملیتهای ایرانی به خیزش نو.
لازم است یادآوری کنم که امروزه خیزش نوین تمام ایران، به جرات میگویم تمام شهر و روستاهای ایران را دربرگرفته و نارضایتی از رژیم در سراسر ایران روز به روز جدیتر، گستردهتر و عمیقتر میشود. پس اگر همه با هم فعالیت کنیم، میتوانیم برای پرکردن خلائی به نام '' نبود آلترناتیو'' و امکان به ثمر نشستن راسان ایران در کوتاه، گامهای جدی و اساسی برداریم.