کوردستان میدیا

سایت مرکزی حزب دمکرات کوردستان ایران

اعتصاب سراسری (برای ژینا، برای ریحانه، برای وانیار)

22:21 - 8 مهر 1401

رضا دانشجو

گام اول

بعد از قتل حکومتی ژینا در حالیکه جمهوری اسلامی فکر می‌کرد به مانند صدها پرونده قتل و کشتار دیگر به راحتی می‌تواند صدای خانواده و معترضین احتمالی را خاموش کند با بیداری مردم شرق و ابتکار عمل احزاب کورد، دچار زلزله‌ای چنان سهمگین شد که عمود خیمه عظما را به لرزه درآورد، زلزله‌ای که پس لرزه های تمام ناشدنی‌اش هر بار با شدت بیشتری این خانه سست بنیان را می‌لرزاند، خانەای که پایه‌هایش بر روی اجساد قربانیان جنایت‌های بیشمار رژیم ولایت فقیه بنیاد نهاده شده است. جمهوری اسلامی بعد از شکست مفتضحانه در خیابان، ناتوان از کنترل اوضاع در پی آن برآمد با تاکتیکی نخ نما شده جهت وقایع را به سمتی دیگر سوق دهد؛ حمله کور و ناجوانمردانه به مقر احزاب کورد واقع در اقلیم کوردستان. حمله‌ای که منجر به شهادت و زخمی شدن دهها تن از جمله یک مادر حامله و نوزادش شد. اما هدف جمهوری اسلامی از این تجاوز آشکار آنهم در موقعیتی که انقلاب مردم ایران جهان را در نوردیده، چه بود؟ 

همانطور که اشاره شد هدف اصلی جمهوری اسلامی انحراف افکار عمومی به سمت و سویی دیگر بود ضمن اینکه نباید فراموش کرد جمهوری اسلامی مردم شرق و احزاب کورد را مقصر اصلی این اوضاع می داند. اما جمهوری اسلامی هدف دیگری را هم دنبال می‌کرد: تحریک احزاب کورد جهت ورود به یک رویارویی نظامی و تغییر محل رویارویی از خیابان به میدان جنگ.

مسلما هیچ عقل سلیمی در حالی که خیابان را در اختیار دارد و دشمنش در حال جان دادن است حاضر نمی‌شود خودش را مشغول یک جریان حاشیه‌ای کند و ابتکار عمل را به طرف مقابل واگذار کند. جمهوری اسلامی هم به خوبی از این موضوع آگاه است، اما آنچه رژیم ولایت فقیه در پی آن است تحریک احساسات ناسیونالیستی مردم کورد بطور عام و طرفداران و اعضای احزاب کورد بطور خاص است تا عملا یک دوگانگی بین بدنه و رهبری احزاب کورد ایجاد کند با طرح این پرسش که چرا رهبری احزاب کورد در مقابل شهید شدن حتی یک نوزاد دو روزه دست روی دست گذاشتەاند وهیچ کاری نمی کنند؟ آنها که نمی توانند از خودشان دفاع کنند چطور می‌خواهند از مردم کورد دفاع کنند؟

مسلما برای پیشمرگه هایی که با صدای رگبار و گلوله بزرگ شدەاند جنگ با یک دیکتاتور نعمت بزرگی است. اساسا آنها به همین خاطر پیشمرگ شدە و کوهستان را انتخاب کردەاند. حزب دموکرات کوردستان ایران جنگ مسلحانه را نه کنار گذاشته، نه می تواند آنرا کنار بگذارد. اما وقتی تمام میدان و ابتکار عمل دست توست وقتی شعار زن، زندگی، آزادی نه تنها جغرافیای ایران، بلکه جهان را اشغال کرده است، چرا باید تغییر تاکتیک داد؟ تیمی تغییر تاکتیک می‌دهد که در حال باخت است، مجبور است هر آنچه دارد رو کند. ضمن اینکه نباید فراموش کرد حزب دیموکرات دفاع مشروع را حق خود می داند و به هرشکلی و در هرجایی که صلاح بداند از مردمش دفاع کند. پیشمرگه همیشه در کنار مردم بوده و می ماند شاید شکل پشتیبانی و همراهی‌اش بنا به شرایط تغییر کرده باشد.

گام دوم: اعتصاب سراسری

اما حالا که خیابان در اختیار است و رژیم ناتوان از کنترل آن حتی مجبور به استفاده از مزدوران خردسال شده است، زمان گام دوم و میخ نهایی بر تابوت جمهوری اسلامی فرا رسیده است. کوردستان که نشان داد چه قدرتی در عرصه مبارزات سیاسی ایران دارد و چه توانی در تکثیر نارضایتی مدنی و تبدیل آن به یک انقلاب تمام عیار دارد؛ حالا پیشرو آغاز اعتصابات سراسری است. اعتصابات سراسری، روزشمار پایان رژیم ولایت فقیه است. هیچ انقلابی بدون اعتصابات سراسری به سرمنزله مقصود نرسیده است. نباید به دیکتاتور اجازه تجدید قوا داد، نباید اجازه داد به دستگیری و مجازات انقلابیون ادامه دهد. جمهوری ولایت فقیه نشان داده در صورت تسلط بر اوضاع، به مردم کورد رحم نمی کند. اعتصابات سراسری فرصت هرگونه عکس‌العملی را از جمهوری اسلامی می‌گیرد. اعتصابات به جمهوری اسلامی نشان خواهد داد که هزینه شهیدکردن یک مادر حامله و نوزادش چقدر سنگین است. انقلاب از کوردستان آغاز شد و از همینجا هم وارد فاز نهایی می شود. در این میان نقش چند دسته از مردم بسیار حیاتی به نظر می‌رسد:

دسته اول بی‌گمان قشر زحمتکش فرهنگیان و دانشگاهیان است. خوشبختانه سندیکای معلمان در چند سال اخیر دارای ساختاری بسیار منسجم بوده و چندبار اعتصابات سراسری را راه انداخته اند. دسته دوم بازاریان و کسبه هستند که می توانند نقشی بی بدیل داشته باشند. جمهوری اسلامی مسلما توان مقابله با اعتصابات سراسری بازاریان را ندارد، ضمن اینکه ابزارهای مقابله با آنها را هم ندارد. دسته سوم سیستم حمل و نقل عمومی است که شریان حیاتی یک جامعه هستند، بدون حمل و نقل جمهوری اسلامی بسیار زود از پای درخواهد آمد.

اکنون انقلاب در حساس‌ترین مرحله خود قرار دارد، حضور در خیابان همراه با اعتصاب سراسری. حالا انقلاب مردم ایران رادیکالتر از قبل، صرفا با نابودی جمهوری اسلامی آرام می‌گیرد. شنبه آغاز یک پایان است، رژیم تاوان شهید کردن لاله‌های بی گناه وطن را با رفتنش خواهد داد. اعتصاب سراسری را گره می‌زنیم به تظاهرات خیابانی، برای ژینا که جلادان رژیم ولایت فقیه، جوانی‌اش را گرفتند، برای ریحانه که هرگز وانیار را ندید، برای وانیار که تمام سهمش از زندگی، مرگ بود، برای تمام لاله‌هایی که این روزها کف خیابان در دفاع از آزادی جانشان را نثار کردند، برای شهید، برای عشق، برای وطن، برای زن، برای زندگی، برای آزادی…