کوردستان میدیا

سایت مرکزی حزب دمکرات کوردستان ایران

شنبه‌های خیابان (زمانی برای رقصیدن و عاشقی)

22:08 - 28 مهر 1401

رضا دانشجو

از همان روز استقرار فرقه تبهکار رژیم ولایت فقیه دشمنی با شادی، لبخند و زیبایی شروع شد. تاریک پرستان از همان ابتدا با وضع قانون حجاب اجباری و محدودیت های بی شمار بعدی زن و زیبایی را در حصار تنگ نظرانه تفکر متحجر مردسالارانه شان حبس کردند. این محدودیت ها به مرور زمان بیشتر و بیشتر شد و زن و زیبایی مجبور به خانه‌نشینی و به ابزاری برای تولید مثل و افزایش جمعیت تبدیل شدند! سربازان سیاهی جدا از زن و زیبایی، با شادی و لبخند هم دشمنی دیرینه داشتند. حالا هرچیزی که موجب شادی و لبخند می‌شد ممنوع و مشمول مجازات بود. رقص و پایکوبی حرام شد، موسیقی به قهقرا رفت و شادی و لبخند در بند. رژیم درپی القای تئوری "گریه مقدس" بود، فرهنگ عزا و سیاه پوشیدن تبدیل به تم غالب جامعه شد و بلند خندیدن عملی نکوهیده و شیطانی!

 کوردستان در صف اول مبارزه با تاریک پرستان بود، برای مردمی که با صدای دهل و زورنا و رقص و آواز بزرگ شده بودند، شادنبودن و نخندیدن سخت ترین کارممکن بود. حالا لباسهای رنگی و شاد زنان کورد باید در حریم خانه ها باقی می‌ماند و چادر سیاه جایگزین آن می شد. برای کوردها پوشیدن رنگ‌سیاه کراهت دارد، در عزاداری‌ها گاها برخی افراد بسیار نزدیک به متوفی آنهم به مدت فقط سه روز سیاه می پوشند معمولا حضور با یک رنگ متین کفایت می‌کند. برای کوردها "هەڵپەرکی" فقط یک واژه نیست بخشی از فرهنگ آنهاست. حالا رژیم می خواست مانع آن شود، می‌گفتند حرام است زن و مرد کنار همدیگر باشند. البته برای تاریک‌پرستانی که از زن جز نگاه سکسی و ابزاری برای تولید مثل برداشت دیگری ندارند، این موضع عجیب نیست. جمهوری اسلامی بسیار کوشید تا به هدفش برسد اما هرگز نتوانست مانع رقص کوردها شود، علیرغم همه فشارها، حتی بعضی دسیسه‌ها از سوی بعضی از روحانیون سرسپرده برای تحریک بخش مذهبی جامعه، رقص بخش همیشگی مهمانی و مراسم عروسی کوردها باقی ماند، اصلا عروسی بدون "هەڵپەرکێ"؟ مگر می شود؟

شنبه‌های عاشقی

بعد از قتل دلخراش ژینا، ویدیویی از او در فضای مجازی وایرال شد که بسیار بازتاب داشت، ژینا با لباس متین و موقر کوردی به رنگ قرمز، لبخند بر لب در حال رقص با موهایی پریشان. به جرات می‌توان گفت این تصویر ساده به تنهایی حمله به تمام هنجارها و مقدسات دستوری و تحمیل شده جمهوری اسلامی است. تاریک‌پرستان از رنگ‌های شاد متنفرند، آنها از لبخند بیزارند، آنها دشمن همیشگی رقص و آوازند، موهای پریشان، افسانه پوشالی قدرتشان را در هم می‌پیچد. از روزی زنان این سرزمین، روسری‌هایشان را در هوا به اهتزاز درآورند و با موهای پریشان رقصیدند و آواز خواندند ستون‌های کاهگلی رژیم ولایت فقیه را لرزاندند. آری این اسلحه‌ای قدرتمند در مبارزه با دشمنان شادی و لبخند است، آنها که از موهای پریشان زنان می ترسند، آنان که رقصیدن و کنار هم بودن زنان و مردان آزارشان می دهد، آنان که طاقت دیدن شادی مردم را ندارند، با همین اسلحه به سراغشان می‌رویم، با اسلحه رقص.

بگذار شنبه‌های انقلاب کمی متفاوت باشد، شادتر و انقلابی تر، شنبه‌های رقص و آواز، زمانی برای عاشقی، زمانی برای دوست داشتن، برای بعض‌های مانده در گلو، برای همه لحظات شادی که تحت حاکمیت آخوندها به عزا تبدیل شد، برای معرفی فرهنگی چند هزارساله. آری بگذار شنبه‌های خیابان متفاوت باشد،آتشی روشن می کنیم و تا سپیده دم دست در دست هم با صدای موسیقی می رقصیم و فریاد آزادی سر می دهیم. اسمش را می‌گذاریم شنبه‌های عاشقی به یاد همه عاشقانی که در تمامی این سال‌ها حسرت یک کنار هم بودن ساده و بدون ترس برایشان به یک رویا تبدیل شد.

رژیم ولایت فقیه آرزوی تسلیم شدن و دیدن گریه مردم کورد را به گور خواهد برد. ما با درد و رنج بزرگ شده‌ایم ما سیاه نمی‌پوشیم، اشک نمی‌ریزیم و عزا نمی‌گیریم ما می‌جنگیم و می‌رقصیم و بنیاد دیکتاتور را با صدای پاهایمان و آواز "زن، زندگی، آزادی" به لرزه در می آوریم.

"سیصد گل سرخ ، یک گل نصرانی
مارا زِ سر بریده میترسانی ؟
ما گر ز سر بریده میترسیدیم
در محفل عاشقان نمی رقصیدیم"