کوردستان میدیا

سایت مرکزی حزب دمکرات کوردستان ایران

بە وقت خیزش و قیام

12:46 - 17 مهر 1401

علی بداغی

جمهوری اسلامی ایران یکبار دیگر جهت حل مسائل اساسی‌ای کە آن‌ها را بە بار سنگینی بردوش خود تبدیل کردە و بحران روی بحران بر روی هم تلنبار نمودە، بە موشک و اسلحە متوسل شد. رژیم در داخل کشور مردم حق طلب بپاخاستە را هدف گلولە قرار می‌دهد و بە احزاب سیاسی کورد موشک پرتاب می‌کند و همچنان بر این دور باطل کە سرانجام باید حیات خود را در آن ببازد، تأکید می‌ورزد.

ششم مهرماه امسال نظیر رویداد چهار سال پیش در روز ١٧م شهریور ماه و در حالیکە بیش از آندوران درگیر بحران‌های داخلی و خارجی بود، بە شیوەای سبعانە و بدور از هرگونە پرنسیپ اخلاقی و رعایت قوانین و موازین بین‌المللی حتی بدون توجە بە قوانین جنگی، با دهها موشک بالستیک و پهپاد انتحاری، مراکز و قرارگاه‌های احزاب کوردستان ایران را هدف آتشباری قرارداد. جمهوری اسلامی با این کار نشان داد کە تا چە حد جنبش سیاسی کورد را تهدید و خطری علیە خود می‌داند و تا چە اندازە از کوردستان همچون یک دژ مقاوم الهام بخش مبارزات ودیگر مناطق ایران هراس دارد. این امر نیز بی‌دلیل نیست، سرنوشت ژینا این را بە ما می‌گوید.

قتل حکومتی ژینای کورد و دفاع گستردەی مردم کوردستان از آن،  یک آتشفشان اجتماعی را در جامعەی ایران براه انداخت. قیامی کە در کوردستان با اعتصاب عمومی آغاز شد، اعتصابی کە در پی فراخوان حزب دمکرات و دیگر نیروهای سیاسی کوردستان انجام پذیرفت. اعتصابی کە از همان روز نخست با شعاری کە در کوردستان متولد شد و بسیار زود از "زن، زندگی، آزادی" عبور کرد و کلیت جمهوری اسلامی را هدف قرارداد، فرم قیام بە خود گرفت. بە عبارت دیگر درست است کە قتل ژینا و مسئلەی زن و حقوق و آزادی‌های آن محور و سرآغاز قیام مزبور بود، اما بلافاصلە نارضایتی‌ها و خیزش یاد شدە، هویتی کاملا سیاسی و عمومی علیە جمهوری اسلامی بە خود گرفت و جمهوری اسلامی ایران از چشم کورد و احزاب کوردستان و بە ویژە اتحاد مجدد حزب دموکرات و پیامدهای آن می‌بیند. زیرا همچون یک دشمن کارآمد نیک از رگ و ریشەی مستحکم و پویای حزب دموکرات در کوردستان ایران آگاه بودە و از نقش کارساز گفتمان و تشکیلات این حزب در بە حرکت آوردن هرچە بیشتر ظرفیت مبارزاتی مردم کوردستان اطلاع دارد. اعتصاب پرشکوه ٢١ اردیبهشت ماه و بە دنبال حملەی موشکی بە قلعەی دموکرات در سال ١٣٩٧ و همین امسال نیز دو اعتصاب عمومی دیگر نظیر آن در روزهای ٢٨ شهریور و  ٩ مهرماه در پی فراخوان حزب دموکرات و دیگر نیروهای سیاسی کوردستان بە خوبی مؤید وزن و جایگاه یاد شدە، می‌باشد.

قیام فعلی نیز کە در تاریخ جمهوری اسلامی بی‌نظیر بودە است، از کوردستان نشأت گرفتە است، خاستگاهی کە سرشت و خصلت دیگری بە این اعتراضات بخشیدە و می‌تواند بە نقطە عطفی در تاریخ سیاسی ایران تبدیل شود. همچنانکە مشاهدە می‌کنیم برخلاف خیزش‌های بزرگ پنج سال گذشتە، یعنی دی ماه ٩٦ و آبان ٩٨ و تابستان ١٤٠٠ کە موتور محرکەی آن‌ها "مسائل اقتصادی" و "غم نان" و "بی آبی" بودند، این بار این "حق" و "کرامت" انسانی است کە نقض آن‌ها مردم را بە خیابان کشاندە است. یک مسئلەی اساسی  کە کورد بیش از چهار دهە است کە در راه آن مبارزە کردە و قربانی می‌دهد. ابتدایی‌ترین نتیجەگیری از این فاکتور آن است کە مشکلات جمهوری اسلامی فراتر از بحران اقتصادی است و حتی حل و فصل بحران اقتصادی نیز بە داد رژیم نخواهد رسید، زیرا مردم دیگر بە حقوق و آزادیهای خود بخوبی واقفند و خواهان آن هستند و جهت تأمین این حقوق نیز بە میدان آمدە و حاضرند در راه آن هرگونە هزینەای را بە جان بخرند.

یکی دیگر از خصلت‌های برجستەی این قیام پرکردن شکافی بود کە رژیم طی چهار دهەی گذشتە می‌خواست در میان تشکلات گوناگون ایران ایجاد نماید. کوردستان در تمام طول حیات حاکمیت جمهوری اسلامی بیشترین شمار قربانی را در رویارویی با رژیم، مبارزە در راه آزادی و دموکراسی برای ایران و حقوق ملی خویش متحمل شدە است. بیشترین سرکوب و کشتار، ترور رهبران و مبارزان حزب و اعدام زندانیان سیاسی، سیاست بە حاشیە راندن اقتصادی و جنگ نرم جهت نابودی زبان و هویت ملی، بخش کوچکی از سهم کوردستان در حاکمیت جمهوری اسلامی بودە است. اما این نخستین بار است کە جنایات جمهوری اسلامی نسبت بە کورد، مردم دیگر مناطق ایران را متوجە خود ساختە و حمایت آن‌ها را بسوی خود جلب می‌نماید. این همبستگی کە از همدردی، درک عمیق و نوینی از سرنوشت مشترک و لزوم وحدت مبارزاتی سرچشمە می‌گیرد، باید بسیار مهم شمردە شود و بە خمیرمایەی نقشەها و برنامەهای سیاسی بسیار برای تداوم وحدت مبارزاتی در آیندە تبدیل شود. کوردستان دیگر تنها نیست و این درک و فهم بسیار قوت گرفتە است کە بە منظور پایان دادن بە حیات رژیم سرکوبگر جمهوری اسلامی و بنا نهادن یک کشور دموکراتیک کە متضمن حقوق ملی همەی تشکل‌ها باشد، باید همە دست بە دست یکدیگر دادە و فرصت‌ها را از دست ندهیم بە همین دلیل قیامی کە جرقەی آن در کوردستان زدە شد و اکنون این را در دل رهبران جمهوری اسلامی نشاندە است کە اندیشەی خلق خواهی و هویت طلبی و مبارزاتی از کوردستان بە دیگر مناطق عمیق‌تر ریشە بدواند، از دیدگاه آنان می‌بایست با ضربە زدن بە قلب و رأس جنبش کورد، خاموش شدە از پای درآید. حملات موشکی و پهپادی روز ششم مهر ماه بە مراکز و قرارگاه‌های حزب دموکرات توسط سپاه پاسداران نیز همین هدف را دنبال می‌کرد.

اما همانگونە کە در ابتدا بدان اشارە شد آیا این قیام با موشک باران اپوزیسیون، کشتار مردم بلوچ، خفە کردن دانشگاه‌ها و بازداشت فلەای فعالان سیاسی و مدنی فروکش خواهد کرد؟ بدون تردید خیر. زیرا مردم ایران هیچ راه دیگری برای تغییر این اوضاع در پیش رو ندارند. مردم کلیەی شیوەهای مبارزەی مدنی را جهت ایجاد تغییر آزمایش کردەاند، با شرکت در انتخابات و رأی دادن بە هدف ایجاد تغییر، با تأسیس مؤسسات و انجمن‌های مدنی، با اعتصاب و ابراز نارضایتی، با براه انداختن کمپین و در پیش گرفتن هر شیوەی متمدنانەای کە در یک جامعە پیشرفتە می‌توان انجام داد، اما همەی این‌ها بر آهن سرد کوبیدن بود. همەی راه‌ها برای ایجاد تغییر بە بن بست منتهی شدە و بە دلیل آن‌کە حکومت بر شیوەی حاکمیت خود اصرار می‌ورزد، تنها راهی کە در برابر مردم باقی می‌ماند همان خیزش و قیام است. پیروزی این قیام نیز درگرو مجموعە فاکتورهایی است: تداوم تظاهرات و اتحاد عمل و هماهنگی کلیەی تشکلات، ایجاد یک گفتمان واحد و هم‌صدایی اپوزیسیون تا رهبری قیام را در دست گیرد، حمایت دیاسپورا و جامعەی جهانی از این قیام عمومی.

وظیفەای کە بر دوش کلیەی کسانی کە خواهان تحول و حقوق خویش هستند، سنگینی می‌کند.