زانیار حسینی
اکنون کە بیش از چل و سە سال از عمر حکومت اسلامی ولایت فقیە میگذرد، وعدەهای بهشت گونە خمینی بە اشکال متفاوت و برعکس خودنمایی میکنند.
مردمی کە چشم انتظار آزادیهای سیاسی، مدنی، اجتماعی و رفاە نسبی بودند، اکنون با بحرانهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دست و پنجە نرم میکنند و در جواب سوالهایشان ضرب و شتم، تهدید و زندانی و شکنجە میشوند. هرگونە اعتراض یا حق دهان بە لب گشودن بە وحشیانە ترین شیوە سرکوب میشود.
مردمانی کە روزگاری فکر میکردند تنها با سخنان زیبا میشود زندگی، مملکت و آیندە را تضمین کرد، اکنون در برهەای از تاریخ حیات سیاسی و اجتماعی قرار گرفتەاند کە تنها را نجات را در گرو پایان تمام بازیهای این چل و اندی سال میدانند.
وعدە آب، برق و مسکن مجانی، وعدە آزدیهای مدنی و سیاسی و انواع حق انتخاب، ملیتهای ایران را بە سیاه چالهای تاریخی گنک و نامفهوم هدایت کرد کە در آن همە چیز هست بجز زیبایی، شکوفای و آرامش و کرامت و شان انسانی.
با نگاهی بە چگونگی تاسیس و ثبات ولایت مطلقەی فقیە از ابتدا تا بە اکنون این مهم خودنمایی میکند کە فریب، تشویش اذهان عمومی، اغتشاش، سرکوب و ایجاد رعب و وحشت از ارکان و بنیەهای این حکومت توتالیتر مذهبی قلمداد میشود. این رژیم با شیوە هویج و چماقی و با بە راە انداختن جریانات اصولگرا و اصلاح طلب و طیفهای متنوع درون جریانی بیش از چل دهە ملیتهای ایران را بە امید اصلاحات و ایجاد انقلابات کوچک درون سازمانی در پیکرەی خود بە صبوری واداشت و از حس اعتماد مردمان ایران بە هر شکل ممکن نهایت بهرە را برد. انقلاب نو همچنان کە در حال فتح مرزهای دیگر کشورها بود، خود در درون بیش از پیش اشکال واقعیش را برای مردم اشکار میساخت. بەشیوەای کە ساختار رعب و وحشت و کشتار بخشی از چرخە حیاتش گشتە و از هر ابزاری برای اعمال ارادە و افکار خود بهرە گرفتە است. رژیم در حالی بە جشن چل و چهارمین سالیاد قبضە کردن ارکان قدرت و ربایش خواستەهای ملیتهای ایران پا میگذارد کە در فراشیبی سقوط قرار گرفتە است. کشتارهای بعد از انقلاب، سرکوب در سالهای ٧٨،٨٨،٩٤،٩٦،٩٨ ، خفە کردن هرگونە صدای متفاوت و خواستهای اصلی مردم بەجایی رسیدە کە با قتل ژینا امینی در تهران تنها بە خاطر شیوە پوشش، خشم نهفتە در همە طبقات سیاسی و اجتماعی کوردستان، آتش یک اعتراضات سراسری را رقم بزند کە شعلەهایش در حال سوزاندن پایەهای قدرت الی ابد گونە حکومت اسلامیست.
یکصدایی و یکدلی در همراهی با خانوادە ژینا و ژیناها در کوردستان بەشیوەی اعتراضات و اعتصابات، کنون الگوی دیگر ملیتهای ایران شدە و آنها هم نیز با همدلی و یکصدایی و با رمز ژینا بە خیابانها آمدەاند و خواهان استقرار حکومتی مردمیاند کە همە خواستهای انسانی و حقوقیشان تضمین و برآوردە شود. در واقع با نگاهی بە تاریخ پر از فراز و نشیب حکومت اسلامی این مهم خودنمایی میکند کە از ابتدای قبضە و ربایش قدرت از سوی حاکمان ولایتی، کوردستان هم از همان اوایل مخالفت خود و عدم مشروعیت چنین حکومتی را اعلام داشت و در تمامی این سالیان همزمان کە در تلاش برای احقاق حقوق بە حق کوردها بودە، روشنگری و آشکارسازی چهرە واقعی این حکومت را برای دیگر ملل ایرانی از وظایف اصلی خود دانستە. ماحصل این تلاشها در نهایت در شهریور ماه امسال و با قتل حکومتی ژینا امینی بە بار نشست و در تهران و دیگر شهرهای ایران، شعار کوردستان چشم و چراغ ایران، از کوردستان تا تهران، خونین تمام ایران شنیدە میشود. اتحادی کە رهبران کورد همیشە از آن برای باز پس گیری انقلاب ٢٣٦٧ از دست ربایندگانش بدان اشارە داشتەاند را اکنون بەخوبی میتوان دید؛ کە چگونە در عرض تنها بیست روز اقتدار پووشالی نظام بەگونەای برباد رفتە است کە نزدیکان و سودجویان ولایتی نیز کم کم از صفوف حمایتی حکومت خارج شدە و در حال خروج از آنند.
خشم فروخوردە چند دهەی ملیتهای ایران، اوضاع نابسامان سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، فساد و سرکوب و سلب امنیتهای گوناگون حق حیات مردم و بە ستوە آمدە طبقات مختلف اجتماعی از ستم و درندەخوییهای حکومت مطلقە بە جایی رسیدە کە با قتل حکومتی ژینا امینی کاسە صبر مردم لبریز گشتە و با شروع بە اعتصابات و اعتراضات خیابانی کمر بە سرنگونی نظام منحوس بستەاند و کنون با دستان خالی در این مسیر جمعی بە خواستەی اصلی خود بسیار نزدیک شدەاند؛ خود این سبب گشتە کە چماقداران سیاسی و نظامی و اراذل ناشناس حکومتی دست بە قتل و عام مردم، ربایش فعالین سیاسی و مدنی و تهدید بیش از پیش مردم بزنند. حتی برای فریب افکار عمومی همان بازیهای اوایل قبضە کردن حکومت را بە راە بیندازند کە شروع این قیامها از سوی تجزیە طلبان کورد بودە و در همین اثنا با تجاوز بە حریم هوایی کوردستان عراق، اقدام بە موشکباران قلعە دموکرات و کمپهای حزب دموکرات نمودند و بدون در نظر گرفتن حضور زن و بچە و نزدیکی مناطق اداری حزب بە منازل مردم، این اقدام وحشیان را بیش از پنج ساعت ادامە دادند.
برخلاف تصور متفکرین جنایتکار اتاقهای فکری حکومت اسلامی ولایت فقیە این اقدام نیز با شکست مواجە شد. این بار نە تنها ملت کورد بلکە دیگر ملل ایرانی در اعتراض بە این اقدام هتاکانە و غیر انسانی با شعلەورتر شدن آتش حق خواهیشان، اعتراضات را وسیعتر و وارد ابعاد و فاز جدیدی نمودند. در واقع ملیتهای ایران با هوشیاری و آگاهی و در نظر گرفتن خواستهای واقعیشان و با تشخیص بە موقع دسیسەهای حکومت توتالیتر فعلی، موانع مسیر را یک بە یک در جهت رسیدن بە آزادی، دموکراسی و عدالت از سر راه کنار میزنند.
درک این نکتە حیاتی ولازم است کە اگر کوردستان در اوایل انقلاب تنها بود و تنها در سنگر مقاومت ماند، اکنون دیگر ملیتهای ایرانی نیز بە این سنگر پیویستەاند و یکصدا خواهان سرنگونی نظام مردم کش ولایت فقیە و استقرار حکومتی مردمی بر طبق خواستەهای انسانی و حقوقی خود هستند.
این مطلب در شمارە ٨٣٢ روزنامە کوردستان منتشر شدە است.