رضا دانشجو
اشکهایی که روز بیست و هشتم شهریورماه در مراسم خداحافظی با ژینا در سقز، رودخانەای پر از احساس و زندگی را آفرید، حالا تبدیل به رودی بزرگ شده است، رودی بزرگ که هر شنبه با پیوستن شاخههایی جدید بزرگ و بزرگتر میشود، آنقدر بزرگ که حتی صدای جاری شدنش خواب را از چشمان دیکتاتور و یارانش ربوده است. رودخانههایی با سرچشمههایی متفاوت که بی اعتنا به سد و موانع پیشرو به سمت حقیقت در حرکتند.
از همان آغاز، سران جمهوری اسلامی کوشیدند تا مانع همبستگی رودخانهها شوند. هزار وعده و وعید دادند شاید جلوی یکی شدن رودخانهها را بگیرند یا جهت حرکت آنرا به سمتی دیگر ببرند. احمقها حتی رودخانەها را رنگ کردند و برای هر یک اسمی متفاوت گذاشتند تا شاید تاثیری کند، حتی به رود تهمت زدند که مسیرش به سمت جدایی است! تا شاید آرام گیرد و سمت پاک کردن سیاهیها نرود. مگر میشود رود به دنبال جدایی باشد؟ حقیقت آب یکی شدن است. رودخانه همیشه به سمت دریا در حرکت است. شاخهها بیشتر و بیشتر شدند، میخروشند و سمت رود میروند. حالا "زن، زندگی، آزادی" و "مرگ بر دیکتاتور" حرف هر محفل و انجمن است. از مدرسه تا دانشگاه، از خیابان تا داخل تاکسی، اتوبوس و مترو، از خانه تا بازار، حالا دیگر بچههای کوچه هم به جای قایم باشک، "توپ ، تانک ، فشفشه". "آخوند باید گم بشه" بازی می کنند، انگار بعد از سالها آنها کسی را که خودش را پشت حقیقت پنهان کرده بود، یافتەاند.
شبکەای گسترده از اشکها و بغضهای ناشی از چهل و سه سال تبعیض، دروغ و فساد، که در مسیر یکی شدن ، فارغ از هر رنگ و هر میزان سمت دریای انقلاب در حرکت اند. نکته جالب عدم وجود هرگونه رهبر و سر در این حرکت عظیم است. انقلابی ساختارمند با شاخەهایی از سراسر کشور که بدون نیاز به هرگونه رهبر و خط دهنده، با آگاهی از سرچشمه پلیدیها با تکیه بر اتحاد در حال شستن ناپاکی هاست. دریایی زلال و آبی، دور از هرگونه دستەبندی و تقسیمات هویتی. هدف مشخص است و تکلیف معین.
شنبەها آغاز یک اتفاق جدیدند، پیوستن رودخانەهایی جدید به دریای انقلاب و دمیدن خونی تازه در رگهای انقلاب. این دریای خروشان هر سد و مانعی را با خود می برد، شاید بتوان برای مدتی جلوی آنرا گرفت اما شنبه بعد با پیوستن رودخانەهایی جدید سرریز می شود و دوباره جاری، البته سیلابی تر از قبل و خروشان تر از گذشته، این قانون دریاست.
حالا مردم فهمیدند که تنها اشک ریختن دردی را دوا نمی کند. قدرت در تجمع این اشکها و بغض هاست ، کنار هم میشود خروشید شد و بر سر سیاهیها آوار شد.
شنبه آینده مردم ایران یک ماهگی انقلابشان را جشن می گیرند. مردم آماده یک حرکت عظیم و تمرین بزرگ برای سرنگونی میشوند. خیزشی میلیونی در جای جای ایران برای نشان دادن قدرت مردم به دیکتاتور پیر. حالا انقلاب وارد فاز رادیکال خود شده است و جز با نابودی جرثومه فساد و تباهی آرام نمیگیرد. مردم خودآگاه، خود را سازمان داده و با درس گرفتن از اتفاقات گذشته، نیرومندتر از همیشه در صحنه هستند. شنبه آغازی دیگر است. مردم با حضور در خیابان شروع کردند و سپس وارد فضا اعتصاب شدند حالا مهیای حرکتی بزرگ تر میشوند، حالا دیگر باید سمت هدف اصلی حرکت کرد، سمت تسخیر کانون فتنه. ما بیشماریم چون باهیم .
محتویات این مقالە منعکس کننده دیدگاه و نظرات وبسایت کوردستانمیدیا نمیباشد.