ناصر باباخانی
سرعت رویدادها و تحولات انقلاب ژینا بە حدی پرشتاب، همە جانبە و گستردە است کە تحلیل سیاسی از تجزیە و تحلیل آن بازمیماند، چرا کە این انقلاب بە طور دائم در درون خود در حال تحول و ریشە دوانیدن در سراسر ایران و حتی خارج از مرزهای این کشور میباشد. بدیهی است انقلاب ژینا با یک قتل حکومتی یعنی کشتن یک دختر کورد اهل سقز آغاز شد. جنبەی تراژدیک واقعە عبارت بود از اینکە یک دختر جوان بیگناه، در پایتخت دشمن است آماج ضرب و شتم و شکنجە قرار گرفتە و در اوج مظلومیت و غریبی جان میدهد. این ابتداییترین عامل ایجاد موجی از خشم و نفرت در سقز و بعدها کلیەی شهرهای کوردستان گردید. بە عبارت دیگر این نوعی از "تحریک وجدان عمومی جامعەی کورد" بود.
درست در این مقطع مجموعە گفتمانی سربرمیآورد کە در ابتدا شروع میکند بە تکثیر و سپس گسترش. این تکثیر در شعارها و نمادهای گوناگون مانیفست مادران و پدران شهدا در آرامستانها و رقصهای فردی و جمعە مخصوص عزا برسر مزار جان باختگان تجلی یافتە و سپس شعار اصلی آن و حماسە و جان بازی افسانەگونە دختران و پسران کوردستان ایران بر سراسر ایران گسترش مییابد.
نگاهی اجمالی بە نکات و گفتەهای موجود، بدون هیچ گونە تردیدی المانهای ناسیونالیزم کوردی را بە نمایش میگذارد و نکتەی جالب توجە آن هنگامی آشکار میگردد کە علیرغم سی دهە خلاء حضور فیزیکی نیروهای سیاسی در خاک کوردستان ایران، یک نسل بە گسترەی خیابانهای کوردستان از رهبر شهیدی چون دکتر قاسملو یاد میکنند، کە سن اکثر آنها بسیار کمتر از سالهای پس از شهادت دکتر قاسملو است. این امر مؤید این واقعیت است کە مردم کوردستان بە حکم تاریخ مبارزاتیشان، هم از لحاظ فکری و هم از لحاظ تشکیلاتی بسیار جلوتر از همنسلهای خود در دیگر بخشهای ایران هستند. شعار مردم کە خود را فرزند پیشوا قاضی و رهرو قاسملو میدانند همان بعد فکری و پاسخ مثبت خلق کورد بە فراخوان مرکز همکاری احزاب کوردستان ایران جهت اعتراض و اعتصاب همان پیوند تشکیلاتی مردم و احزاب است. باز کردن یک پرانتز در اینجا بسیار ضروری است: اینکە از پیشوا و دکتر قاسملو نام بردم، بە میزان تکرار نام این رهبران کاریزماتیک در خیابانها است، البتە نە بە عنوان دبیرکل حزب، بلکە بە عنوان رهبران ملی.
شعار اصلی انقلاب ژینا یعنی زن، زندگی، آزادی در واقع گفتمان انقلاب است کە در نهایت در سراسر ایران و همچنین تمام جهان طنین انداز شد. هرسە واژە مؤنث بودە و این موضوع در ادب و فولکلور کوردی نیز وجود دارد. حتی واژەی آزادی در ادبیات کوردی "مؤنث مجازی" است کە همچون عروس بدان اشارە شدەاست: عروس آزادی. یعنی هم دستاویز آغاز انقلاب حاضر، هم شعار اصلی آن و هم بازیگر اصلی آن یعنی زن با موج گیسوانش، ویژگی بینظیری بە آن بخشیدە و آن را بە نخستین انقلاب زنانە در جهان تبدیل کردە است. لذا این انقلاب بدون هیچ تعارفی، یک انقلاب زنانەی کوردی است! بە منظور جلب مردان کورد و حمایت آنها از این انقلاب، مجددا نگاهی دوبارە بە شعارهای مردم و نیز نقش قهرمانانەی پسران و مردان کوردستان ایران ضروری بە نظر میرسد. دیگر شعارهای سردادە شدە در خیابانها عمدتا ریشە در مبارزەی سالهای گذشتەی خلق کورد داشتە و در مقایسە با دیگر مناطق ایران – علیرغم خواست مشترک – محتوای متفاوتتری دارند نظیر خواستها و مطالبات ملی. البتە طبق اوضاع و شرایط نوین انقلاب شعارهای جدید نیز مطرح میشوند کە برخی اوقات جنبەی جنسی دارند، اما در حقیقت هدف اصلی پیامشان نشانە گرفتن حاکمیت است.
بدون تردید هر جنبش بزرگ و یا کوچک حاوی گفتمان ویژە شعار استراتژیک خویش است و میتوان کلید واژەها را از آنها استخراج کرد، انقلاب ژینا پتانسیل و توانمندهای مورد بحث را کاملا داراست.
در این انقلاب مردم در داخل کوردستان ایران و نیروهای سیاسی کوردستان، هشیارانە با توطئە یا و دسیسەهای جمهوری اسلامی برخورد کردەاند. جمهوری اسلامی بە شیوەی آشکاری قصد تحمیل جنگ بر آنها را دارد، اما آنها بە دام جنگ بینتیجەای کە جمهوری اسلامی قصد داشت آنان را درگیر آن نماید، نیافتادند. در واقع برعکس. در این سناریوی نخ نما کورد بە برندەی اصلی آن تبدیل شد و همبستگی دیگر خلقها را نیز بە سوی خود جلب نمود. کوردستان در مدت دو ماه با تحمل هزینەی سنگین و مقاومتی افسانەای بە خلق و مغز انقلابی تبدیل گشتە کە خود خالق آن بودەاست، اما بعدها این انقلاب تمامی ایران و سپس سراسر جهان را دربر گرفت، البتە در برخی نقاط گستردە و در برخی نقاط نیز کمتر گستردە.
کوردستان از چنان توانمندی و پتانسیلی برخوردار است کە بە نمونەای برای سراسر ایران برای تداوم نافرمانی مدنی و مبارزە و مقاومت مدنی تبدیل شدە و از طریق تجارب و توانمندیهای فکری انقلاب ژینا را بە تمام ایران صادر نماید. وزن و جایگاه کوردستان حتی بە داخل ایران محدود نگشتە و در خارج از مرزهای این کشورە، در کشورهای اروپایی و آمریکا بر پیشاهنگی کوردستان صحە گذاردە میشود. بنابراین اگر سرنوشت کورد دست کم در این مقطع بە سرنوشت ایران گرە خوردەاست، اگر کورد طی این مدت بیشترین هزینە را متحمل گشتە است، باید نقش رهبری یا تأثیرگذاری در سطح ایران برای آن تعیین گردد. حتی کورد باید از چنان اعتماد بە نفسی برخوردار باشد کە نقش گردهم آوردن اپوزیسیون جدی در خارج از کشور را عهدەدار گردد. کورد دارای نیرومندترین کارتی است کە هیچ کس از آن برخوردار نیست و آن عبارت است از نیروی خلق خویش!
همەی مردم ایران باید بە این نکتە واقف باشند کە اگر احتمالا کوردستان عقبنشینی نماید، این جنبش کاملا تضعیف گشتە و در نهایت از بین خواهد رفت، مردم ایران در داخل و رهبران اپوزیسیون جدی ایران بە خوبی از این امر آگاه هستند. بە همین دلیل باید نقش و جایگاه کورد کە خالق این انقلاب و آغازگر آن بودە است در آیندەی پس از جمهوری اسلامی، بطور دقیق مشخص گردد. اما پیش از آن کورد باید مردم ایران را بە این واقعیت واقف گرداند کە نباید و نمیتواند بار این انقلاب تنها بر دوش خلق کورد باشد و همەی خلقهای ایران اگر خواستار نجات از کابوس جمهوری اسلامی هستند باید در این مهم مشارکت فعال داشتە باشند.
این مقالە در شمارە ٨٣٥ روزنامە کوردستان منتشر شدە است.