
دوراندیشی دکتر قاسملوو در سیاست
جمال رسول دنخه
تعریفی از سوی مارک کرافتز روزنامەنگار فرانسوی از دکتر قاسملو: "فرماندە جنگ در زمان لازم، رهبر سیاسی قبل از همە چیز، مرد دیپلماسی و دیالوگ". اگر این گزارە مبنای نوشتە ذیل قرار دهیم اندکی هم باشد بە واقع بینی سیاسی قاسملو پی بردەایم.
آنچە یک شخص را از سایرین متمایز میكند ظاهر و نمود فیزیکی و بصری نیست چرا کە اگر معیار این باشد دیگر تعریف ما در تمایز بە خفا رفته است و در این موقع بە معنای تمایز پی نبردەایم و فقط بە تفاوت در ظاهر اکتفا نمودەایم. در عالم سیاست نیز باید همین معیار را اساس قرار دهیم، چرا کە شخص مورد اشارە در یک سازمان سیاسی یا ارگان دولتی مشغول فعالیت است، پس وی حقوقی یا سیاسی میباشد. مبحث مورد نظر ما همین موضوع ژرفاندیشی و دوراندیشی در سیاست میباشد و برای یک رهبر سیاسی بسیار حائز اهمیت است کە وی را در تاریخ ماندگار خواهد کرد و هیچ گاه از حافظەها پاک نخواهد شد. دکتر قاسملو نمونەای بارز دربارە این موضوع ما میباشد. بیایید برای واکاوی این موضوع در مورد دکتر قاسملو بە نمونەهایی از دوراندیشی و تحلیلهای وی بپردازیم کە ایشان در زمان حیات خود در گفتگوهایی چە مکتوب و چە بصری بە آن پرداختە است کە امروز نیز قابل تصدیق و بە روز است.
در رد تروریسم بە گزیدەای از سخنان دکتر قاسملو اشارە خواهیم کرد.
تروریسم دولتی:
در گذشتە دولتها بە شیوەای کلی از رفتار و اقدامات تروریستی خود را بر حذر داشتەاند و همیشە دلهرە داشتەاند کە نکند آنان بە عنوان حامی و طرفداری تروریسم کە نهایت قانونشکنی و درهم شکستن همە آداب و عرف بین المللی میباشد شناختە شودند و بە طرفداری از تروریستم متهم شوند. اما اکنون چنین شدە است کە رژیمهای دیکتاتور در راستاری دستیابی بە اهداف خود نە تنها اقدامات تروریستی را مذمت نمیشمارند، بلکە علنا و بە طور رسمی در داخل و خارج کشور از قتل و انواع مختلف ترور بهرە میبرند. این رژیمها در داخل کشور مخالفان سیاسی خود را ترور میکنند و از این طریق قدرت تمامیتخواهانە خود را بە زور و اجبار بر مردم تحمیل میکنند. در خارج کشور نیز برای سرکوب صدای همدردی و همبستگی جهانی برای دفاع از طرفداران آزادیخواه و بە منظور ناگزیرنمودن دولتها برای قبول برخی از اهداف خاص و در در بعضی موارد هم برای باجگیری یا تحمیل ایدئولوژی و دیدگاه خاص خود بە تروریسم پناه میبرند."
این مورد یکی از نمونەهایی میباشد کە دکتر قاسملو در مورد تروریسم دولتی بیان داشتە است. ابراز عقیدە دکتر قاسملو دربارە رد تروریسم دولتی نشان از واقعگرایی ایشان میباشد کە وی بە این نکتە پی بردە بود. بسیاری از دولتها و رژیمهای دیکتاتور برای رسیدن بە اهداف خودشان بە ترور متوسل میشوند. رژیم جمهوری اسلامی ایران از آن دستە رژیمهایی بود کە دکتر قاسملو بە اقدامات تروریستی آن پی بردە بود. تروریسمی کە دکتر قاسملو بە آن اشارە داشتە است اقدامات هر کشوری را در هر برهە از زمان و بە هر قصدی کە انجام شود؛ دربر میگیرد. حال با مقدمە و نمونەای کە در فوق ذکر شدە است بە وضعیت امروز جهان علیالخصوص خاورمیانە نگاه بیفکنیم کە دکتر قاسملو با درایت و فهم خود از سیاست بە چە بحرانی اشارە کردە است.
رژیم جمهوری اسلامی از سال ١٣٥٧ کە حاکمیت ایران را در دست گرفت بە ترور متوسل شد، سپس در سالهای بعد تاکنون، این تروریسم گریبانگیر کشورهای منطقە شدەاست. امروزە شاهد آن هستیم جهان در صدد کنترل و سپس حذف این رژیم است. چرا کە تروریسم رژیم ایران بە ابعاد بزرگتری از قبیل موشکهای دوربرد و در یک قدمی ساخت سلاح هستەای رسیدە است و اکنون کشورهای غربی و خصوصا اسرائیل و آمریکا بە اتفاق نظری رسیدەاند کە وجود این رژیم تهدیدی جهانی میباشد و باید راە چارەای اندیشید.
دکتر قاسملو میفرمایند، ما اصولا تروریسم را محکوم مینماییم زیرا معتقدیم که این مبنا آزادی و کرامت انسان را تامین نمیکند از نظر سیاسی نیز در دراز مدت تروریسم احترام و شان جنبش را از بین میبرد و از داخل آن را در هم میشکند. ارزیابی نسنجیده کشورهای غربی از تروریسم مبارزه با این پدیده را دشوارتر میسازد.
اگر این مکاتبات و گفتگوهای دکتر قاسملو را کنکاش کنیم بە این نکتە خواهیم رسید کە "دوراندیشی" دکتر قاسملو خط مشی است کە باید براساس آن بسوی آیندە گام نهیم. دوراندیشی به معنای توانایی خوانش پیامدها و عواقب احتمالی یک عمل یا تصمیم است. این مهارت شامل در نظر گرفتن جنبههای مختلف یک موقعیت، ارزیابی احتمالات و برنامهریزی برای آینده بر اساس این سنجشها است. دوراندیشی به فرد کمک میکند تا تصمیمات آگاهانهتری بگیرد و برای رویارویی با چالشها و فرصتهای آینده آماده باشد. دوراندیشی و تحلیلهای دقیق یکی از خصایص فکری دکتر قاسملو بود. این مورد تا حدی قابل توجە در اندیشەهای وی برجستە است کە تاکنون نیز راە روشنی را برای ما مشخص نمودە است کە میتوان در سیاستهای خود آن را الگو قرار دهیم. دوراندیشی کە بەعنوان واقعگرایی از آن یاد میشود ناشی از شجاعت و فهم شخص است و اگر این شخص سیاسی باشد بسی جایگاهی قوی در بین مردم خود و سپس محافل جهانی خواهد داشت.
فروتنی ژرفاندیشانە نشان دیگری از دوراندیشی دکتر قاسملو میباشد بە این معنی کە وی برای نسلهای بعد از خود نیز تفکراتی را برجای گذاشت کە ما با آنان بیگانە نخواهیم شد بلکە هر وقت در تنگای بحرانهای فکری قرار گرفتیم بە آنها رجوع میکنیم. شاید بهترین نمونە این دوراندیشی دکتر قاسملو "سوسیالیسم دمکراتیک" باشد کە در آن کتاب راه و خط مشی را برای امروز و فرداها مشخص کردە است. وی با بیان شجاعانە و تفکری نقادانە بە معایب و مزایای مکاتب فکری بر اساس ساختار اجتماعی، تاریخی و سیاسی ملت کورد پرداختە است و بە روشنی نیز راەحلها را نیز پیش رو گذاشتە است کە در سوسیالیسم دمکراتیک ماحصل این تجزیە و تحلیل است.
دکتر قاسملو در تجزیە و تحلیلهای خویش بر مسائل روز و پیچیدگی و درهم تنیدگیهای سیاسی و اجتماعی مسلط بود و بە خوبی میدانست در آیندە بنا بە موضوعات امروزی چە اتفاقاتی خواهد روی داد. نمونە این موضوع نیز گفتگوی وی با علی لیمونادی میباشد کە وی در آن گفتگو با صراحت و شهامت از رد نظام شاهنشاهی در آیندە ایران سخن میگوید و دلایل آن را نیز ذکر میکند کە چرا سیستم پادشاهی در آیندە ایران محکوم بە شکست است.
امروز اگرچە دکتر قاسملو در میان ما نیست اما اندیشەهای وی و بیان واقعگراییهای ایشان کە بە دور از احساسات، خیالبافی و تعصبگرایی میباشد؛ چشماندازی واقعی را برای ما و نسلهای آتی روشن ساختە است. میراث دکتر قاسملو بە ما رسیدەاست تا در تلاطم دنیای سیاست بتوانیم بە آنها رجوع کنیم و اساس تصمیمگیریهای خود قرار دهیم.
در این روزها کە رژیم جمهوری اسلامی ایران بیش از هر وقت دیگری در تاریخ بە سراشیبی سقوط افتادە است و راه برگشتی ندارد تحلیل و دوراندیشیهای دکتر قاسملو در مورد چگونگی سقوط این رژیم دیکتاتوری بیشتر خود را نمایان میسازد. چرا کە ایشان در گفتگوهای خود اظهار داشتە بود کە رژیم ایران برای سالها روی کار خواهد بود اما در نتیجە بە علت عدم مهرەهای کافی برای ادامە حیات سیاسی خود در بن بست فرو خواهد افتاد و دیگر راه گریزی از سقوط نخواهد داشت. دکتر قاسملو در مورد سرانجام رژیمهای دیکتاتور چنین تبیین و بیان کردە است.
در باب دیکتاتوری؛
"دیکتاتوری محکوم بە نابودی است. پیروزی بر فاشیسم درسهای آموزندە و پر بهایی دارد. نخست؛ اینکە دیکتاتورها هر چند هم قدرتمند باشند در نهایت در مقابل مقاومت ملتها توانایی ایستادگی را نخواهند داشت و سقوط میکنند. دوم: جنگافروزی بە منظور تحت ستم قراردادن ملتها یا صدور یک رژیم مشخص، نتیجەای جز شکست و نابودی دربر ندارد". دکتر قاسملو
بی دلیل نیست کە مارک کرافتز در وصف دکتر قاسملو گفتە است: "فرماندە جنگ در زمان لازم، رهبر سیاسی قبل از همە چیز، مرد دیپلماسی و دیالوگ".