انور سلطانی
اکنون بیش از یک هفتە از یورش ددمنشانە نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی بە شهرهای مهاباد و بوکان میگذرد. آنها همە راههای ورود و خروج را در کنترل خود گرفتەاند و رفت وآمد مردم و عبور کالاهای مغازەداران شهر و روستاهای اطراف را بشدت زیر نظر دارند. پاسداران در خیابانها گشت میزنند و مردم عادی بویژە جوانان را بدون هیچگونە دلیلی متوقف، بازدید و بازداشت میکنند؛ تلفنهای موبایل مردم را ضبط کردە صاحبانشان را مورد توهین و ضرب و شتم قرار میدهند. خانەهای مردم را بررسی و هرکسی را کە بخواهند اعم از زن و مرد دستگیر میکنند، اخبار مربوط بە تجاوزجنسی از زندان ارومیە و برخی بازداشتگاههای شهرهای کوردستان نیز بە گوش میرسد.
دهها نفر از خانە و محل کارشان یا از خیابانها ربودە شدە هیچ خبری از آنها بە وابستگانشان دادە نمیشود، جز آنکە در مواردی جسد بی جانشان را با بهائی سنگین و شرایطی سنگینتر بە آنان میفروشند. سربازان امام زمان بویژە در این دو شهر مانع از بازشدن مغازەها هستند و نمیگذارند مردم قوت روزانە خود را از بقالی و سوپرمارکتها تهیە کنند؛ صف نانواییها طولانی است و سپاهی و بسیجیهای مسلحی کە از ارومیە و شهرهای دیگر آوردە شدەاند بە مردمی کە مدتها در این صف میایستند اهانت میکنند و دنبال بهانەای برای کتک کاری و دستگیری آنان میگردند.
تأمین دارو برای بیماران و زخمیان بسیار کار مشکلی است، شیر کودکان و وسائل نظافت شخصی کمیاب و در صورت پیداشدن هم گرانتر از نرخ معمول است. اینترنت قطع شدە است و تلفن موبایل کارایی تماس گرفتن یا ضبط تصویر و فیلم را ندارد تا زورگویی و قلدری سربازان امام زمان مستند شدە بە شهرهای دیگر ایران یا خارج از کشور فرستادە شود، درنتیجە اخبار مربوط بە این تبهکاریهای اسلامی بدست رسانەهای جمعی نمیرسد و ایستگاەهای خبری در داخل و خارج از آن بی اطلاع هستند. هدف آنی رژیم از اعمال این فشارها، خرابی بیشتر وضع اقتصاد منطقە و بیکار ماندن مردم، ورشکستگی بازرگانان و شکستن همە کاسە کوزەها برسر مبارزین و اعتصاب کنندگان و رودر روقراردادن آنان با مردمی است کە روزانە رنج کمبودها و گرانی ها و بیکاری افراد خانوادە خود را میکشند.
در مجموع، شرایطی بر این دو شهر حاکم است کە تنها با تعبیر اشغالگری یک نیروی خارجی قابل بیان است، کسی نیست بە داد این مردم بی پناه برسد، هیچ کوردی در وزارتخانەها و دستگاەهای دولتی دارای حتی یک موقعیت متوسط هم نیست، آنهایی هم کە بە نام نمایندگان مردم در مجلس نشستەاند همگی از چند فیلتر امنیتی و عقیدتی آخوندها گذشتەاند و بە فکر مردم و آسایش آنها نیستند، آنچە برای آنها اهمیت دارد رضایت رهبرشان و حقوق و پاداشی است کە بە جیب سرازیر میکنند. از آنها انتظار کمترین عکس العمل انسانی و حرفەای نمیرود.
در چنین شرایطی، وظیفە سازمانهای حقوق بشری در خارج بسیار سنگین است. آنها باید با استفادە از همە شیوەهای ممکن، صدای این مردم اسیر در دست ارتجاعیترین حکومتهای جهان را بە گوش جهانیان برسانند تا شاید گزارشگر ویژە سازمان ملل و کمیتە حقیقت یاب آنها از این مسائل پشت پردە آگاه شدە مسئولین یو ان و دولتهای جهان را از آن مطلع نمایند. در یک کلام، این اقدامات مصداق کامل جنایات جنگی در مورد مردمی است کە نە تجزیە طلب و نە مسلح هستند و تنها مانند بقیە مردم کشور حقوق قانونی خودرا می طلبند.
در همین ایام اختناق و فشار، رئیس جمهور ۶ کلاسەی خامنەای برای انحراف افکار عمومی، مسافرت بی معنایی بە سنندج نمودە در حضورعدەای از وابستگان و مأموران معذور افاضات "حکیمانە"ای نمودە بە روال همیشگی، کاسە کوزەها را بر سر ‘ضد انقلاب’ و عوامل خارجی شکستە است. او خود و رژیم قرون وسطائیش را دایە مهربانتر از مادر برای مردم کورد معرفی نمودە- همان مردمی کە چند دە کیلومتر دورتر از سنندج، در بوکان و مهاباد آزادی رفتن بە سوپرمارکتها و نانواییها را جز با نظارت و اجازە سربازان امام زمان ندارند.
در در این اوضاع و احوال، وظیفە دستگاەهای خبررسانی مستقل و مسئول در داخل و خارج کشور است کە در جهت افشای این جنایات و اعلام اخبار قانون شکنیهای پاسداران و بسیجیان در این دو شهر و بقیە شهرهای کوردستان و بلوچستان، خبررسانی کنند و از هر وسیلە ممکن برای رساندن اخبار این شرایط ناگوار زندگی مردم کورد استفادە نمود و صدای در گلو ماندە آنان را بە گوش دیگران برسانند.