رضا فتحاللـە نژاد
انقلاب مردم ایران در ماەهای اخیر كه با کشته شدن دختر کورد، ژينا امینی آغاز شد، اثبات کرد که این خیزش بر حق وارد مرحله بسیار حساسی در روند سرنگونی رژیم ضد مردمی جمهوری اسلامی شده است.
خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ىر سخنرانی خود در روز دوشنبه، ١٩ دی ماه، در قم، تلویحا به شکست رژیم در توجیه سرکوبگریهایش برای نیروهایی که روی آنها جهت به میدان آمدنشان در زمان خیزش مردمی حساب باز کرده بود، اشاره کرد.
ترس از برداشتهای واقعگرایانه از سخنان خامنەای
او در این سخنان همزمان سعی داشت چنین وانمود کند کە بخش اصلی سخناناش که اذعان به این شکست و همزمان پیشنهاد چگونگی برخورد با این مشکل استیصالگر بود، نە بە واکنش به رویدادهای اخیر در ایران بلکه به تجزیه و تحلیل حوادث تاریخی صدر اسلام و مروری کوتاه بر حوادثی تأثیرگذار در جریان شکست رژیم پهلوی، مربوط میشود. چنین رویکرد تلویحی در واکنش به خیزش مردم ایران از جانب رهبر رژیم، چیزی به غیر از ترس و وحشت رژیم از برداشتهای واقعگرایانه و خلاف میل فرد سخنران از سوی مردم ایران در جهت تقویت میدان مبارزه با رژیم، نمیتواند باشد.
درحالیکه بخش عمده سخنان خامنەای مربوط به شکست مورد اشاره بود، او با گفتن "خب من یک اشاره به اغتشاشهای اخیر بکنم" در قسمت پایانی سخنرانی سعی دارد که مخالفان رژیماش را از امکان برداشت واقعگرایانه از متن اصلی سخنانش، سلب کند. سخنرانی اخیر خامنەای را از این لحاظ میتوان نقطه عطفی در تاریخ این رژیم به شمار آورد که برای اولین بار از غرور نابجای رهبری این رژیم سرکوبگرنسبت به توان توجیه نیروهای سرکوبگراش خبری نبود.
سرعت عمل نیروهای سرکوبگر
او در بخشی از سخنانش زیر لوای تحلیل مرحلەای از جنبش مذهبی سال ۱۳۴۲ علیه رژیم سلطنتی، در ظاهر از حرکت مبارزاتی رهبران مذهبی و طرفدارانشان در آن زمان تمجید ولی در عمل به انتقاد از نوع واکنش نیروهای سرکوبگر رژیم در جریانات اخیر پرداخت و گفت:
" گاهی اوقات مشکل ما این است که تکلیف را زود تشخیص نمیدهیم؛ باید بیایند بنشینند، با ما حرف بزنند، استدلال کنند، و کارهایی مانند اینها؛ وقت میگذرد."
شکی در این نیست که منظور خامنەای از این نکته، توجیه عدم توانایی رژیم در سرکوب تظاهرات و خیزشهای اخیر مردمی در مدت زمانی نسبتا کوتاه است.
بسیار طبیعی است که اینبار طرفداران رژیم به سادگی از کنار موضوع عدم توانایی رژیم در این زمینه نگذرند و به نتیجه گیریهای برسند که پیامدهایش برخلاف میل سران رژیم باشد. این نتیجه گیریها چیزی نمیتوانند باشد جز اینکه رژیم دیگر توان سرکوب تظاهرات و خیزشهای مردمی را به شکلی که در سالهای قبل داشت، ندارد. شکل گیری چنین بینشی از سوی طرفداران رژیم به نوبه خود در تضعیف بیشتر پایه های رژیم نقش ایفا کرده و سرکوب مردم را در مرحله آینده برای رژیم مشکل و مشکل تر خواهد کرد.
خامنەای چنان از سرعت عمل حرف میزند گویی این نیروهای سرکوبگر رژیم نبودند که از بدو شروع اعتراضات اخیر با ایجاد رعب و وحشت، ضرب و شتم مردم و کشتن فلەای معترضان به میدان آمدند، و حتی کار بە جایی رسید کە در مقابل، فقط در چند روز اول اعتراضات تعدادی از این نیروهای سرکوبگر به دست مردم خشمگین کشته یا به حد کشته شدن ضرب و شتم شدند.
خامنەای با مثال آوردن از قضیه کربلا و شهادت امام حسین، به استیصال رژیم در توجیه نیروهای سرکوبگراش در جریان خیزش مردمی اخیر به طورعلنیتری اشاره کرد و گفت: " توّابین برای انتقام خون مطهّر امام حسین آمدند جنگیدند، کشته شدند، همهی آنها کشته شدند امّا در تاریخ اینها را مدح نمیکنند؛ چرا؟ چون دیر جنبیدند. شما که میخواستید خون خود را در راه امام حسین بدهید، چرا در اوّل محرّم، دوّم محرّم نیامدید که اقلّاً یک کاری صورت بدهید؟ آنجا میایستید تماشا میکنید، امام حسین به شهادت میرسد، بعد دلتان میسوزد، آن وقت میآیید در میدان! کار را بەهنگام انجام ندادن این است. کار را بەهنگام باید انجام داد."
او در ادامه گفت: "نباید غفلت کنیم از وظیفهای که عقل و شرع به عهدهی ما گذاشته؛ باید بدون تأخیر وارد میدان بشویم. تأخیر نباید داشته باشیم. آن وقت به تناسب اهمیتی که آن کار دارد، خطرات را به جان بخریم. ….مشکل آن وقتی به وجود میآید که ما در این وظایف اختلال ایجاد میکنیم: به سرعت احساس تکلیف نمیکنیم، بەهنگام وارد نمیشویم، خطر را به جان نمیخریم، ملاحظه میکنیم؛ این است."
نتیجە ارزیابی انقلابی مردم روشن است
خیزش انقلابی اخیر مردم ایران امتحان مهم و اساسی خود را پس داده است. این امتحان چیزی نبود جز سبک، سنگین کردن قدرت ایدئولوژیک، نفوذ مذهبی و همچنین قدرت تاثیرات تبلیغاتی رژیم بر نیروهای سرکوبگراش. جای تعجب نیست که بیشتر نیروهای جیرەگیر رژیم حاضر نباشند جان خود را در راه رژیمی فاسد و سرکوبگر که آیندەای جز سقوط ندارد، بە خطر بیندازند. این دقیقا چیزی است که ما در ماەهای اخیر شاهد آن بودیم، و رهبر این رژیم امروز میآید و از همین نقطه ضعف مینالد. کاملا بدیهی است که بخش بسیار زیادی از نیروهایی که امروزرسما بخشی از نیروهای سرکوبگر رژیم هستند به توجیه خودداری خود ازهرگونه عکس العملی که رژیم انتظار آن را از آنها دارد، بپردازند، و به قول خامنەای خواستاراین باشند که کسی برود با آنها حرف بزند، استدلال بکنند و غیر ذلک. آنچه در واقع جای تعجب دارد این است که خامنەای انتظار داشته باشد نیروهای سرکوبگری که انگیزش اصلیشان مادی است و تنها در راستای منافع شخصیشان حاضر به پیوستن به نیروهای سرکوب رژیم شدەاند، بیایند از خود عکس العملی به موقع برای حفظ نظامی کاملا رو بە زوال و نابودی، نشان دهند.
این مقالە در شمارە ٨٣٩ روزنامە کوردستان منتشر شدە است.