کوردستان میدیا

سایت مرکزی حزب دمکرات کوردستان ایران

دغدغەی فردای روز آزادی

14:52 - 3 بهمن 1401

باوان کرماشانی

انقلاب ژینا این واقعیت را بر همگان آشکار ساخت که کوردستان جامعە‌ای سازماندهی شده، با هوش سیاسی بالا دارد و همین یکی از فاکتورهایی بود که طی ماه‌های گذشتە کوردستان را از دیگر اقلیم‌های ایران متمایز ساخت. نا گفتە پیداست کە صرف نظر از پیشینە‌ی فعالیت‌های وسیع سیاسی و وجود دیسکورس قوی؛ فاکتور تحزب و حضور احزاب ریشە‌دار و مردمی یکی از عوامل بسیار مهم در این سازماندهی و دید سیاسی بالای مردم بوده است. تجربە‌ی سال‌ها کار تشکیلاتی و وجود احزاب مختلف، باعث شده کوردستان این چنین در برابر رژیم اسلامی ایران به خط شود. تأثیرات گفتمانی این احزاب به ویژه حزب دموکرات، را می‌توان بە وضوح در خیابان‌های کوردستان و در بطن شعارهای مردم از جملە: "هەموو خاکی ڕۆژهەڵات، بووەتە قەڵای دێموکرات... قاسملوو قاسملوو ڕێگات درێژەی هەیە و... " مشاهده کرد. چنانچە پیداست جامعەی کوردستان به واسطەی زیست سیاسی خود و مبارزه و فعالیت دەها سالەی احزابش برای نیل بە آزادی، به خوبی با خوی و خصلت دیکتاتوری آشناست و در نتیجەی همین آشناییست کە برای فردای پس از آزادی نیز برنامەی خود را دارد، که این دستاوردی بس بزرگ و سرنوشتساز است و جایگاه کوردستان را از دیگر نقاط ایران کاملا متفاوت می‌سازد.

اما از دیگر سوی و از آن جایی که سرنوشت کوردها  با سرنوشت دیگر ملل داخل جغرافیای سیاسی ایران گره خورده است، می بینیم که بخش بزرگی از جامعەی ایران (بە ویژە ساکنین شهرهای مرکز) به واسطەی زیست غیر سیاسی و نداشتن پیشینەی تشکیلاتی و فعالیت‌های زیر بنایی و هدفمند سیاسی آگاهی دقیقی از ساز و کار مبارزە با دستگاە سرکوب دیکتاتور و به طور کلی شناختی از جریان تمامیت‌خواه ندارند و مشکل را صرفاً در وجود حکومت جمهوری اسلامی می‌بینند. از این روست کە در بخش عظیمی از این جغرافیا و در بین اقشار گوناگون جامعەی آن درک درستی از مصائب و مشکلات زندگی ملل تحت ستم و بەویژە کورد  وجود ندارد. بە عنوان مثال حتی در بخش الیت این جامعە نیز بسیاری کماکان با ستم‌های نهادینە شدەای از قبیل: نژادپرستی، به رسمیت نشناختن حقوق ملت‌های داخل ایران، مسائل زنان، جامعەی رنگین کمانی، اقلیت جنسیتی، آئینی و هر آنچه در جنبش‌های آزادی‌خواه پیشرو می بینیم، بیگانەاند.

اکثریت قریب بە اتفاق آنها دشمن را تنها در وجود حاکمیت رژیم اسلامی می‌بینند و نە در نگاە ظالمانەی مردسالار مرکزگرای شیعەی فارس ایرانشهری کە گاها مرزهای فاشیست را نیز در می‌نوردد و ده‌ها سال است کە خون دیگر ملل و مردمان این سرزمین را در شیشە کردە است. در صورتی که این تصور می‌تواند حتی از خود رژیم اسلامی نیز خطرناک تر باشد و در ادامەی راە بار دیگر ما را از چنگ یک دیکتاتور برهاند و به مسلخ دیکتاتوری دیگر رهنمون سازد. بدیهی است کە اگر رژیم اسلامی را برابر جهل بدانیم بدون شک می‌بایست با سلاح دانش و آگاهی قدم بە میدان مبارزە با جهل نهاد نه صرفا مخالفت با آن! اگر چه این بخش کثیر جامعه این واکنش را سیاسی بودن می‌دانند، اما نمی‌توان سیاسی بودن را به مخالفت صرف با یک رژیم تقلیل داد، سیاسی بودن نیازمند دانش سیاسی، مطالبه گری و رویکرد و موضع گیری سیاسی به همه‌ی مسائل است.

اریک فروم در کتاب گریز از آزادی این طور می نویسد: که اکثر افرادی که به دنبال آزادی می‌گردند در واقع به دنبال "آزادی از" هستند، به این معنا که شخص یا نهادی زندگی را برای آن‌ها دشوار ساخته و آنها نیز به دنبال آزادی از دست آن شخص یا نهاد هستند.

ما در حال حاضر و در این نقطەی حساس تاریخی، پشت درهای آزادی هستیم و با باز شدن این درب مسئولیت دشوار آزادی بر گردن همگان می‌افتد. وقتی این درب گشوده شود، ما با آزادی بی حد و حصری مواجه خواهیم شد که اگر تمامی ارکان و اعضای جامعه خود را در برابر محافظت و پاسداری از آن دستاورد مسئول ندانند می‌تواند بسیار خطرناک باشد و اینجاست کە این سوال پیش می‌آید کە آیا آن خیل عظیم جامعەی ایران که مرز آزادی را صرفاً به رهایی از رژیم اسلامی محدود می‌دانند، می‌توانند این بار سنگین مسئولیت را به درستی به مقصد برسانند؟ چرا که انجام این مسئولیت می‌تواند نه تنها بر سرنوشت خودشان که بر سرنوشت دیگر ملت‌های داخل ایران نیز تاثیرگذار باشد.

اریک فروم از این آزادی تحت عنوان "آزادی برای" یاد می کند. "آزادی برای" مشخص می‌کند که خیل عظیمی از جامعه اصلاً به مسئولیت‌های آزادی آگاه نیستند و نمی‌دانند که آزادی را برای چه می‌خواهند. اینجاست کە باید پرسید شنیدن صداهای سرکوب شده طی دوران اختناق دهە‌های گذشتە چه واکنشی را از طرف این بخش به دنبال دارد؟ این بخش جامعه یا به بیانی روشن‌تر اکثریت جامعه تا چه حدی توانایی پذیرش مطالبات و تمایلات متعدد و در واقع چند صدایی را دارد؟

لذا با در نظر گرفتن نکات مذکور بە اعتقاد نگارندە در مقطع بسیار حساس و تاریخی کنونی می‌بایست از همین حالا عمیقا در فکر "آزادی برای" بود برای آن برنامه‌ریزی مدون تشریح کرد، زیرا که بدون شک در جریان یک انقلاب دستاوردها، از خود انقلاب مهم‌ترند.

این مقالە در شمارە ٨٣٩ روزنامە کوردستان منتشر شدە است.