رضا دانشجو
انقلاب ژینا در حالی وارد ماه چهارم میشود که نقش پررنگ مردم کوردستان در آن باعث شده است که کوردستان کانون توجه انقلابیون و رسانەها باشد. این نقش ارزنده و بی بدیل را حداقل در دو جنبه مختلف میتوان تشریح و دستەبندی کرد.
کوردستان به عنوان موتور پیشران انقلاب ژینا
کوردستان آغازگر انقلاب ژینا بود. جرقه انقلاب اینجا زده شد و در واقع انقلاب اینجا متولد شد. مردم کورد توانستند بواسطه انتخاب شعارهایی آگاهانه و انسان محور مبتنی بر واقعیتهای جامعه، نه تنها سایر ملیتهای ایرانی، بلکه جامعه جهانی را با انقلاب خود همراه کنند تا جایی که حالا شعارهای انقلاب ژینا به عنوان مانیفست آزادیخواهی نه تنها در کشورهای همسایه و خاورمیانه بلکه در کشورهای بسیار دور از جغرافیای انقلاب ژینا، دنبال میشوند. کوردستان تنها آغازگر انقلاب ژینا نبوده و نیست، در چندین مقطع مختلف که حرکت سینوسی انقلاب به سمت پایین بوده ،شهرهای کوردستان به خوبی توانستند با حرکتی انقلابی دوباره موجی جدید ایجاد کنند و خونی تازه به رگان انقلاب تزریق کنند. این میدان داری را حداقل در چندین موج ایجاد شده میتوان دید.
کوردستان به عنوان سازمان دهنده
کوردستان سازمان دهنده حرکت انقلابی ژینا هم بوده است چه در فاز تحرکات خیابانی چه در جریان اعتصابات. شکل و نحوه حضور مردم کوردستان نشان میدهد که تاکتیک مبارزه کاملا آگاهانه و مبتنی بر درک شرایط موجود بوده و هست. در واقع ترکیب اعتراض و اعتصاب، شکل مبارزه انقلابی در دانشگاەها، کشاندن اعتراض به مدارس و ارتباط دادن آن با خیابان، نشان دهنده سازماندهی بسیار هماهنگ و انقلابی مردم کوردستان دارد.
رسالت تاریخی نخبگان سیاسی کورد
سیاسیون و روشنفکران هرجامعەای به عنوان قشر فرهیخته و آگاه به مسائل اجتماعی و سیاسی میتوانند نقش بسیار مهم و حیاتی در هدایت و مسیردهی حرکت جامعه داشته باشند. در واقع این طبقه آگاه به مسائل و قواعد سیاسی قادرند با بررسی و آنالیز خواستەهای جامعه، ضمن نشان کردن کمی و کاستیها، راه حلهایی عملی و آکادمیک برای رسیدن به نیازها ارایه کنند. این همگرایی و هماهنگی بین نخبگان و بدنه هرجامعەای مهمترین شرط رسیدن به مقصود و مراد آن جامعه است. بدیهی است این هماهنگی در موقعیتهای خاص و پیچهای تاریخی ضرورت بسیار بیشتری پیدا میکند.
متاسفانه آنچه تاکنون از دخالت نخبگان سیاسی و اجتماعی در روند اتفاقات در کوردستان مشاهده شده است هیچ سنخیتی با بیداری کوردستان ندارد. صدای سیاسیون و نخبگان کورد در حاشیه رویدادها و اتفاقات بوده است. در حالیکه کوردستان میداندار جریان اعتراضی و سازنده شعارهای هویتی انقلاب بوده، نخبگان کورد بیشتر در مقام دفاع از واقعیتهای موجود بودەاند تا ترویج اندیشه و باور مردمان کوردستان. همین موضوع باعث شده است تا جریانهایی دیگر عرصه را برای بازنشر افکار و اندیشەهای خود مهیا دیده و از این موقعیت بدست آمده سوء استفاده کنند.
سپردن خیابان به رهبران خیابانی و مردم حاضر در صحنه مسلما سیاستی درست و منطقی است زیرا اولا اتخاذ واکنش منطقی و مناسب در مواقع ضروری را برای انقلابیون فراهم میکند و ثانیا مقابله رژیم را به دلیل ناشناخته بودن مرجع تصمیمگیری بسیار سخت و دشوار میکند. اما نکتەای که در این میان به کلی مغفول مانده است نیاز به ارائه یک نقشه راه و یک مسیر مشخص برای رسیدن به خواستەهای مردم در فردای براندازی است که مسلما برعهده نخبگان سیاسی و اجتماعی است. نخبگانی که همانطور که گفته شد یا سکوت کردەاند یا به جای بازی در متن به حضور در حاشیه رویدادها بسنده کردەاند.
این یک واقعیت تلخ تاریخی است که روشنفکران و نخبگان سیاسی کورد به دلایلی کاملا پیش پا افتاده همیشه انرژیشان را صرفا دفاع از جریان آزادیخواهی مردم کوردستان ایران در مقابل یک جریان خودخوانده مرکزگرا کردەاند و هیچگاه نتوانستند در قالب یک حرکت سیاسی پیشرو، راوی برنامه و پلان کوردستان برای آزادی ملل ایرانی باشند.
سوال این است تا کی جریان سیاسی اجتماعی کوردستان قرار است در قامت یک متهم در مقابل یک جریان متوهم نقش بازی کند؟ جریانی که اساسا معلوم نیست دنبال چه چیزی است و چه میخواهد، جریانی متوهم که نه از گذشته چیزی به همراه دارد و نه برای آینده پلانی دارد. این جریان متوهم این جایگاه خیالی را کی و چگونه بدست آورده است؟ آیا میدان داری این جریان متوهم حداقل در رسانەها ناشی از ضعف عملکرد سیاسیون کورد نیست؟ آیا رسانەهایی که همیشه اولین سوالشان از جریان سیاسی کورد، بحث تجزیه طلبی است هیچ وقت از جریان مقابل چنین سوالی کردند یا هرگز از جریان مقابل درباره دیکتاتوری، سلطنت، شوونیسم، آسیمیلاسیون و… چیزی پرسیدەاند؟؟ آیا این به دلیل موضع دفاعی احزاب و سیاسیون کوردستان نیست؟ چرا ما نمیپرسیم؟ چرا ما این جریان سراسر دروغ و ریا را به چالش نمیکشیم؟
وقت آن رسیده که روشنفکران و نخبگان سیاسی کورد، فرکانس صدایشان را با فرکانس مردم کوردستان ایران هماهنگ کنند؟ وقت آن نرسیده که با یک تغییر تاکتیک اساسی از موضع دفاعی به موضعی پیشرو و فعال، سیاسیون کورد پیشران انقلاب ژینا باشند نه صرفا دنبالەرو؟ فدرالیسیم نسخه پیشرفته برای احیای حقوق ملل ایرانی و برگرداندن شکوه ملیشان است. وقتی کوردها دارای چنین پلان قدرتمندی برای آینده ایران هستند چرا این برنامە نه تبلیغ میشود و نه ترویج؟ مگر میشود اصول مترقی مملکتداری در حاشیه باشد و پسر دیکتاتور سابق یا فلان هنرپیشه و… درباره حکومت داری حرف بزنند؟ این یک درخواست عاجزانه است از همه نخبگان سیاسی اجتماعی کورد در قالب حزب یا فرد یا جریان فکری، لطفا راوی خواستهای مشروع مردم کورد باشید، لطفا در متن باشید، لطفا صدای افکار سیاسی و مترقی مردم کوردستان باشید، لطفا صدایتان مثل مردم همانقدر بلند و بی سانسور باشد. عالی جنابان، باقی ماندن در جغرافیای کوردستان هیچ کمکی نمیکند ، مثل "زن، زندگی، آزادی" ، مثل "کوردستان گورستان فاشیست ها" ، مثل مردم انقلابی، بی مرز و بی محدوده و در صف اول مبارزه باشید.
این مقالە در شمارە ٨٣٩ روزنامە کوردستان منتشر شدە است.