دکتر رضا پرچیزاده
پهلویستها، راستگرایان افراطی با سابقه آشکار وابستگی به رژیم جمهوری اسلامی که این روزها خودشان را هواداران پر و پا قرص دیکتاتوری شاهنشاهی و فرزند شاه سرنگونشدەی ایران رضا پهلوی جا میزنند، به نظر میرسد که از طریق راهاندازی کارزار گسترده لجنپراکنی و ترور شخصیت آزادیخواهان و دموکراسیخواهان ایرانی، مقاصد دستگاه امنیتی روسیه را در آمریکا پیش میبرند.
کارزار ضددموکراتیک پهلویستها را باید در پسزمینه گستردهتر ظهور راست افراطی در اطراف و اکناف جهان معاصر بررسی کرد. به عنوان مثال، رفتارهای آنها در تئوریهای توطئه یهودستیزانه «کیواینان» (QAnon) که ادعا میکند «حکومت پشت پرده» در آمریکا را گروهی از «یهودیها، بچهبازها و کمونیستها» هدایت میکنند، نمود مییابد. این تئوریهای توطئه که دستگاه امنیتی روسیه در دوران ریاستجمهوری دونالد ترامپ به شدت بر آتش آنها میدمید، عامل اصلی حمله بدنام 6 ژانویه 2021 هواداران وی به کنگره ایالات متحده شد.
نمونه بارزتر رفتار پهلویستها اخیراً در آلمان ظاهر شد، که یک گروه افراطی وابسته به جنبش اولتراناسیونالیستی «رایشبرگر» تلاش کرد از طریق کودتای مسلحانه و نصب یک نجیبزاده آلمانی به عنوان پادشاه کشور، جمهوری دموکراتیک را سرنگون کند. برخی از اعضای این جنبش به امپراطوری آلمان تعلق خاطر دارند، و برخی دیگر هوادار نازیسم هستند، اما تمامشان قانون اساسی پس از جنگ جهانی دوم و گرایش عمومی آلمان به آمریکا را رد میکنند، و ظاهراً با تحریک و حمایت روسیه خواستار سرنگونی دولت دموکراتیک این کشور هستند.
در تلاشهای گسترده پهلویستها برای بیاعتبار کردن اپوزیسیون دموکراتیک جمهوری اسلامی، رد پای دستگاه امنیتی خود رژیم را میشود آشکارا مشاهده کرد. همسویی مشکلساز پهلویستها با رژیم اسلامگرا هنگامی روشنتر میشود که سایر اقدامات تخریبی آنها مورد توجه قرار گیرد؛ از حملات خشونتآمیزشان به تظاهرکنندگان ضد رژیم در خارج از کشور که سلطنتطلبی را نفی میکنند؛ تا تحقیر کوردها و بلوچها بهعنوان «تروریست» و «تجزیهطلب»، در جایی که آنها به دلیل جلوداری انقلاب ایران قربانی سرکوب گسترده نظامی توسط رژیم شدهاند.
بر این اساس، اگرچه پهلویستها با هزینه سنگین و لابیگری پیوسته توانستهاند قدری حمایت واقعی در میان محافل محافظهکار آمریکا و اروپا و خاورمیانه کسب کنند، به نظر میرسد پرتاب شدن آنها به وسط صحنه اپوزیسیون جمهوری اسلامی طی سالیان اخیر از دسیسه استراتژیک تهران و مسکو سرچشمه گرفته باشد.
همانطور که پیشتر توضیح دادهام، از آنجایی که غربستیزی به سبک اسلامگرایی خمینیستی و خامنهایستی کشش و اعتبار خود را در برابر فشارهای فزاینده داخلی و بینالمللی از دست داده است، روسیه و عناصر طرفدار آن در سپاه پاسداران ممکن است به دنبال حفظ تسلط خود بر ایران با نصب یک رژیم اولتراناسیونالیستی ظاهراً مداراگر با غرب باشند که کرملین کماکان افسارش را در دست دارد. لذا تقویت محسوس پهلویستها در رسانههای مشکوک و جهتدار خارج از ایران را میتوان نمودی از تلاش روسیه برای انجام «ضدانقلاب» در ایران تلقی کرد.
رضا پهلوی که محور پهلویسم است، بارها و بارها به سپاه، بسیج، ارتش و دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی ابراز علاقه عمیق کرده و از آنها خواسته به «حکومت آینده ایران» بپیوندند، و حتی آشکارا به «ارتباط» خود با سپاه پاسداران میبالد. پسر شاه مخلوع ایران تمام این کارها را بدون توجه به این حقیقت میکند که این سازمانهای خشن و جنایتکار ابزار اصلی جمهوری اسلامی برای سرکوب مردم ایران هستند، و آمریکا سپاه را به عنوان تنها نیروی حکومتی حامی تروریسم در فهرست تروریستهای تحت تعقیب واشینگتن قرار داده است، و اتحادیه اروپا و دیگر کشورهای دموکراتیک جهان نیز احتمالا به زودی همین کار را خواهند کرد.
فرض را بر این بگذاریم که پهلوی موفق شود «شاهکار» کند، و دستگاههای نظامی و امنیتی خشن و آدمکش جمهوری اسلامی را مطیع خود کند، و مردم ایران و دنیای دموکراتیک را متقاعد کند که سابقه هولناک جنایتکاری و تروریسم آنها را نادیده بگیرند تا او بتواند پا بر شانههای آنها بگذارد و شاه (یا رئیس جمهور) شود.
در این سناریوی «فروپاشی کنترلشده»، ساختار سیاسی ذاتاً ضدآمریکایی، ضدعرب و ضدیهودی جمهوری اسلامی تقریباً دستنخورده باقی میماند، که به این معناست که حتی در صورت «تغییر رژیم» هم بعید است جهتگیری بینالمللی ایران تغییر چندانی کند. و این سناریو مشابه همان چیزی است که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی روی داد، که طی آن سران «کا.گ.ب» و دیگر دستگاههای امنیتی کمونیستی خودشان را در فُرمت جدید «ناسیونالیسم روسی» به مردم روسیه و سیاستمداران غربی قالب کردند، و سپس کشورشان را به یک آلیگارشی مافیایی بدل کردند که حتی بیشتر از زمان شوروی با غرب و دموکراسی دشمنی میکند.
لذا در یک چرخش دراماتیک مانند آنچه در «کاندیدای منچوری» اتفاق افتاد، که در آن معلوم شد راستگرایان افراطی در اصل ابزار اجرای یک توطئه کمونیستی جهانی در آمریکا هستند، پهلویستها هم ممکن است با ترویج گفتمان افراطی ناسیونالیستی که دموکراسی را نفی میکند و تقریباً تمامی اقلیتهای اتنیکی، مذهبی و جنسی در ایران را مورد حمله قرار میدهد، نادانسته توطئه مسکو را پیش ببرند.
بر این اساس، آنهایی در آمریکا، اروپا و خاورمیانه که در آینده ایران نفع و ضرر دارند، باید با دقت و جدیت بیشتری انقلاب جاری در این کشور را دنبال کنند. برای جلوگیری از اشتباه راهبردی دیگری که به زیان مردم ایران، همسایگان و غرب تمام میشود، باید بازیگران بالفعل و بالقوه غربال شوند و تنها افراد و جریاناتی مورد حمایت کشورهای دموکراتیک قرار گیرند که با ارزشهای بنیادین تمدن غربی همخوانی دارند. منافع امنیتی بلندمدت آمریکا و متحدانش در سرتاسر جهان تنها با کمک یک ایران دموکراتیک دارای دولت پاسخگوی چندحزبی تامین میشود.
(نظرات طرح شده در این یادداشت، الزاما بازتاب دیدگاه "کوردستانمیدیا" نیست.)