کوردستان میدیا

سایت مرکزی حزب دمکرات کوردستان ایران

بحران مشروعیت، آغازی برای پایان دادن به نظام ولایت فقیه

19:16 - 18 دی 1401

حسام احمدی

در طول بیش از چهار دهه در دست گرفتن قدرت از طرف جمهوری اسلامی، جامعه ایران شاهد تغییرات ويرانگر زیادی بوده که هرکدام از آن تاثیرات عمیقی بر زندگی مردم و قشرهای گوناگون این جامعه گذاشتند، به بیانی دیگر می‌توان گفت که اکثریت مردم ایران سخت‌ترین روزهای زندگی خود را زیر سلطه این نظام تجربه کرده‌اند. در این راستا مبارزه ملت‌های تحت ستم و بخصوص جنبش ملی- دمکراتیک ملت کورد در کوردستان ایران ستودنی می‌باشد که از روزهای نخست در دست گرفتن قدرت از طرف این رژیم، تلاش کرد جامعه ایران و ملت‌های تشکیل دهنده این جغرافیا را مطلع سازد که ایدئولوژی ولایت فقیه نمی‌تواند در بر گیرنده آزادی و خواست‌های دمکراتیک مردم ایران باشد. اگرچه در آن زمان رژیم از تنشهایی که خود در میان ملل مختلف ایران ایجاد کرده بود، نه تـنها باعث شد کە ملت کورد بە تنهایی بار سنگین مبارزه علیه استبداد نظام ولایت فقیه را بر دوش گیرد، بلکه افراد زیادی از ملتهای ایران زیر تبلیغ نادرست رژیم به جنگ خونین این نظام علیه مردم کوردستان همراه شدند. این دوران را می‌توان بعنوان دشوارترین روزها تاریخ مبارزاتی ملت کورد با نظامی ایدئولوژیک و دیکتاتور مذهبی که برای بقای خود از وحشیانەترین متدهای تروریستی پرهیز نمی‌کند، نام برد که در این راستا فداکارترین افراد جامعه کوردستان از جان خود گذشتند تا بتوانند با به چالش کشیدن این رژیم ایدئولوژیک و دیکتاتور مذهبی امید به زندگی آزاد و تاسیس نظامی دمکراتیک که در بر گیرنده حق و آزادی‌های همه ملل تشکیل دهنده ایران باشد را به خواست مردم ایران تبدیل کند.

طی بيش از سه ماه گذشته مردم کوردستان و ایران با اتحاد و مشارکت در جنبش نوین "ژینا" که با پاسخ تند مردم کوردستان علیه جنایت نهادهای سرکوبگر رژیم که در تاریخ ١٦ سپتامبر ٢٠٢٢ دختر ٢٢ ساله کورد اهل سقر را در تهران به قتل رساندند، آغاز شد.

با پیشگامی زنان مبارز کورد و مشارکت اقشار گوناگون جامعه کوردستان فصل نوینی را برای مبارزه رهایی بخش مردم ایران علیه استبداد رژیم ولایت فقیه به راه انداختند که در مدت بیش از صد روز از شروع این جنبش، ماهیت رژیم را به چالش کشیده و بحران مشروعیت این رژیم را بیش از هر زمان نمایان‌تر ساخته است. بحران مشروعیتی که در طول بیش از چهار دهه رژیم نتوانست آن را در کوردستان تغییر و مردم کوردستان را برای قبول ایدئولوژی و نظام سیاسی خود وادار کند و شاید می‌توان گفت؛ بخش اعظمی از نفرت رژیم در قبال مردم کوردستان بر گرفته از همین واقعیت می‌باشد. در این رابطه لازم می‌دانم توضیحی کوتاه از اصطلاح " بحران مشروعیت" داده و در ادامه مقاله فاکتورهایی که در ایجاد بحران مشروعیت رژیم نقش اساسی ایفا کرده اند را بیان کنم.

اصطلاح "بحران" که بیشتر آن را به زمان تصمیم‌گیری یا پایان زمان تصمیم‌گیری در برابر مشکلی که حل آن بسیار دشوار یا امکان پذیر نخواهد بود می‌باشد. این نقطه یا زمان تصمیم گیری را می‌توان بعنوان مزر بین پایان و آغاز در تغییرات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی یک جامعه یا رویدادی بسیار مهم، دگرگونی بسیار شدید و حتی نقطەای تعیین‌کننده در رابطه با یک تصمیم جمعی برای فروپاشی ساختار سیاسی قلمداد کرد.

کاربرد بحران می‌تواند ناظر بر لحظەای باشد که نابسامانی و کارکرد سیستم به نقطه عطفی می‌رسد که دیگر تحمل سیستم را با تردید همراه می‌سازد. این نقطه عطف باعث شوک وارد کردن به انگیزه جمعی می‌باشد که نگرانیهای آن بر اجزا و سازوکارهای جامعه اثر خواهد گذاشت. در این رابطه می‌توان گفت که، مشکلات و نابسامانی‌های زندگی اجتماعی که رو به افراد و قشرهای جامعه شدت گرفته، در صورت عبور از تحمل افراد، منجر به بحران خواهد شد که واکنش جامعه را به دنبال خواهد داشت. در این رابطه می‌توان بحران سیاسی و اقتصادی را از شایع‌ترین نوع بحران که تاثیر عمیقی بر جامعه خواهد داشت اسم برد.

" یورگن هابرماس" فیلسوف و اندیشمند آلمانی معتقد است که "بحران اقتصادی، بحران سیاسی را به دنبال خواهد داشت"،  از طرف دیگر و در این رابطه اندیشمندانی نظیر "ساموئل هانتینگتون" تاکید دارد که توسعه در جهان سوم از طریق توسعه اقتصادی امکانپذیر می‌باشد و توسعه سیاسی را گام بعدی در این راستا می‌داند، اما بنا به تحقیق برخی از محققان در این حوزه تجربیات تاریخی در بسیاری از مواقع مبنی بر این واقعیت است که توسعه سیاسی اولین گام در روند نوسازی کشورهای جهان سوم خواهد بود تا از این طریق نخبگان جامعه در راس امور قرار گیرند و از این رهگذر به اقتصاد، فرهنگ، بروکراسی و سایر حوزها سروسامان دهند، همچنین بی‌ثباتی سیاسی و عدم مشروعیت سیاسی می‌تواند گام نخست برای ایجاد شکاف در سیستم سیاسی باشد.

مفاهیمی چون "بحران و مشروعیت" همیشه بر جامعه تاثیرات خود را نمایان می‌کنند و بخشی اساسی از جریحەدار کردن وجدان جمعی جامعه را دربر خواهند گرفت. در این راستا بسیاری از اندیشمندان و محققان حوزه علوم اجتماعی و سیاسی بر آنند که مشکلات اقتصادی و بە خصوص هنگامی که کیفیت جای خود را به کمیت خواهد داد، قیام‌ها، شورش و حتی انقلاب برای پایان دادن وضعیت بحرانی بە عنوان بخشی از انگیزەهای به هیجان آمده پای در راه می‌نهند. 

برای درک درست از بحران مشروعیت در یک نظام سیاسی، نظرات "ماکس وبر" قابل اتکاست که اسرار دارد در جوامع جهان سوم که ایران و نظام ولایت فقیه نمونەای از آن به حساب می‌آیند، پایەهای مشروعیت نظام بر اساس "سنت و رهبری سنتی، مذهب و در برخی موقع قوانین به تصویب رسیده از طرف نظام موجود" بنا خواهد شد. با بکار گرفتن این مفاهیم در می‌یابیم که اگرچه سنت و رهبری مذهبی در اوایل انقلاب توانسته بود بر افکار طیف وسیعی از مردم ایران تاثیر بگذارد، ولی در شرایط فعلی ایران و بخصوص بعد آغاز جنبش "ژینا" این مسئله در اکثر مناطق ایران بیانگر تغیراتی اساسی بوده است که می‌توان گفت سنتی که رژیم خواهان ماندگاری و بقای آن بود با اعتراضات شدید مردم روبرو شده و همچنين رهبری نظام " خمینی و خامنه‌ای" به عنوان نماد نفرت، ایجاد نابسامانی، جنایت و دیکتاتوریت از طرف مردم مورد هدف قرار گرفتەاند.

از طرف دیگر، ایدئولوژی مذهبی که نظام ولایت فقیه بر آن بنا شده است، علی ‌رغم اینکه در سالهای نخست به قدرت رسیدن این رژیم توجه اقشار گوناگون جامعه ایران ( به غیر از کوردستان) را به خود جلب کرده بود، ولی با سپری شدن زمان مردم از شعارهای دور از واقعیت که سران رژیم مدام بر تکرار آن اسرار داشتند بیشتر مطلع شدند و دریافتند که ایدئولوژی که این نظام بر آن بنا شده است، نمی‌تواند خواست‌های دمکراتیک و آزادی‌های بر حق مردم را در جامعه ایران دربر بگیرد. این نگرش روشنفکرانه مردم را به تلاش مدام واداشت برای اینکه حقارتی را که خود بر افکار و زندگی خود واداشتەاند را به پایان برسانند و در نتیجه این تلاشها امروزه شاهد آن هستیم که مردم ایران و بخصوص قشرهای گوناگون ملل تشکیل دهنده ایران، پایان دادن به این ایدئولوژی را آغازی برای حفظ حقوق‌های انسانی و دمکراتیک خود تلقی می‌کنند.

اگر از بعد حقوقی به این مسئله بنگریم، در می‌یابیم که یک نظام سیاسی مشروعیت خود را از طریق قوانینی که به تصویت رسیده و مردم آن را قبول و برای حفظ و اجرای آن تلاش خواهند کرد بدست خواهد آورد. به عبارتی دیگر سلطه یک حکومت یا نظام سیاسی از طریق قبول قوانین از طرف مردم صورت خواهد گرفت و این بر خلاف قدرت سرکوب می‌باشد و نظام‌هایی که دچار بحران مشروعیت خواهند شد برای حفظ موقت خود آن را بکار خواهند گرفت. از این منظر می‌توانیم ادعا کنیم که در طول بیش از چهل سال گذشته وجود رژیم در بسیاری از مناطق و بخصوص کوردستان بر مبنای عدم مشروعیت و با بکار گرفتن قدرت سرکوب تلاش داشته است به وجود نامشروع خود شرعیت ببخشد. همچنین تغیراتی که جنبش "ژینا" تحت عنوان "ژن، ژیان، ئازادی" به دنبال داشته است گسترش بحران مشروعیت نظام در اکثر مناطق ایران می‌باشد که در شرایط فعلی می‌توان گفت بقای رژیم نه تنها در جامعه ایران، بلکه سران این رژیم حتی در میان خانواده و اقوام خود هم احساس بیگانگی می‌کنند. این بدان معناست که در جنبش "ژینا" بسیاری از خانواده و اقوام سران رژیم هم به صفوف معترضان پیوسته و بخشی از نیروی مبارز علیه نظام ولایت فقیه بوده‌ و در این راستا دستگیری "فریده مرادخوانی" خواهرزاده علی خامنه‌ای که ظاهرا در زندان ورامین بسر می‌برد بیانگر این واقعیت می‌باشد. به بیانی دیگر می‌توان گفت که مقاومت نظام در برابر توسعه سیاسی  و رویارویی دولت با جامعه با بکارگیری ضرب و شتم، بازداشت و حکم سنگین اعدام تحت عنوان محاربه، شلیک مستقیم به معترضان و کشتن افراد جامعه مانند کودکان، زنان، جوانان و... اصلی‌ترین و شایع‌ترین علل بحران مشروعیت یک نظام سیاسی می‌باشند که بر ناکارآمدی رژیم در برابر خواسته‌های مردم و جامعه استوار است. همچنین مقاومت قدرت سرکوب رژیم در برابر تغییر و عدم همراهی با روند توسعه سیاسی زمینه شکل‌گیری بحران مشروعیت خواهد بود، بحرانی که تاثیر آن بر سایر حوزه‌ها و بویژه به عرصه کارآمدی سیستم سیاسی نمایان خواهد شد و آن را زیر سوال بردە است. 

این بحران و شکافهای وسیعی که جامعه درحال گذار از سنت به مدرنیته ایران را در مقابل نظام ایدئولوژیک و دیکتاتوری ولایت فقیه قرار داده است، ریشه در بیش از چهل سال جنایت، نابرابری و تبعیض، فقر و گرسنگی، سرکوب و به خون کشیدن افراد این جامعه دارد که هیچگاه رژیم و سران آن میل به شنوایی صدای فریاد مردم و احترام به خواستەهای برحق آنان را نداشته‌اند. اقتصاد ویرانی که در آن کمیت جای کیفت تولید را گرفته و تورم زیاد و کسری بودجه از یک سو و تحریم‌های کمر شکن اقتصادی از طرف غرب و محدودیتهای دسترسی به بازارهای جهانی از سوی دیگر سیستم ولایت فقیه را با بن‌بست شدیدی روبرو کرده است که نه توان جلو رفتن و نه راهی برای بازگشت دارد. در این رابطه تعطیلی بخشی از شرکتها به دلیل کمبود گاز، افت غیر قابل تصور تومان در برابر  دلار آمریکایی در بازارهای ایران که بنا به آخرین آمار منتشر شد در روز چهارشنبه ٢٧ دسامبر ٢٠٢٢ قیمت یک دلار برابر با ٤١،٨٣٠ تومان بوده است. بیکاری و نبود فرصت شغلی برای افراد جامعه و بخصوص جوانان که بعد از پایان تحصیل انتظار زندگی شایستەای برای خود و خانواده را دارند به رویایی دور از واقعیت تبدیل شده است، زیرا بنا به نظرات بخشی از محققان در این حوزه، جامعه ایران سالیانه به بیش از یک ملیون شغل احتیاج دارد، این در حالی است که نه تنها فرصتهای جدید شغلی در این حد ایجاد نشده است، بلکه بسیاری از فرصتهای شغلی که در گذشته امکان پذیر بودند به دلیل تعطیل شدن مکان‌های اقتصادی پایان یافتەاند. این واقعیت در شرایطی می‌باشد که انتظار می‌رود آمار جمعیت ایران به حدود ١٠٠ ملیون نفر برسد که می‌تواند به شدت این بحرانها بینجامد. فرار مغزها اصطلاحی است که برای خارج شدن افراد از کشور و پناهنده شدن‌ در کشورهای دیگر استفاده می‌شود امروزه در ایران و بنا به آمار خارج شدن افراد تحصیل کرده و بە خصوص جوانان کە از آن به "خونریزی فکری" یاد می‌شود، بسیار بالاست.  تغیرات اجتماعی، خشکسالی و کمبود آب یکی دیگر از علل شدت بحرانهای ذکر شده می‌باشد که ناکارآمدی رژیم را در راستای رفاه مردم و توسعه جامعه در آینده‌ای نزدیک بیشتر نمایان خواهد کرد، زیرا بنا به آمارهای ذکر شده ٦٥٪ مواد خوراکی ایران در داخل تولید خواهد شد و کمبود آب و خشکسالی رژیم را دست به گریبان خارج از مرزهای خود خواهد کرد، از طرف دیگر توسعه یافتن جامعه شهرنشینی و محدودیت زمینهای کشاورزی، کمبود میل افراد روستاها به کار کشاورزی می‌تواند روی دیگر بحرانی باشد که در برابر آن کمر رژیم و سیستم اقتصادی سیاسی این نظام را درهم خواهد شکست.

  در کل می‌توان نتیجه گرفت که این رژیم کارآمدی و مشروعیت خود را از دست داده و قابل اصلاح نیز نیست، بلکه پایان این معضلات در جامعه با پایان دادن به سیستم ایدولوژیک ولایت فقیه گره‌ خورده است و این پایان می‌تواند آغازی برای عبور از دیکتاتوریت باشد که جامعه ایران و آزادی‌های مردم را قربانی منفعت خود و تامین تروریسم برای بی ثباتی امنیت در جهان کرده است.

این مقالە در شمارە ٨٣٨ روزنامە کوردستان منتشر شدە است.