کوردستان میدیا

سایت مرکزی حزب دمکرات کوردستان ایران

سیاست‌ورزی در وضعیت استثنا

11:30 - 3 آذر 1404

زاهیر محمدی

امروز چهارم آذرماه، سالروز اعلام آتش‌بس بیست‌روزۀ حزب دموکرات کوردستان در پاییز سال ۱۳۵۸ است؛ رخدادی که نه‌فقط در تاریخ سیاسی کوردستان، بلکه در تاریخ تعامل کورد و دولت مرکزی در ایران پس از انقلاب ۱۳۵۷ معنایی چندلایه و جامعه‌شناختی دارد. در این مقطع، مفهوم مذاکره نه‌فقط یک تاکتیک سیاسی، بلکه به‌مثابۀ نوعی جهان‌بینی در برابر ساختار چپ‌زده، مسلح و انقلابی نیروهای سیاسی در کوردستان و نیز در برابر منطق انقلابی حکومت مرکزی در حال تثبیت بود. تحلیل تحولات میان آبان ۱۳۵۸ تا فروردین ۱۳۵۹ نشان می‌دهد که خط‌مشی حزب دموکرات کوردستان به‌رهبری دکتر قاسملو، بر نوعی عقلانیت سیاسی استوار بود که راه‌حل مسالمت‌آمیز مسئلۀ کورد را نه یک شعار، بلکه راهبردی مبتنی بر فهم دقیق ساختار چندملیتی ایران، تجربه‌های ناکام جنگ و خشونت و ادراک فرصت‌های تاریخی پس از سقوط سلطنت می‌دانست. در این تحلیل، تأکید اصلی بر این است که چگونه مجموعه‌ای از کنش‌ها، سخنرانی‌ها، مصاحبه‌ها، تلگرام‌ها و مذاکره‌های سیاسی از سوی حزب دموکرات، در برابر فضای عمومی انقلابی و چپ‌گرای کوردستان –که در آن زمان به‌طور ساختاری نسبت به مفاهیمی همچون سازش، مذاکره، پذیرش گام‌های طرف مقابل یا تلاش برای آتش‌بس حساسیت داشت– توانست یک روایت بدیل را تولید کند؛ روایتی که در آن، مذاکره نه عقب‌نشینی، بلکه ابزار تثبیت حقوق ملی کورد و چارچوبی برای تحقق شعار «دموکراسی برای ایران و خودمختاری برای کوردستان» بود.

پس از پیام ۲۶ آبان ۱۳۵۸ خمینی خطاب به مردم کوردستان، تحولات سریع آغاز شد. این پیام در فضای اجتماعی و سیاسی کوردستان نوعی گشایش نسبی ایجاد کرد، زیرا از نگاه بسیاری از مردم و نیروهای سیاسی، نخستین بار رهبر جمهوری اسلامی نه از موضع صرفاً امنیتی، بلکه با ادبیاتی خطاب‌محور و نهیب‌آمیز اما در عین حال امکان‌ساز سخن گفت. حزب دموکرات و دیگر نیروهای سیاسی مستقر در کوردستان پس از این پیام به شهرهای کوردستان بازگشتند و این بازگشت، از زاویۀ جامعه‌شناختی، بازیابی عرصۀ عمومی و بازگشت نمادین نیروهای سیاسی به میدان گفت‌وگو با جامعه بود. دو روز پس از صدور پیام، در ۲۸ آبان، دکتر قاسملو به مهاباد بازگشت و در ۲۹ آبان در میتینگی عظیم –که روزنامۀ اطلاعات آن را صدهزارنفری توصیف کرد– به پیام خمینی «لبیک» گفت. این لحظه از نظر معناشناسی سیاسی بسیار مهم است؛ زیرا دکتر قاسملو این پیام را «تلاش خمینی برای پایان‌دادن به جنگ برادرکشی» نامید و در عین حال، با تأکید مجدد بر خواست خودمختاری ملت کورد در ایران، هدف حزب دموکرات کوردستان را «تحقق دموکراسی برای ایران و خودمختاری برای کوردستان» اعلام کرد. در اینجا دکتر قاسملو از طریق گفتمان‌سازی یک تضاد را به فرصت بدل می‌کند: از یک‌سو پیام از سوی رهبری حکومتی می‌آید که در همان زمان مشغول تحکیم ساختارهای انقلابی و حذف نیروهای رقیب است و از سوی دیگر حزب دموکرات، که درگیر دفاع مسلحانه بود، این پیام را بستر عقلانیت می‌خواند. این تطبیق گفتمانی نشان از فهم دکتر قاسملو از نقش «معنابخشی سیاسی» داشت؛ یعنی تلاش برای تبدیل یک رویداد سیاسی به نقطۀ اتکا برای تغییر جهت منازعه.

دکتر قاسملو در همین سخنرانی پیام خمینی را «پیروزی عقل بر اسلحه» دانست و آشکارا اعلام کرد که حزب دموکرات آمادۀ آتش‌بس و مذاکره است. این جمله در بستر جامعه‌شناختی کوردستان آن دوره دارای اهمیت خاصی است، زیرا فضای سیاسی غالب به‌شدت متأثر از گروه‌های مارکسیستی، چریکی و ضدسازش بود. در همین میتینگ بزرگ، حزب دموکرات قطعنامۀ پنج‌ماده‌ای منتشر کرد که در مادۀ سوم آن از خمینی خواسته بود حق خودمختاری کوردستان را به رسمیت بشناسد و نیز درخواست بازگشت بدون تأخیر «هیئت حسن نیت» را مطرح کرده بود. یادآوری این نکته ضروری است که دکتر قاسملو پس از پایان میتینگ، در یک کنفرانس مطبوعاتی تأکید کرد که «مقصود ما جنگ غالب و مغلوب نیست و این جنگ برادرکشی بر ما تحمیل شده است» و با جملۀ مشهور «اگر دولت یک قدم بردارد، ما دو قدم برمی‌داریم» فضای جدیدی از تعامل را پیشنهاد کرد؛ فضایی که در آن هیچ‌یک از طرفین مذاکره نباید از موضع قدرت حرف بزنند. این جمله، در یک ساختار اجتماعی در حال قطبی‌شدن، نوعی ضدگفتمان بود؛ دعوت به گفت‌وگو در میان فضایی که نیروهای مسلح و رادیکال از هر دو سو در پی تثبیت هژمونی بودند.

در چهارم آذرماه ۱۳۵۸، حزب دموکرات رسماً اعلام آتش‌بس کرد تا فضا برای مذاکرات مهیا شود؛ لحظه‌ای که امروز سالگرد آن است. روزنامۀ اطلاعات در ۵ آذرماه مصاحبه‌ای ۹۰ دقیقه‌ای با دکتر قاسملو منتشر کرد و روزنامۀ کیهان نیز مصاحبۀ فاطمۀ نواب صفوی را که دو هفته پیش در یکی از روستاهای سردشت با او انجام شده بود و اکنون به مناسبت بازگشت حزب دموکرات به مهاباد منتشر می‌شد، چاپ کرد. در مصاحبۀ اطلاعات، دکتر قاسملو مسئلۀ کوردستان را به دوران پیش از انقلاب بازگرداند و تأکید کرد که «سیستم فدراتیو مناسب‌ترین نظام برای ایران» است. او جنگ کوردستان را نتیجۀ «توطئه» دانست که ملتی بی‌دفاع را در برابر خشونت قرار داده و افزود: «مسئلۀ کوردستان راه‌حل نظامی ندارد؛ به‌جای فانتوم، هلیکوپتر و تانک باید به عقل سلیم و مذاکره پناه برد.» او همچنین اعلام کرد که «هیئت مذاکره‌کنندۀ دولت برخوردی غیرجدی با مسئلۀ خودمختاری ملت کورد دارد.»

در مصاحبه با کیهان نیز دکتر قاسملو بر این نکته تأکید کرد که موفقیت مذاکرات مشروط به این است که طرفین «صلاحیت کامل و قدرت تصمیم‌گیری» داشته باشند؛ صلاحیتی که به گفتۀ او «هیئت مذاکره‌کنندۀ دولت فاقد آن است.» در همان مصاحبه تصریح کرد که حزب دموکرات «به کسی حمله نکرده و خواهان هیچ بخش دیگری از ایران نیست» و «دفاع از موجودیت خلق کورد» را وظیفۀ خود می‌داند. این مجموعه مصاحبه‌ها در فضای سیاسی ایران تبدیل به ابزاری برای بازسازی مشروعیت گفت‌وگومحور شد، زیرا در زمانه‌ای که خطوط گفتمانی چپ و راست ایران و کوردستان، زبان آتشین و برخوردهای مسلحانه را شکل اصلی کنش سیاسی می‌دانستند، دکتر قاسملو تلاش داشت از طریق این مصاحبه‌ها، فضا را برای تحقق خواست خودمختاری فعال کند.

در دهم دی‌ماه ۱۳۵۸، دکتر قاسملو در جمع مردم پیرانشهر اعلام کرد: «ما باید مستقیماً با خمینی مذاکره کنیم، چون هیئت مذاکره‌کنندۀ دولت فاقد اختیار است.» او همچنین اظهار داشت که این هیئت با سفر به مناطق مختلف کوردستان در پی «متفرق‌کردن صفوف متحد خلق کورد» است. یکی از مهم‌ترین نقدهای او این بود که حزب دموکرات «تحمل عیارسنجی‌های داریوش فروهر» را ندارد که در شهرهای مختلف می‌کوشد آمار تعداد ساکنان کورد و غیرکورد را مشخص کند. چنین رویکردی از نگاه دکتر قاسملو تلاش برای تضعیف اتحاد کوردها بود. در ۱۸ دی‌ماه، حزب دموکرات در بیانیه‌ای رسمی اعلام کرد که به‌صراحت «طرفدار سرسخت حل مسئلۀ کوردستان از راه مسالمت‌آمیز» است و هم‌زمان بر «قاطعیت در دفاع از موجودیت خلق کورد» تأکید نمود. در همان بیانیه تصریح شد که «مذاکره خارج از هیئت نمایندگی خلق کورد» پذیرفتنی نیست و هیئت مذاکره‌کننده باید با احزاب فعال خلق کورد مذاکره کند نه با اشخاص و شخصیت‌های دیگر خارج از احزاب.

در پنجم بهمن‌ماه، دکتر قاسملو تلگرامی خطاب به خمینی ارسال کرد و در آن «جنگ‌افروزی پاسداران» را مورد انتقاد قرار داد؛ پاسدارانی که پس از حملۀ شدید به کامیاران، جنگ سنگینی در پاوه به راه انداخته و با استفاده از فانتوم، هلیکوپتر و تانک، روستاهای بی‌دفاع را بمباران کرده بودند. دکتر قاسملو در این تلگرام از خمینی خواست فرمان دهد تا پاسداران به مقرهای خود بازگردند. این تلگرام از نظر جامعه‌شناختی تلاشی برای انتقال میدان نزاع از «عرصۀ نظامی» به «عرصۀ اخلاقی و قانونی» بود؛ یعنی جابه‌جایی پایۀ مشروعیت از منطق قدرت به منطق مسئولیت.

حزب دموکرات در پیام کنگرۀ چهارم حزب دموکرات به خمینی نیز اعلام می‌کند که وی باید به «جنگ ناخواستۀ کوردستان» پایان دهد و مسئولان امر به «عدم قاطعیت در حل مسئلۀ کوردستان» متهم شدند. در دوازدهم دی‌ماه – هم‌زمان با سفر هیئتی از حزب دموکرات به تهران و دیدار با بنی‌صدر– دکتر قاسملو در سالن تختی سنندج سخنرانی مهمی داشت که با تظاهرات و مخالفت کومله و پیکار مواجه شد. آن گروه‌ها حزب دموکرات را «سازشکار» می‌خواندند، اما دکتر قاسملو در برابر این اتهام سخت ایستاد و اعلام کرد: «ما از این اتهام نمی‌ترسیم.» او تأکید کرد که هدف حزب از مذاکره و فرستادن هیئت به تهران «دور زدن هیئت نمایندگی خلق کورد» نیست، بلکه پایان‌دادن به «موقعیت نه جنگ، نه صلح» حاکم بر کوردستان است. دکتر قاسملو در برابر فضای چپ‌زدۀ کوردستان بر این نکته تأکید کرد که «راه مبارزه برچسب‌زدن نیست، بلکه همکاری و مذاکره است.» این سخنرانی از مهم‌ترین لحظه‌های برخورد گفتمانی دکتر قاسملو با چپ رادیکال است.

در بیستم اسفندماه ۱۳۵۸، دکتر قاسملو به تهران رفت و با خمینی و سپس با شریعتمداری دیدار کرد. او در یک نشست مطبوعاتی در تهران نوار صدای فرمانده لشکر ۶۴ ارومیه را پخش کرد که در جریان نقده فرمان سرکوب و کشتار مردم کورد را صادر کرده بود. این اقدام در سطح ملی اهمیت داشت، زیرا برای نخستین‌بار خشونت ساختاری علیه کوردها در سطح رسانۀ رسمی افشا شد. او همچنین در همان کنفرانس مطبوعاتی اعلام کرد که آماده است در تلویزیون، در یک گفت‌وگوی آزاد، مسئلۀ خودمختاری را تشریح کند. دبیرکل حزب دموکرات در ۲۳ اسفندماه در بانه سخنرانی کرد و هدف حزب از مذاکره را «خارج ساختن مذاکرات از بن‌بست»، تشریح «نقطه‌نظرات حزب برای رئیس‌جمهور» و «خارج ساختن حزب دموکرات از انحلال» تحمیلی خمینی دانست. هیئت حزب دموکرات در تهران «طرح شش‌ماده‌ای» خود را به بنی‌صدر ارائه داد.

در ۹ فروردین‌ماه ۱۳۵۹، دکتر قاسملو تلگرامی دیگر به خمینی ارسال کرد و او را از «جنگ برادرکشی دیگری در سراسر کوردستان» آگاه کرد. او با ارجاع به پیام ۲۶ آبان خمینی هشدار داد که «تا دیر نشده از جنگ‌افروزی در کوردستان جلوگیری کند» و افزود در غیر این صورت، مردم کوردستان «با تمام قوا از آزادی و موجودیت خویش دفاع خواهند کرد.» در ۱۴ فروردین‌ماه، دکتر قاسملو در نامه‌ای به صداوسیما اعلام کرد که «آمادگی کامل» برای شرکت در بحث آزاد در تلویزیون دربارۀ مسئلۀ خودمختاری کوردستان را دارد. کمی بعد، در همین ماه، در نامه‌ای سرگشاده به بنی‌صدر –که فرمان خلع‌سلاح عمومی گروه‌های مسلح در سراسر ایران را صادر کرده بود– اعلام کرد: «ما یک گروه نیستیم که خلع‌سلاح بشویم، ما یک ملت پنج-شش میلیونی هستیم و نمی‌دانیم با کی طرف هستیم. پاسدارها باید نهادی انقلابی برای حفظ دستاوردها باشند، نه سرکوب مردم.»

این زنجیرۀ کنش‌ها –از میتینگ مهاباد تا طرح شش‌ماده‌ای، از درخواست مذاکرۀ مستقیم با خمینی تا افشای خشونت ارتش و پاسداران، از اعلام آتش‌بس تا نامه‌های متعدد به رهبری– یک خط گفتمانی روشن را بازنمایی می‌کند: خطی که در آن «مذاکره» نه‌تنها ابزار بود، بلکه نوعی فلسفۀ سیاسی برای حل مسئلۀ کورد در ایران محسوب می‌شد. رویکرد حزب دموکرات کوردستان به‌رهبری دکتر قاسملو در ساحت جامعه‌شناختی، بر نوعی «عقلانیت ارتباطی» استوار بود؛ عقلانیتی که می‌کوشید نزاع را از سطح قهر مسلحانه به سطح گفت‌وگو، از سطح توازن قوا به سطح توازن مشروعیت منتقل کند. در فضایی که احزاب رادیکال دیگر هرگونه تماس با حکومت را سازش و خیانت می‌دانستند و در زمانی که حکومت مرکزی نیز هنوز در فاز انقلابی و تثبیت هژمونیک بود، دکتر قاسملو بر گشودن مجاری گفت‌وگو پافشاری کرد. از دید او، «دموکراسی برای ایران» و «خودمختاری برای کوردستان» دو شعار جداگانه نبودند، بلکه دو وجه یک پروژۀ سیاسی بودند: بدون دموکراسی در ایران، خودمختاری در کوردستان ناممکن بود و بدون سامان‌دادن به رابطۀ کوردستان و تهران، دموکراسی در ایران تحقق‌پذیر نبود. این پیوند جامعه‌شناختی میان تحول ساختار ملی و حل مسئلۀ کورد، جوهر سیاست حزب دموکرات به‌رهبری دکتر قاسملو بود.

سیاست حزب دموکرات از پیام ۲۶ آبان ۵۸ خمینی تا فروردین ۵۹ نشان داد که حزب دموکرات کوردستان به‌رهبری دکتر قاسملو چگونه در برابر فضای رادیکال کوردستان و تهران –که گفت‌وگو را ضعف، سازش را خیانت و مذاکره را عقب‌نشینی می‌دانست– توانست تصویری بدیل از سیاست عرضه کند. این سیاست بر دفاع از موجودیت خلق کورد تأکید داشت، اما دفاع را با گشودگی نسبت به مذاکره پیوند می‌زد. در این دستگاه فکری، مذاکره نه ابزار هژمونی مرکز، بلکه ابزار توانمندسازی حاشیه بود. دکتر قاسملو در برابر هر دو قطب خشونت –هم رادیکالیسم چپ در کوردستان و هم بنیادگرایی انقلابی در مرکز– پروژه‌ای مبتنی بر عقلانیت، گفت‌وگو، واقع‌گرایی و دفاع مشروع را صورت‌بندی کرد. سالروز آتش‌بس چهارم آذرماه حزب دموکرات کوردستان، دقیقاً یادآور لحظه‌ای است که سیاست در کوردستان کوشید از آتش جنگ فاصله بگیرد و به زبان مذاکره سخن بگوید؛ لحظه‌ای که اگرچه بعدها با تداوم جنگ و نهایتاً با ترور دکتر قاسملو نافرجام ماند، اما به‌عنوان یکی از روشن‌ترین تجربه‌های سیاست مسالمت‌آمیز در تاریخ کوردستان باقی ماند.