اشارە: گذشت یکصد روز از قیام ژینا فرصت مناسبی بود تا وضعیت خیزش و نقاط قوت و ضعف آن مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد و دورنمایی از آن ارائە گردد. همچنین بدنبال پاسخ مجموعە سؤالاتی باشیم کە جامعە را از این بنبست رها سازد. بدین منظور "کورد کانال" مصاحبەای با آقای مصطفی هجری مسئول مرکز اجرایی حزب دمکرات کوردستان ایران انجام دادەبود کە "کوردستان" گزیدە و جوهر این گفتگو را برای خوانندگان خویش منتشر میکند.
کاک مصطفی یکصد روز از قیام ژینا گذشتەاست. پیش از آنکە بە سؤالات خویش بپردازیم مایلیم تحلیل جنابعالی را در خصوص اوضاع فعلی ایران جویا شویم. ایران پس از این قیام چە تفاوتی با اوضاع پیش از این رویداد دارد؟
آنچە کە در این رابطە باید مورد اشارە قرار گیرد دونکتە است، یعنی وضعیت مردم و اوضاع حاکمیت. در خصوص جمهوری اسلامی باید گفت کە بعد از این صد روز ریزش در رژیم افزایش یافتە است و اگر پیشتر گروهی یا شمار نسبتا کمی از مردم از آن حمایت کردە و بە آن اعتماد داشتند، اکنون همین نیز بسیار کاهش یافتەاست. حتی در میان نیروهای سرکوبگر، بویژە در میان مراج شیعە کە حامی رژیم جهوری اسلامی ایران بودند نیز شکاف ایجاد شدەاست و یکپارچگیای کە درهرم حاکمیت رژیم وجود داشت مشاهدە نمیشود. بعلاوە رژیم جمهوری اسلامی از لحاظ ایدئولوژیکی نیز دچار شکست شدەاست.
اگر توجە کردە باشید، رژیم جمهوری اسلامی از ابتدای برسرکار آمدنش، بخش اعظم انرژی و ثروت و سامان این کشور را بە نهادهای مذهبی اختصاص دادەبود تا بتواند نسل جدید را با نرمها و ارزشهای مورد نظر خویش پرورش دهد. در مدارس، دانشگاەها، ادارات و حتی کارگاهها و کارخانجات و خلاصە در همە جا این سیاست پیروی شد. اما اکنون میبینیم نسلی کە این همە بر روی آن سرمایەگذاری شدە بود و میخواستند کە حامی رژیمشان باشد، اکنون در خیابانها علیە رژیم جمهوری اسلامی ایران شعار دادە و خواستار سرنگونی این رژیم هستند. بویژە میخواهم نقش برجستە و قهرمانانەی زنان ایران کە بیش از دیگران مورد ستم و اجحاف قرار داشتند، اشارە کنم. شاید ما این نکتە را کە زنان حجاب اجباری را از سر برمیدارند را چیز کمی بدانیم، اما بە نظر من این امر یکی از ستونهای ایدئولیژی رژیم جمهوری اسلامی است کە این مردم با ارادە خود آنرا فروریختند و یکی از ارزشهای اصلی رژیم را زیر پا نهادند و این دستاورد بسیار مهمی است.
علاوە بر این جمهوری اسلامی ایران از طریق دستگاه تبلیغاتی خود سالهاست در راستای در مقابل هم قرار دادن شیعە و سنی و ملتهای گوناگون کە ساختار ایران را تشکیل میدهند، تلاش میکند با ایجاد آشوب و دودستگی، با اعمال سیاست تبعیض، با نسبت دادن انگ تجزیە طلبی و ... اما تجربەی این یکصد روز نشان داد کە نە تنها سیاستهای رژیم موفقیتی بدنبال نداشتەاند، بلکە درست برخلاف خواست رژیم، ملتها و مذاهب گوناگون بە هواداری از یکدیگر شعار سردادند. این اتحاد، وحدت صفوف و همصدایی کە بە مفهوم شکست خواستهای رژیم است، دستاورد بسیار بزرگی بود. در دیگر بخشها نیز نظیر اقتصاد و سیاست خارجی، رژیم دچار شکست و سرخوردگی گشتەاست. اما اگر بە مردم بپردازیم، باید گفت مردم علیرغم آنکە عزادار از دست دادن عزیزانشان هستند، از شمار کثیر مجروحینشان ناراحتند، تعداد بسیاری بازداشت شدە و مفقودالاثر هستند؛ اما مردم پیروز بودە و این واقعیت را بە نمایش گذاشتند کە میتوانند این رژیم را سرنگون کردە و نظام سیاسی مطلوب خود را برسرکار آورند. اکنون ترس مردم از رژیم کاملا فروریختە و بە مبارزەی خود ادامە میدهند. بویژە مشاهدە میکنیم کە مردم جهان در پارلمانها، دولتها، روزنامەنویسان، هنرمندان و بەاصطلاح سلبریتیها در همەجا با حمایت از مردم برخاستە و آشکار را علیە رژیم موضعگیری میکنند.
دستاورد بزرگ دیگر نیز عبارتست از اینکە، اگر در سالهای گذشتە، میدیدیم مردم بە خیابانها آمدە و خواستار حقوق معوقەی خود میشدند و یا خواستهای صنفی داشتند؛ اکنون در این یکصد روز شعارهایشان از این نیز فراتر رفت و کلیت رژیم جمهوری اسلامی ایران را هدف قرار دادند و شعار مرگ بر رهبر رژیم سردادە شد. این امر بە ما میگوید کە این مردم اکنون دیگر هیچ امیدی بە این رژیم ندارند و بە این نتیجە رسیدەاند کە جهت التیام زخمهایشان و تأمین یک زندگی سرفرازانە برای خویش، رژیم جمهوری اسلامی باید کنار برود.
کاک مصطفی! بە وضعیت و دستاوردهای این خیزش اشارە کردید. اما چە فرصتهایی؟ فرصتهایی کە برای مسئلەی کورد در ایران ایجاد شدەاند، کدامها هستند؟ همچنین کورد چگونە میتواند از این فرصتها بهرە جستە و از آنها در راستای مسئلەی بزرگ خویش استفادە نماید؟
مهمتر از هرچیز آنست کە رژیم جمهوری اسلامی ایران، حتی میتوان گفت پیش از جمهوری اسلامی در دوران پهلوی نیز کورد بعوان یک مردم یاغی و قاتل معرفی میشد. کورد با این دستاویز بشدت سرکوب میشد، تحت ستم قرار میگرفت و اجازە نمیدادند سربرآورد. اما اکنون در تهران، تبریز و بلوچستان مردم در حمایت از کوردستان شعار میدهند. این فرصت مناسبی است کە یکبار دیگر و بە شیوەای درست و اصولی کورد از سوی مردم دیگر شناختە میشود. این فرصتی است طلایی و ما را تشویق میکند تا با مردم بپاخاستەی غیر کوردستانی رابطە برقرار نماییم و پیوند معنوی و سیاسیای کە ایجاد شدەاست را تقویت کنیم در اینجا مایلم از مردم مبارز کوردستان بویژە جوانان بخواهم کە این دستاورد و اتحاد را مهم بشمارند. مدت بسیاری طول کشیدەاست، کورد خون زیادی دادە است تا آزادیخواهی و ارزشهای انسانی خود را بە مردم ایران و جهان اثبات کند. فراموش نکنیم اگر این قیام بە شیوەی گستردەای در میان مردم ایران بازتاب یافتە و حمایت جهان را بە سوی خود جلب کردەاست، بدلیل این اتحاد است. ما دوش بدوش مردم ایران میتوانیم رژیم را سرنگون کردە و خواستهای خود را تحقق بخشیم، بە همین دلیل در این رابطە تا آنجا کە ممکن است و میتوانیم باید بیشتر بکوشم و از دستاوردها بهرەی فزونتری ببریم. فرصت دیگری کە فراهم میگردد غرب اعم از اروپا و آمریکا است. جهان اکنون میداند کە این قیام، در وهلەی نخست از کوردستان آغاز گردید. آنها میدانند کە این حزاب اپوزیسیون کورد بودند کە از مردم خواستند بە خیابانها آمدە و اعتصاب کنند و مردم هم بە فراخوان آنها پاسخ مثبت دادند. این امر اعتبار جدیدی بە کورد و نیروهای سیاسی کوردستان بخشیدە کە باید آنرا دستمایەی مهمی برای یک دیپلوماسی نیرومند قرار دهند. من در سفر کوتاهی کە برای شرکت در کنگرەی انترناسیونال سوسیالیست داشتم، این اشتیاق را مشاهدە کردم.
کاک مصطفی! در کنار مباحثی کە در خصوص دستاوردها و فرصتهای این جنبش ارائە کردید، بر همگان روشن است کە این جنبش در کوردستان از ویژگیهای منحصر بە فردی برخوردار است، بعنوان مثال نقش روحانیون. یعنی اگر در خارج از کوردستان شاهد پدیدەی عمامەپرانی هستیم و مردم با انزجار بە آخوندها مینگرند، اما در کوردستان هم رفتار روحانیون متفاوت بودە و هم مردم نیز احترام بسیار ویژەای بە نقش روحانیون قائل هستند. نظر جنابعالی در خصوص این تفاوتها چیست؟
اختلاف مهمی میان این دو طیف در کوردستان و خارج از کوردستان وجود دارد. مردم انتظار داشتند شخصیتهای مذهبی شیعە بویژە آنهایی کە مجتهد هستند نسبت بە ظلم و ستمی کە رژیم طی این مدت در حق آنها روا داشتە است، اعتراض نمایند. آنها طبق مبانی مذهبی خود باید از ستم دیدەگان حمایت کنند. اما تاکنون نیز غیر از شمار کمی از شخصیتهای شیعە، دیگران با رژیم همراه گشتە و بە مردم پشت کردەاند. اما در کوردستان مسئلە برعکس است. در کوردستان شخصیتهای مذهبی با مردم هستند، میهنپرست میباشند و طی این مدت از مردم حمایت کردە و در مقابل رژیم ایستادەاند. هرچند این امر شاید برای آنها هزینەی بسیاری هم داشتە و بدین خاطر بە زندان و بازخواست و مجازاتهای گوناگون مواجە شدە باشند، اما آنها وظیفەی دینی و اخلاقی خود را بە جا آوردە و از مردم دفاع کردەاند، منافع و مصالح خود را در راه مردم فدا کردەاند و غیر از شماری کم، دیگران در این خصوص نزد مردم مورد احترام هستند. بە همین دلیل من احترام بسیاری برای این ماموستایان و شخصیتهای روحانی قائلم و بە آنها دستمریزاد میگویم و تصریح میکنم اینکە در قبال مردم خویش اینچنین حاضر بە فداکاری هستند، بدون تردید شخصیت و محبوبیت آنها روزبروز افزایش بیشتری خواهد یافت.
کاک مصطفی! این خیزش هزینەی فراوانی هم داشتەاست، بویژە برای مردم کوردستان، هزینەی آن در مقایسە با دیگر مناطق بیشتر بودەاست. این امر از آمار کشتە شدگان، تعداد مجروحین، شمار کثیر بازداشتها و شیوەی سرکوب مردم در کوردستان پیداست. چرا؟ بە چە دلیل؟
از همان ابتدای برسرکار آمدن جمهوری اسلامی، ملتهای ایران بویژە کورد تحت تبعیض بسیار آشکار قرار داشتەاند. علت این امر نیز آنست کە کورد از همان روز نخست، از ماهیت این رژیم کاملا آگاه بودە و میدانستە کە این رژیم نمیتواند خواستها و مطالبات مردم را تأمین نماید بە همین دلیل علیە آن ایستادگی کردەاست. خلق کورد در طول حاکمیت رژیم بە مبارزەی خویش ادامە دادەاست. بە همین دلیل رژیم جمهوری اسلامی در تمام این مدت نسبت بە مردم کورد توطئە چینی کردە، ظلم و ستم روا داشتە، مردم را بە قتل رساندە، رهبران جنبشمان را ترور کردە و خصومت ویژەای با خلق کورد داشتەاست. بە همین دلیل تلاش و مبازە و اعتراضات کورد در ایران هموارە پرهزینە بودەاست. لیکن علیرغم همەی اینها جمهوری اسلامی نە تنها نتوانستە مردم کورد را بە زانو در آورد، بلکە مشاهدە میکنیم این ملت روز بە روز آگاهانەتر و با روحیەتر بە میدان آمدە و تا سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی از پای نمینشیند.
یعنی بە اعتقاد شما این هزینەها بە هیچ شیوەای مردم را بە ترس و عقب نشینی وا نمیدارند؟
بدون تردید. بە نظر من در حال حاضر، این مردم کە هزینەی فراوانی هم متحمل شدەاند، با ارادەتر هستند. اگر توجە کردە باشید، آنچە کە ما این مدت از خانوادەی شهدا مشاهدە کردیم، از پدر شهدا، از مادر و خواهر و برادر و فرزندان شهدا دیدیم، همگی مشوق و روحیە بخش بودند. بە جای گریە و زاری، بە جای ضعف و پریشانی، نظیر یک لیدر سیاسی، مردم را بە تداوم مبارزە تشویق کردەاند. این امر نشان میدهد کە مردم داغدیدە، ناراحت و عزاداراند، اما در عین حال روحیەشان قویتر و عزمشان راسختر است.
کاک مصطفی! همانگونە کە گفتید این قیام دستاوردهای بسیاری برای مسئلەی کورد داشتەاست. اما در کنار این دستاوردها بدون تردید کمبودها و نارساییهایی نیز وجود دارند. اگر جنابعالی بخواهید نقاط ضعف این جنبش را برشمارید، آنها را در چە چیزی میبینید؟
این یکصد روز آزمون بسیار مهم و تاریخیای برای خلقمان و تمامی مردم ایران بود. بدلیل آنکە این مبارزە کماکان بە راه خود ادامە میدهد، لازم است همانگونە کە از نقاط قوت و دستاوردهای آن سخن میگوییم، نقط ضعف آنرا نیز ببینیم. این امر نیز بدان دلیل است کە در آیندە نقاط ضعف را ریشە کن کنیم تا هزینەی کمتری تحمل نماییم. نقطە ضعف اساسی در سطح سراسری عبارتست از اینکە در شهرهای بزرگ هنوز تظاهرات میلیونی بە جریان نیفتادەاست، حتی چند صد هزار نفری نیز نیست. برای اینکە رژیم جمهوری اسلامی ایران سرنگون شود باید همە در میدان حاضر باشند.
در کوردستان نیز گذشتە از همەی دستاوردهایی کە داشتەایم، اما میتوانستیم با دقت بیشتر، تفکر و دوری جستن از احساسات و با تحلیل و تدبیر فزونتر هزینەی خیزشمان را کمتر کنیم و متحمل این همە شهید و مجروح نشویم. ما بە عنوان مردم کورد در مبارزە کم نیاوردەایم. آنزمان کە بخش کثیری از مردم عکس خمینی را در ماه میدیدند و تقدسی آسمانی برای این رژیم قائل بودند، کورد علیە این رژیم مبارزە میکرد. یعنی ما ٤٤ سال است کە قربانی میدهیم. ٤٤ سال است کە میگوییم این رژیم مانعی است بر سر راه آزادی. این رژیم ستمگر است و باید کنار رفتە و سرنگون شود. دیگر لازم نیست در ادامەی مبارزەیمان ثابت کنیم کە انقلابی و مبارز هستیم، بلکە باید دوش بدوش مردم دیگر بخشهای ایران پیش برویم، نە بیشتر و نە کمتر. من میدانم کە جوانانمان عصبانی هستند، از این رژیم بیزارند، زیرا بزرگترین ظلم نسبت بە جوانان اعم از دختر و پسر روا داشتە شدەاست. اما مبارزە کردن علیە چنین رژیمی بە تفکر و ارزیابی نیاز دارد. امیدوارم این امر بە درسی برای آیندە تبدیل شود کە همگام با شرکت بسیار فعال در مبارزە علیە رژیم جمهوری اسلامی، دوش بدوش مردم ایران بە پیش برویم، تا هزینەی کمتری متحمل شدە و در نهایت دستاورد بیشتری داشتە باشیم. نقطە ضعف دیگر آنست کە هنوز آلترناتیو رژیم تشکیل نشدە و اپوزیسیون نیز تا کنون نتوانستە با پلان و برنامەهایش قشر خاکستری جامعە را بە خیابان بکشاند کە امیدوارم با تداوم مبارزە و پیشرفت جنبش همە بتوانیم این کمبود را جبران نماییم.
این امیدواری جنابعالی بسیار قابل توجە هستند، اما سؤال مردم این است کە این آلترناتیو چرا ایجاد نمیشود. این اپوزیسیون چرا همگام با تحولات جامعەی ایران، آنرا بە حرکت وا نمیدارد و این مشکلات و اختلافات کدامها هستند کە نمیتوانند در چنین شرایط حساسی کە رژیم در لبەی پرتگاه سرنگونی است، آنها را حول حداقلی از نقاط مشترک گردهم آورد؟
من ابتدا کوردستان را از این بحث خارج میکنم. اما در سطح سراسری طی مدت صدسال گذشتە، ما سیستم دمکراتیکی در کشور نداشتەایم کە اشتراک مساعی را بە مردم بیاموزد. هرکس خود را یک قطب میداند. خود را بی نیاز از مردم و مشاورە با مردم آگاه و دلسوز و میهن پرست دانستەاست. مصالح محدود و جزئی بودەاند، بە همین دلیل در شرایطی کە نخبگان ایرانی از دمکراسی سخن میگویند، تحصیل کردە بودە و در جهان آزاد خارج از کشور زندگی کردە و از تجارب پیشرفتەی کشورهای دمکراتیک برخوردارند، لیکن نمیتوانند با یکدیگر کار کنند. متأسفانە تاکنون هیچکس نقطە نظرات دیگری را قبول ندارد و هرکسی چنین میپندارد کە حقیقت مطلق است و این دیگران هستند کە باید بدور آن گرد آیند. این متأسفانە واقعیت اپوزیسیون جمهوری اسلامی در خارج از کشور است. اما در کوردستان شرایط درست برعکس است. در کوردستان مردم طی این چهل و چند سال، تجارب بزرگی در مبارزە کسب کردەاند. تجربە در شکستن یکدیگر، در کشتن و معاندت با هم و بسیاری دیگر را تجربە کردەاند. اما بە این نتیجە رسیدەاند کە هیچکدام از اینها برای رسیدن بە رهایی یاری نمیرسانند. راه رهایی در اتحاد و نیرومندی است. ما پیشتر نیز اعلام کردەایم کە مردم کوردستان ایران باید بە یک نیروی تأثیرگذار تبدیل شوند. برای آنکە بە نیروی تأثیرگذار تبدیل شویم هم باید متحد بود. قدرت در اتحاد است و اگر بخواهید با طرف دیگر اتحادی تشکیل دهید باید حقانیتی کە بە آن میاندیشید و از آن سخن میگویید و همە را در خویش مشاهدە میکنید در مردم دیگر نیز ببینید تا بتوانید برنامەی مشترکی با آنها تدوین کنید. اکنون برخلاف اپوزیسیون سراسری در کوردستان یک اتحاد عمل وجود دارد و این تفاوت بزرگی است میان این دو بخش در ایران.
همین تفاوتها در این مدت منجر بە وقایع سیاسی بزرگی شد. بە عنوان مثال هرگاه مرکز همکاری خواستار اعتصاب بودە، پاسخ خود را از سوی مردم دریافت کردەاست. اما کاک مصطفی! آیا حزب دمکرات کوردستان ایران یا مرکز همکاری با همین متد از مبارزە در کوردستان بکار خود ادامە خواهد داد یا پلان و برنامەی دیگری برای خیزش دارید؟
بدون تردید هر مرحلە از مبارزە، موازین و برنامەی ویژەی خود را دارد. بە همان شیوە کە جامعە متحول خواهد شد، مبارزە رنگ متفاوتی بە خود میگیرد و شعارها و خواستهای مردم تغییر پیدا میکنند و احزاب سیاسی باید همگام با آنها برنامەهای خود را تغییر دهند. شاید نتوانیم با عین همین متدی کە طی مدت سە ماە یا یکصد روز گذشتە کار کردەایم در آیندە بە موفقیت برسیم بە همین دلیل ما اکنون هم در رهبری حزبمان و هم در مرکز همکاری در حال تجزیە و تحلیل تجارب اخیر هستیم تا بدانیم کە چە راه دیگری را میتوان در پیش گرفت کە هم مبارزەیمان ادامە داشتە باشد و هم مردم خستە نشود و بتواند در مبارزەی خویش پیش برود.
کاک مصطفی! شما دور نمای این قیام را چگونە میبینید؟
این گفتە و نقطە نظر امروزم نیست، بلکە دیری است کە معتقدم رژیم جمهوری اسلامی سرنگون خواهد شد و نمیتواند بە حیات خود ادامە دهد. اکنون نیز همین اعتقاد را دارم و این اعتقادم قوت نیز گرفتە است. آنچە کە اکنون بە اعتقاد من قوت بیشتر بخشیدە دستاوردهایی است کە طی این یکصد روز بدست آمدە و بسیار مهم هستند. بویژە در کوردستان و دیگر مناطق ایران نظیر بلوچستان کە باید آنرا محترم شمرد. بە همین دلیل من روند اوضاع را چنین میبینم: رژیم جمهوری اسلامی روزبروز بە سوی ضعف بیشتر گام برداشتە و بە سرنگونی نزدیکتر میشود. دلیل آن را هم این نکتە میدانم کە این رژیم از چنان عقلانیت و فهمی برخوردار نیست کە بە مردم گوش فرا دهد و گامی در راستای خواستها و مطالبات مردم بردارد. این ویژگی دیکتاتورهاست کە بجای آنکە بە مردم گوش دادە و خواستهای مردم را اجابت نماید، برنامەهای خود را بە پیش میبرند و این امر هم موجب سرنگونی آنها میگردد. از سوی دیگر با هوشیاری و آگاهیای کە مردم ایران و بویژە مردم کورد کسب کردەاند، این رژیم دیگر بیش از این نمیتواند با چنین طرز تفکری بە حاکمیت خود ادامە دهد. دلایل دیگر نیز بسیارند، این امر نیز کە جهان بە جمهوری اسلامی ایران پشت کردە و روزبروز بیشتر آنرا تحت فشار قرار میدهد و تأثیرات این فشارها در آیندە بر جمهوری اسلامی نمایانتر خواهد شد.
کاک مصطفی! پرسش بسیار است و وقت کم. اگر در خاتمە پیام یا موضوع نگفتەای باقی ماندە بفرمایید.
چیزی کە میخواهم بر آن تأکید کنم، مسئلەی اتحاد است. از مردم کورد خواستارم آن اندازە کە بە فکر اتحاد کورد هستند بە همان اندازە بە فکر اتحاد با دیگر بخشهای ایران بویژە ملت فارس باشند. ما جهت ایجاد تغییر در مقابل رژیمی چون جمهوری اسلامی ایران بە اتحاد نیاز داریم، همانگونە کە عرض کرد قدرت در اتحاد نهفتە است. ما در کوردستان هرچند هم کە متحد باشیم نمیتوانیم بە تنهایی رژیم را سرنگون کنیم و در تهران بە آلترناتیو تبدیل شویم. اما با اتحاد با مردم ایران میتوانیم بە اهدافمان دست یابیم. در این راستا هم باید بە این سیاست ادامە دهیم و حرمت مردم دیگر را پاس بداریم و از سوی دیگر نباید امید خود را از دست بدهیم، تصور نکنیم اگر اینبار نیز جمهوری اسلامی مردم را سرکوب کرد، همە چیز بە پایان رسیدەاست. زیرا در قیام پیشین بیشتر از حال حاضر مردم را بە قتل رساندند. اما علیرغم این امر مردم دوبارە بە میدان آمدند. این مردم بە سطحی از آگاهی رسیدەاند کە تا سرنگونی جمهوری اسلامی از مبارزە دست نخواهد کشید. اما باید اشتباهات و کمبودهای خود را مورد بازنگری قرار دهیم و بویژە این اتحاد را حفظ کردە و گسترش فزونتری بخشیم.