باران رشیدی
( متن سخنان باران رشیدی در مراسم سومین سالگرد ساقط کردن هواپیمای اوکراینی توسط موشکهای سپاه تروریست پاسداران در آمریکا/دالاس)
ساحلِ افتادە گفت ، گرچە بسی زیستم
هیچ نە معلوم شد ، آە کە من چیستم
موجِ زِ خود رفتەای ، تیز خرامید و گفت
هستم اگر میروم ، چون نروم نیستم ...
من باران رشيدي هستم
من دخترِ کوردستانم ، دخترِ سرزمین آتش و خون ، دخترِ دیارِ غیرت و آزادگی ، دخترِ ملتی رنج دیده اما شکست ناپذیر ، من کوردم ، همان کوردی که دهه ها و قرن هاست انکار میشود و حاکمان ، سعی در آسیمیله کردن و نابودی هویت و زبان و فرهنگ و حتی تاریخ و جغرافیای من دارند . من کوردم ، همان کوردی که ۴۳ سال پیش امروز را پیش بینی کرد و با درایت سیاسی رهبران سیاسی خود ، در فروردین ماه ۱۳۵۸ رفراندوم جمهوری اسلامی را بایکوت کرد ، در بحبوحه ی انقلابِ جهل و تاریک پرستی در ایران ، در روزهایی که اکثریت مطلق مردم ایران اعم از مرکز نشینان نخبه ها و تحصیل کرده ها ، مذهبی و غیر مذهبی ، عکس خمینی را در ماه میدیدند ، این کوردستان من بود که پرچمدار مبارزه بر علیه این حکومت مرتجع قرون وسطایی شد و همواره به زعمِ دوست و دشمن ، سنگرِ آزادیخواهی و دروازه ی آزادی تمام ایران است و خواهد بود
. چیزی که من کورد را آزرده خاطر میکند وجه تشابه جمهوری اسلامی با خیل عظیمی از به اصطلاح آزادی خواهان است که با اسم رمزِ تجزیه طلب ، همواره سعی در نادیده گرفتن ملت کورد و سرکوبِ مبارزات به حقِ ما کوردها داشته اند .
حرف بسیار است ، گلایه ها و درد دل ها بماند برای فردای پیروزی و طلوع خورشیدِ آزادی .
و اما ژینا و انقلابِ ژینا ...
ژينا اميني
ژینا امینی ، نامی که در تاریخ ثبت شد .
ژینا امینی ، نامی که به خواب زمستانی مردم ایران پایان داد .
ژینا امینی ، نامی که پایه های دیکتاتوری منحوس آخوندهای تاریک پرست را لرزاند .
و ژینا امینی ، رمز اتحاد همهی ما برای پیروزی بر این فاشیسمِ مذهبی ......
ژینا را کشتند ، شاید نمیدانستند ژینا کورد است ، یا شاید هم آلزایمر گرفتە بودند و فراموش کردند کورد ها از خون به ناحق ریخته شده ی دخترشان نمیگذرند و احیانا فکرش را نمیکردند ده ها هزار نفر از تمامی شهر های کوردستان خود را به سقز میرسانند و در مراسم تشییع جنازه ژینا ، سازِ انقلاب را کوک میکنند ، و شاید یک لحظە فراموش کردند کە رهبری سیاسیِ کورد و مرکزِ همکاری احزاب کوردستان ،همانند ۴۳ سال گذشته در صحنه حاضر است و با رهبری مبارزات و درخواست اعتصاب سراسری از مردم کوردستان ، پایه های دیکتاتوریشان را به لرزه می اندازد ؟
آری ،کشتە شدن مظلومانەی ژینا ،برای دیکتاتور پیر جماران گران تمام شد
. کوردها با درایت سیاسی خود و با شعار ژن ، ژیان ، ئازادی ، ستارتِ زنانەترین انقلاب تاریخ را زدند.
دوستان از من خواستند برای ایونت امروز در مورد یکی از جانباختگان کوردستان در جریان این انقلاب سخن بگویم ، هر کاری کردم نشد ، آخر مگر میشود از کوردستان و شهیدانش حرف زد و فقط از یک نفر گفت ؟
از ژینا و شهیدانِ زادگاهش سقز بگویم یا از مهابادِ نازنینم و آزاد حسین پور و کمال احمدپوری و فرشته احمدی و شمال خدیری پور و شوش نيكنام ؟
از سنندجِ زیبایم و داریوش علیزاده و پیمان منبری و سارینا ساعدی و مومن زندکریمی بگویم یا
از بوکانِ سنگر مقاومت و سامان قادر بیگی و محمد حسنزاده و شهريار محمدي و میلاد معروفی و محمد حاجی رسول پور ؟
از اشنویه و میلان حقیقی و امین معرفت و صدرالدین لیتانی بگویم
یا
از پیرانشهر و کومار درافتاده و کاروان قادرشکری و ذکریا خیال ؟
از جوانرود و عرفان کاکایی و بهاالدین ویسی و مسعود تیموری وبرهان الياسي بگویم یا
از کرماشان و مینو مجیدی و آرمین صیادی و سینا نادری ؟
از ارومیه و فرجاد درویشی و عبدالله محمدپور و دانش رهنما بگویم یا
از اسلام آباد غرب و سعید محمدی و امیر فولادی و علیرضا کرمی ؟
از دیواندره و فواد قدیمی و محسن محمدی و فواد سواری بگویم
یا از مریوان و نسرین قادری و مختار احمدی ؟
از کامیاران و فواد محمدی و برهان کرمی بگویم
یا از دهگلان و محسن نیازی و رضا لطفی ؟
از ایلام و محسن قیصری و محمد عبدالهی بگویم
یا از بانه و مطلب سعید پیرو و فریدون فرجی ؟
از سردشت و هیمن حمزە و ئاسۆ قادری بگویم
یا از پارەهای تَنمان در تبعید و آنسوی مرزها در شهر کویە در کوردستان عراق کە آماج حملات موشکی و پهبادی سپاەِ پاسداران قرار گرفتند ؟
از سنقر و ثلاث باباجانی و صحنه و تکاب بگویم یا قروه و قصر شیرین و قوچان و کنگاور ؟ ،
از کدام شهر و کدام کوچه و کدام خانەی کوردستان برایتان بگویم ؟ از کدام شهیدمان برایتان بگویم
به گزارش مرکز حقوق بشر ههنگاو تا به امروز ۱٢٨ نفر از هم زبانان من در کوردستان جان عزیزشان را فدای آزادی و حق طلبی کرده اند که در بین آنها ۱۵ کودک و ۷ زن هم دیده میشود . تا به این لحظه بیش از ۷۰۰۰ نفر از هم وطنان کورد من بازداشت شده اند که ۱۰ ها تن از آنها زیر شکنجه جان سپردند .
کلام آخر :
ما کوردها در مکتب رهبر فرزانه و اندیشمندمان زنده یاد دکتر قاسملوو یاد گرفتیم : بهترین پاداش برای شهیدان ، ادامه دادن راهشان است و ملتی که آزادی میخواهد باید بهای آن آزادی را بپردازد . ما کوردها از دکتر شرفکندیِ فقید یاد گرفتیم برای شهیدانمان گریه نکنیم ، با آنها عهد و پیمان ببندیم که تا پیروزیِ نهایی راهشان را ادامه دهیم .
ژن ژيان ئازادي