کوردستان میدیا

سایت مرکزی حزب دمکرات کوردستان ایران

خیزش ٥٧ و کژراهەی انقلاب

18:12 - 2 اسفند 1401

دیاکو دانا

مفهوم انقلاب براساس تعاریف جامعی کە از سوی نظریەپردازان جامعەشناسی و سیاسی ارائە شدە، زمانی رخ می‌دهد کە جامعە بدین نتیجە رسیدە باشد باید در ساختار سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی حکومت تغییر و تحولات رخ دهد و حاکمیتی کە در راستای خواستەهای آنان گام برمی‌دارد جایگزین گردد. بە تعبیری دیگر می‌توان گفت انقلاب پدیدە دوران مدرن است یعنی از انقلاب سال ١٦٨٨ انگلستان تا این عصر جوامع برای رسیدن بە آزادی و دموکراسی، علیە رژیم‌های سلطنتی و استبدای بە پا خواستەاند. یعنی جامعە بە خودآگاهی رسیدە و فرایند مدرنیزاسیون باید پیادە شود. اما آنچە دارای اهمیت می‌باشد، پیامد‌های بعد از انقلاب است، یعنی آیا حکومتی کە تازە بر اریکە قدرت نشستە در راستای امیال جامعە است یا اینکە بە مانند رژیم قبلی می‌باشد؟ اگر از بعد تاریخی بە جریان انقلابات جهان بپردازیم می‌بینیم اکثر انقلاب‌ها برای رسیدن بە آزادی و دموکراسی بودند، اما در نهایت سرنوشت بعضی از آن‌ها بازتولید استبداد بودە است.

بە عنوان مثال انقلاب فرانسە کە در سال ١٧٨٩ علیە رژیم لویی شانزدەهم روی داد و شعار انقلابیون آزادی، برابری، برادری بود، عاقبت دیکتاتوری ناپلئون بر سر کار آمد. همچنین در جریان انقلاب روسیە پس از سرنگونی رژیم تزار در سال ١٩١٧، دیکتاتوری کمونیستی قدرت را در انحصار خود گرفت. انقلاب ایران کە در سال ١٣٥٧ روی داد دچار سرنوشت همان انقلاب‌های پیشین شد. یعنی پس از سرنگونی رژیم پهلوی، جمهوری اسلامی بە رهبری خمینی کە با دادن وعدە وعید فریبکارانە بر سر کار آمد تمامی احزاب و نیروهای سیاسی کە در آنزمان براساس مشی سیاسی خود می‌خواستند در ادارە سیاسی ایران مشارکت داشتە باشند بە حاشیەراند و آزادی و دموکراسی در ایران تحقق نیافت.

در دروان پس از انقلاب سال ١٣٥٧ جامعە ایران از موهبت دموکراسی بی‌ بهرە ماند، کە از عصر مشروطە برای استقرار آن مبارزە شدە بود. اما اعتماد کاذب اکثر جامعە، نیروها و احزاب سیاسی بە خمینی موجب شد او دستاوردهای انقلاب را مصادرە و همە چیز را بە نفع خود و اطرافیانش تمام کند. از طرفی دیگر جمهوری اسلامی برای تحکیم سیاست‌های خود کە با امیال و خواستەهای جامعە متناقض بود، تمامی ارکان قدرت را در انحصار خود قرار دادە و فرهنگ سیاسی ایدئولوژیک‌اش را بر جامعە اعمال کرد. مسئلە دیگر کە جای دارد بە آن پرداختە شود، این است کە جمهوری اسلامی برای اعمال ایدیولوژی سیاسی‌ خود بە دستگاە سرکوب متوسل شدە و شروع بە حذف تمامی مخالفان خود کرد.

بە عنوان مثال وعدە وعیدهای دروغین کە خمینی قبل یا در نخستن روزهای پس از پیروزی انقلاب درخصوص دموکراسی، آزادی احزاب، رفاە همگانی، حقوق‌بشر و... داد منجر بە جلب توجە اقشار مختلف جامعە و اکثر نیروهای سیاسی آنزمان شد و بدینگونە قدرت را در دست گرفت و با تحمیل سیاست‌های تمایت‌خواهانەاش تمامی مطالبات جامعە ایران را بە باد فراموشی سپرد. در طول ٤٤ سال گذشتە همین شیوە حکمرانی بعنوان میراثی برای پیروانش باقی ماندە و زمامداران جمهوری اسلامی بە سان او چنین وعدە وعیدهای کاذبی را بە مردم می‌دهند و هیچ‌گاە بە وعدەهایشان جامە عمل نمی‌پوشانند.

در نهایت این درست است کە جامعەی ایران در جریان انقلاب ١٣٥٧ آرمان‌هایش تحقق نیافت و بە درازای بیش از ٤ دهە است استبداد مذهبی را تحمل می‌کند، اما برای رسیدن بە آزادی و دموکراسی کە وجود آن در هر جامعە شرط اساسی می‌باشد نقطە امید وجود دارد. انقلاب ژینا کە بیش از چهار ماە آغاز و هم‌اکنون نیز ادامە دارد، نشان دهندە این است کە مردم برای رسیدن بە حکومتی مبتنی بر  قانون کە اصول دموکراسی و ابعاد آزادی در آن ملموس باشد، بە صورت مستمر پیگیر هستند و بی‌گمان این مبارزات سرانجام روزی بە ثمر می‌رسد.

این مقالە در شمارە ٨٤١ روزنامە کوردستان منتشر شدە است.