د. محمد حسین زاده
مصطفی هجری مسئول مرکز اجرایی حزب دموکرات کوردستان ایران در مصاحبەای اختصاصی با ژیار گٌل خبرنگار بخش فارسی شبکه بیبیسی که در روز سه شنبه دوم اسفند ١٤٠١پخش شد، به موضوعات مختلفی نظیر تلاش چندین دهەای رژیم تهران برای اختلافافکنی میان ملل محصور در جغرافیای ایران و شکست این تلاشها، اتحاد و همصدایی ملل و اقشار مختلف در مبارزه با رژیم، پایان توهم اصلاحپذیری رژیم، نقش پررنگ و پیشاهنگ مرکز همکاری احزاب کورد در شروع اعتصابات و گسترش قیام خیابانی و پاسخ مثبت مردم به درخواست احزاب، تلاش ناکام جمهوری اسلامی برای نشان دادن اقتدار خود از طریق موشکباران مواضع احزاب و کشتار زنان و کودکان، بی اساس بودن ادعاهای رژیم در متهم نمودن احزاب به همکاری با اسرائیل در حمله به تاسیسات نظامی_هستەای، دشواری هماهنگی و ائتلافسازی میان اپوزیسیون و جنبش آزادیخواهی در ایران، تاکید بر سیاست حزب دموکرات مبنی برآمادگی برای تبادلنظر با همه طرفها و عزم و اراده حزب دموکرات برای دفاع در صورت حمله زمینی نیروهای رژیم پرداخت. هجری در این مصاحبه بار دیگر از موضع احزاب در خودداری از دخالت دادن نیروی مسلح پیشمرگه در هنگامه اوج قیام انقلابی مردم دفاع کرد با این استدلال که رژیم قصد داشت چهرەای خشونتطلب از قیامکنندگان کوردستان به مردم ایران نشان داده و بدین طریق دست نیروهای سرکوبگر را برای آدمکشی و انجام جنایات بیشتر باز کند.
اما پاسخ هجری به این پرسش خبرنگار بیبیسی که آیا حزب دموکرات حاضر است با شخص رضا پهلوی همکاری کند بیش از همه مورد توجه قرار گرفت. او با صراحت در اینباره گفت: "ما به عنوان حزب دموکرات کوردستان ایران و مردم کورد در کوردستان به هیچ وجه آماده نیستیم با رضا پهلوی همکاری کنیم". مسئول اجرایی حزب دموکرات در پاسخ به چرایی این موضع یادآوری کرد که "در آغاز بر سر کار آمدن رژیم جمهوری اسلامی مردم ایران در رفراندومی شرکت کردند که در آن جمهوری اسلامی دو گزینه را برای انتخاب پیش روی مردم گذاشت: یا رژیم شاهنشاهی یا جمهوری اسلامی. مردم در آن زمان رژیم شاهنشاهی را آزمایش کرده بودند و تجربه تلخی از آن داشتند و متحداً این رژیم را برانداختند. ولی آن موقع آنها رژیم جمهوری اسلامی را نمیشناختند، به همین جهت به جمهوری اسلامی رای دادند". او تاکید کرد که:" حتی آن موقع هم ما در این رفراندوم شرکت نکردیم. ولی الان ما هم تجربه زمان شاه را داریم و هم جمهوری اسلامی را... بنابراین... مجبور نیستیم از این دو گزینه یکی را انتخاب کنیم". هجری از حکومت سکولار و دموکرات و فدرال ایران به عنوان گزینه سوم و مطلوب حزب یاد کرد که بر اساس آن قدرت میان همەی مناطق و ملتهای ایران تقسیم شده و همه ملتها مطابق قانون اساسی در اداره کشور مشارکت خواهند داشت.
مصطفی هجری همچنین در واکنش به این پرسش که با وجود چنین موضعی چرا در آغاز آماده مذاکره و همکاری با رضا پهلوی بودهاست، دلیل موضع کنونی خود و حزبش را سخنان اخیر رضا پهلوی عنوان کرد. وی سخنان رضا پهلوی در رابطه با تجزیهطلبی را "بحثهای کلیشهای و توخالی" و هم راستا با تبلیغات جمهوری اسلامی و حکومت شاهنشاهی دانست. او گفت مخاطب سخنان رضا پهلوی در رابطه با تجزیهطلبی مستقیماٌ کوردها و سایر ملتهای تحت ستم ایران بودند و همین نیز بحث و تبادلنظر با ایشان را سخت و مشکل نموده است. مسئول مرکز اجرایی حزب دموکرات درنهایت گفت که ما اساساٌ خواستار رژیم پادشاهی نیستیم، اما چنانچه به فرض محال روزی در ایران آزاد بنا به رای مردم سیستم پادشاهی مشروطه نیز بر سر کار آید، بدین معنا نیست که ما از خواستهای خود صرفنظر خواهیم کرد.
به نظر میرسد این اظهارات اخیر مسئول مرکز اجرایی حزب دموکرات از آنجا بیشتر مورد استقبال قرار گرفته باشد که وی کمتر از یک ماه پیش در مصاحبەای اختصاصی با شبکه "الحدث" در بخشی از سخنان خود بدون اشاره به حقوق کوردها گفته بود که حزب دموکرات معتقد است "در ایران آینده بایستی شکل حکومت را مردم از طریق رای آزادانه و انتخابات تعیین کنند و اگر روزی اکثر مردم ایران خواستار حکومت پادشاهی باشند بی تردید باید بر سر کار آید". از آنجا که وی در آن مصاحبه به جزئیات و به خصوص چگونگی دستیابی به حقوق کوردها در صورت بر سر کار آمدن چنان سیستمی نپرداخته بود، آن موضع وی بخصوص موجب نگرانی هویتطلبان کورد شده و با انتقادات تندی همراه شد.
اما پیشوازی از موضع کنونی وی و حزبش دلایل دیگری نیز دارد. سلطنتطلبان یا به بیانی واضحتر مجذوبان و شیفتگان سیستم پادشاهی اخیراً جدا از اینکه با عیان ساختن رویکرد انحصارگرایانه و تکروانه، افزایش موارد سانسور و حذف و قیچی رویدادهای مربوط به انقلاب ژینا در رسانەهای وابسته به خود، ابراز احساسات باستانگرایانه و گاهاً تهدید و متهم نمودن مخالفان فکری خود سیاست را با موضعگیریهای خیابانی به ابتذال و خوارگرایی کشاندەاند، در مواجه با احزاب و نمایندگان هویتطلب ملتهای تحت ستم در جغرافیای ایران نیز موضعی را به نمایش گذاشتهاند که گویی نمایندگی ایرانشهرگرایان تندخو و به عبارتی شونیسم فارس را بر عهده دارند. از این رو ملت کورد در روزهای اخیر در انتظار مواضع روشن و بدون ابهام احزاب کورد و به ویژه حزب دموکرات کوردستان ایران بودند. از این رو است که سخنان صریح هجری در رابطه با عدم همکاری با رضا پهلوی به دلیل سخنان "کلیشەای و توخالی" در رابطه با حقوق ملتهای هویتخواه محصور در جغرافیای ایران و نیز رد نظام پادشاهی به عنوان گزینهای مطلوب و پافشاری بر گزینه ایران فدرال و حقوق ملی کوردها حتی در صورت روی کار آمدن سیستم پادشاهی بنابر رای بقیه ملت ایران مورد استقبال واقع شده است. تحققا تاکید فدرالیسم برای آینده ایران میتواند بخشی از انتظارات هویتطلبان کورد را محقق سازد.
از این مباحث نباید این نتیجه حاصل شود که مخالفت کوردها با سیستم سلطنت یا پادشاهی فقط مخالفت با شخص رضا پهلوی و یا واکنش به نوع سیاستورزی طرفداران وی است؛ برعکس مخالفت با چنان سیستمی مخالفتی اصولی و بنیادین است. دکتر عبدالرحمن قاسملو دبیر کل حزب دموکرات بیش از سه دهه قبل در این باره اظهار داشته است که مخالفت ما با سلطنت از روی تعصب نیست؛ بلکه یک مخالفت اصولی است. تجربه تاریخی کشور نشان داده که ایران را نمیتوان با سوئد یا انگلستان مقایسه کرد. سلطنت در ایران معمولاً با سخنان بسیار زیبا و دموکراتیک شروع میشود، مانند زمانی که محمدرضا شاه به سلطنت رسید... ولی بعد از مدت کوتاهی این شاه به دیکتاور تبدیل میشود چرا که پایگاه مردمی در کشور نداشته و میبایست از طریق دیکتاتوری و استبداد حکمرانی کند. وقتی هم به یک حکومت استبدادی تبدیل شد و پایگاه مردمی خود را به کلی از دست داد ناچار است به خارج وابستگی پیدا کند. از دیدگاه قاسملو هر ایرانی آزادیخواهی به این دو دلیل گفته شده میبایست با سلطنت مخالف باشد. اما کوردها و حزب دموکرات دلیل سومی نیز دارند و آن این است که سلطنت یا رژیم شاهنشاهی برای کوردها عبارت است از تمرکز قدرت در تهران و آنها مخالف چنین تمرکزی هستند. از این رو خواهان ایرانی فدراتیو با سیاست عدم تمرکز هستند. سخنان هجری به گونهای تاکید بر حقانیت و واقعگرایانه بودن آن دیدگاه و وفاداری به آن در برهه کنونی است.
اگرچه نگارنده این سطور معتقد است که دستیابی به حقوق ملی کوردها مهمتر از مناقشه و جدل بر سر شکل حکومت در ایران آینده است و از این رو منتقد گزاره "همکاری به هیچ عنوان" است، اما استقبال گسترده هواداران و اعضاء حزب دموکرات و کاربران کورد شبکههای اجتماعی از سخنان مسئول مرکز اجرایی این حزب نشان میدهد که آنها از هم اکنون سیستم پادشاهی وعده داده شده را آن نوع سیستم پادشاهی نمیدانند که امکان حل مساله کورد در قالب فدرالیسم به عنوان یکی از مدلهای محقق نمودن حق تعیین سرنوشت را در خود فراهم سازد، برعکس با توجه به جهتگیریها و تحلیل محتوای هواداران پادشاهی برای ایران آینده آن را مدلی مبتنی بر سنت و عرف قبیلەای و فرهنگ ایلی، مطلقه، خودکامه و غالباً وراثتی میدانند. البته از نگاه اکثریت کوردها نه تنها آن نوع از مدل پادشاهی بلکه موخرترین شکل آن یعنی مشروطه و مهار شده نظیر آنچه این روزها تحت نام "پادشاهی انتخابی" به مثابه یک گزینه برای ایران آینده جدلهای دامنەداری را موجب شده است و حتی نمادینترین و تشریفاتیترین شکل آن نیز سیستمی ماقبل مدرن و منسوخ است که با دموکراسی به عنوان روح عصر حاضر، حقوق طبیعی مردمان، برابری در برابر قانون و افزایش حداکثری نقش مردم در اداره امور کشور به عنوان مناسبترین و مطلوبترین مدل حکمرانی این عصر ناسازگار است.
حتی اگر انکار حقوق ملی کوردها و دیگر ملتها را از سوی دلدادگان رضا پهلوی و پادشاهیخواهان نادیده بگیریم و در چارچوبی گستردەتر به عنوان مدلی برای ایران آینده بدان بنگریم، باز هم پادشاهی سیستمی غیر ضروری و همزاد با مخاطرات بسیار است. غیر ضروری است چرا که در صورت تشریفاتی بودن سلطان نیز باز هم مشکله مخارج فراوان و نابایست برای دربار پادشاهی در ایران فردا به میان میآید. همچنین با مخاطره همراه است چرا که هیچ تضمینی وجود ندارد که به بازتولید استبداد از شکلی دیگر نینجامد. بعید است مردمان و قیام کنندگان هشیار و آگاه ضد سیستم ولایت فقیه در پی جایگزینی سیستمی غیر ضروری و همراه با مخاطره بازتولید خودکامگی و خودسری باشند.
البته که کوردها دلایل دیگری ورای آن دلایل کلی برای تردید و حتی نفرت از سیستم پادشاهی دارند. از جمله اینکه بزرگترین رهبران معاصر کورد که اکنون در میان جامعه کوردستان به مثابه اسطوره از آنها یاد میشود به توطئه پادشاهان تکسالاری به شهادت رسیدند که مورد ستایش پادشاهیخواهان کنونی و اطرافیان رضا پهلوی هستند که زیر لوای سلطنتطلبی علیالظاهر پندار بازگشت به گذشته و پهن کردن مجدد بساط دیکتاتوری را دارند. به یاد داشتە باشید که مصطفی هجری اکنون مسئولیت مرکز اجرایی حزبی را عهدهدار است که قاضی محمد که قربانی توطئه پدر رضا پهلوی شد، زمانی پیشوایی آن را عهدهدار بود؛ از این رو قابل انتظار است که سخنان وی در رابطه با عدم همکاری با رضا پهلوی و اطرافیانش در هنگامهای که رویکرد آنها در رابطه با ملت کورد و حقوق حقه آنها هنوز تغییری نکرده است، مورد تمجید هویتطلبان و قاطبه جامعه کوردستان قرار گیرد. حقیقتاَ نیز تا زمانی که تحولی ملموس در رویکرد و نوع سیاستورزی گروه موسوم به سلطنتطلبان صورت نگیرد هرگونه همکاری با آنها در راستای بر تخت نشاندن نظام پادشاهی اقدامی خودویرانگر و البته متناقض با محتوای شعار ژن، ژیان، آزادی است. راز استقبال از سخنان هجری را باید در این چارچوب به تفسیر نشست.