باوان کرماشانی
نوروز یکی از خاطرە انگیزترین رسوم به جا مانده از تمدنهای دیرین است که با جان گرفتن طبیعت آمیخته شده و مردم، همزمان با نو شدن طبیعت به استقبال شروعی تازه میروند. امروزه آیین نوروز میان ملل و مردمان زیادی از شرق تا غرب آسیا، جشن گرفت میشود و قدرتمندان نیز به علت قدمت این جشن که در واقع به درازای تمدن بشری است و متعلق به تاریخی کهن است؛ میکوشند تا آن را به نام خود سند بزنند. اما کند و کاو و جستجو در صفحات تاریخ و دنبال گرفتن ردپای نوروز ما را میکشاند به تمدنهای بابل و آشور... که در آن عصر و در مزوپوتامیا نوروز و نماد آتشش در میان مردم جایگاه داشته... که امروز هم برپاکردن آتش بخش مشترک مراسم نوروز، میان تمامی کوردهاست که از تمدنهای باستانی تاکنون به یادگار مانده و حتی مردمان دورافتاده ترین روستاها هم با برافروختن آتش بر بام خانەهایشان به استقبال نوروز میروند. برخی از مورخان کورد هم بر این باورند کە اندیشەی تجلیل از نوروز ریشە در تمدن کهن ملت کورد دارد و تاریخچەی آداب و رسومش با آیینی کە در میان مردمان کوردستان رایج است مطابقت دارد… آتش نوروزی (ئاگر نەورۆز) کە بە جای ماندە از تمدن کهن کوردهاست و امروزە هم بە نمادی از هویتطلبی بدل گشتە نمونەای از عمق و ریشەی این آیین در کوردستان است.
افسانەها و اعتقادات مختلفی راجع بە ریشەی نوروز، در کوردستان وجود دارد… بسیاری این جشن را مربوط بە قیام کاوەی آهنگر میدانند و بر این باورند کە پیروزی کاوە بر ضحاک در ٩ روز و حد فاصل ٢١ اسفند تا اول فرودین بە انجام رسیدە است و جشن نوروز بە یاد پیروزی کاوە و غلبەی نور و روشنایی بر ظلمت است.
در یکی دیگر از افسانەهای کوردی گفتە میشود کە شخصی بە نام "کی مورس" کە متعلق بە ٤ هزار سال قبل از میلاد مسیح است؛ پس از پیروزی بر هیولا، بە ارتش خود دستور داد کە بە نشانەی پیروزی بر روی کوەها و تپەها آتش برپا کنند تا نمادی باشد بر پیروزی وی. تاریخ این پیروزی را ٩ روز قبل از نوروز و تغيير فصل دانستەاند؛ کە "كى مورس" دستور داد آن ٩ روز را مردم بە جشن و پایکوبی بپردازند. پس از آن و بە تدریج این رسم وارد فرهنگ ملت کورد شد و مردم با برافروختن آتش بر بلندیها و جشن و پایکوبی و هلپرکە (هەڵپەڕکێ) بە گرد آن، این روز را جشن میگرفتند.
شاعران و هنرمندان کورد بسیاری از نوروز گفتە و سرودەاند؛ شاعرانی چون شیرکو بیکس، احمد خانی، هژار موکریانی، مولوی کورد و… اما هیچ کدام همچون ترانەی معروف حسن زیرک هنرمند نام آشنای کورد بە نام "نوروز" کە سرودەی استاد "پیرە مێرد" است در دل ملت کورد رسوخ نکردە است؛ بە طوری کە امروزە بە بخشی از هویت مردمان کورد بە خصوص در روژهلات کوردستان (کوردستان ایران) بدل گشتە و کمتر کوردی هست کە این ترانە را نشنیدە باشد.
دکتر محمد علی سلطانی، فیلسوف و کورد پژوە میگوید: چون نو شدن فصل، با کشاورزی و اقتصاد مردم کوهپایەهای زاگرس پیوستگی دارد و مردم زاگرس رزق و روزی خود را بە شکل سنتی از بطن زمین میگیرند؛ همچنین کە از طرف سازمان ملل هم بە عنوان روز زمین نام گذاری شدە؛ بە گونەای بیشتر با اندیشەهای منطقە زاگرس پیوند دارد.
نوروز این عمومیترین و مهم ترین جشن کوردها، کە با گذشت هزاران سال هنوز جوهرەی اصلی آن حفظ شدە است؛ در سالهای اخیر برگزاری عمومی آن، بە ویژە در کوردستان ایران بە نمادی از هویتطلبی تبدیل شدە و رنگ و بوی سیاسی بە خود گرفتە است و حکومت متفاوت بودن این جشن در کوردستان، کە رنگ و بوی ملی دارد و با بخشهای دیگر کوردستان در کشورهای دیگر مطابقت دارد را بر نمیتابد و در طی سالهای اخیر بە دنبال آن بودە کە بە هر طریقی مانع از برگزاری این جشن در کوردستان شود. آیین نوروز در کوردستان بە شکلی متفاوت از سایر نقاط ایران برگزار میشود و مطابق رسم خود زن و مرد و پیر و جوان بە دامان طبیعت رفتە و با برپایی آتش، گرد آن بە هڵپەڕکێ و پایکوبی میپردازند و با لباسهای رنگانگشان با رنگین کمان بهاری و شکوفەهای درختان تجدید میثاق میکنند. آیین نوروز در کوردستان بکرتر است و بە دلیل ریشە داشتن در تاریخ باشکوە ملت کورد با شکوە خاصی برگزار میشود بە جشن ملی آنها تبدیل شدە است بە همین دلیل هم شهر سنە (سنندج) بە عنوان پایتخت نوروز جهان شناختە میشود.
در سالهای اخیر بزرگداشت آیین نوروز در شهرهای کوردستان گسترش یافتە و بە نماد از هویتخواهی آنان بدل گشتە است، اما حکومتی کە هویت متفاوت را برنمیتابد و ادامە دهندەی یکسان سازی رضاخانی است هر سالە با آغاز سال نو فشارها در مورد برگزاری مراسم نوروز در کوردستان را افزایش میدهد و مانع برگزاری این جشن در برخی از بخشهای کوردستان میگردد؛ در سال ١٣٩٧ با حملە بە محل برگزاری جشن نوروز در منطقەی ملکشاهی استان ایلام، ضمن ضبط وسایل برگزاری جشن و جمع آوری هیزمها، اقدام بە دستگیری چند تن از فعالین فرهنگی منطقەی ملکشاهی نمود و در دیگر نقاط نیز بابت هر گونە نماد هویتی مانند پرچم کوردستان، جامانە و گل سرخ، برگزار کنندگان را تهدید کردەاند و خواهان جایگزینی نمادهای حکومتی میشوند. اما بە رغم تمامى فشارها؛ آتش، چون زنجيرەی اتحادی کە کوردهای سراسر جهان را بە یکدیگر وصل میکند، خاموش نشدە است و حتی در دور افتادەترین روستاها و بر بام خانەها، زبانە میزند.