آرمان حسینی
"مصطفی هجری"، مسئول مرکز اجرایی حزب دموکرات کوردستان ایران در پیامی ویژە در تاریخ ١٦ اسفند ١٤٠١ کە در آن ملت کورد را بە طور کلی و بە ویژە اعضا و هواداران احزاب و جریانات سیاسی را خطاب قرار دادە بود، تاکید کردند کە: "اختلاف نظر و دیدگاه در کوردستان مسئلەای رایج و عادی است و نشانەای برجستە از وجود جامعەای پویا و زندە میباشد. اما وجە ممیزە اختلاف نظر و مسائل ملی این است کە بایستی همگان پایبند اصول و خطوط بنیادین ملی باشند. اصول و خطوطی کە در تضمین امنیت هویتی و چهارچوب سیاسی، فرهنگی و اجتماعی مردم کورد از ایلام و کرماشان تا شمال کوردستان ایران انعکاس مییابند".
از دیدگاه نگارندە تاکید مسئول مرکز اجرایی حزب دموکرات کوردستان ایران بر مقولە "امنیت هویت" در شرایط کنونی جای تامل بسیار دارد! امنیت هویت از جملە مباحث مهمی است کە قدمت زیادی نداشتە و تقریبا پس از پایان جنگ سرد در مباحث امنیتی و بە ویژە آراء متفکران مکتب کپنهاگ ظاهر شد. اهمیت پیام مسئول مرکز اجرایی حزب دموکرات از آنجاست کە کوردهای ایران سالیان درازی است کە امنیت هویتیشان بە دلایلی کە در این نوشتار ذکر شدە و ناشی از سیاستهای حکومتی هستند بە مخاطرە افتادە است. پیش از پرداختن بە این دلایل و ورود بە مسئلە، لازم است تعریفی مختصر از مفهوم "امنیت هویت" کە بعضا از آن بە عنوان "امنیت اجتماعی" نیز نام بردە میشود، داشتە باشیم.
بسیاری از نظریەپردازان مکتب کپنهاگ بر این باورند کە نيازهای هويتی از مهمترين نيازهای آدمی هستند چراكه امكان ابراز، بيان، بازتوليد و به رسميت شناخته شدن مختصات هويتی برای آدمی بسيار مهم است. آنها امنيت هويت را در نبود دغدغه و نگرانی ملت و كنشگران فردی نسبت به حفظ ويژگيهای اساسی و فرهنگی و حس تعلق آنها نسبت به نظام فرهنگی اجتماعی، ملت خود تعریف مینمایند. بە تعبیری دیگر امنيت هویت به معنای رفع مجموعه نگرانيهای سياسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی یک ملت یا فرد است.
چند روز پس از پیام ویژە جناب کاک مصطفی هجری، مسئول مرکز اجرایی حزب دموکرات کوردستان ایران، منشور "همبستگی و سازماندهی برای آزادی ایران" و با نام اختصاری "مهسا"! با امضای "حامد اسماعیلیون، نازنین بنیادی، رضا پهلوی، شیرین عبادی، مسیح علینژاد و عبداللـه مهتدی" روز جمعه ۱۹ اسفند منتشر شد. در مقدمه منشور مزبور آمده است: "همهی ما که زخمی از جمهوری اسلامی بر جان و تن خود داریم، راه رسیدن به ایرانی آزاد و دموکراتیک را گذار از جمهوری اسلامی میدانیم. رسیدن به این هدف نهایی نیازمند سه عامل همبستگی، سازماندهی و مبارزهی مستمر است".
همچنین در مقدمە آن راە رسیدن بە ایرانی آزاد و دموکراتیک "گذار از جمهوری اسلامی" عنوان شدە است! گویی مردم ایران فقط از جمهوری اسلامی زخمی بر جان و تن خود دارند! در اینجا پرسشی کە مطرح می شود این است کە آیا حقیقتا با رفتن جمهوری اسلامی "امنیت هویت" فردی و ملی ملل غیر فارس و در راس آن ملت کورد تامین خواهد شد؟ و بە بیانی دیگر آیا تنها مانع برسر راە تامین امنیت اجتماعی و حقوق ملی ملل تحت ستم، جمهوری اسلامی است؟ پاسخ نگارندە بە این پرسشها بە طور یقین :نە" است؛ چرا کە مشخص است هدف نگارندگان و امضا کنندگان این منشور تحریف واقعیتهای تاریخی ایران حداقل از صد سال گذشتە و تقلیل تبعیض و ستم سیستماتیک بە دوران جمهوری اسلامی است کە از دوران پهلوی شروع شد و تاکنون نیز همچون ریشەهای سرطانی مانع تامین "امنیت هویت" ملل غیر فارس و دیگر گروهها در چهارچوب ایران است.
یکی از امضا کنندگان این منشور "رضا پهلوی" است. رضا خان و محمدرضا شاه بە عنوان پدر و پدر بزرگ وی بانی و معمار گفتمان انکار و تبعیض سیستماتیک علیە ملل غیر فارس و کوردها در قالب مخالفت با زبان ملی و فرهنگ و آداب و رسوم آنان، تحمیل زبان فارسی در مدارس، تلاش وهمگونە در راستای یک کشور، یک ملت و یک زبان در ایران بودەاند. پس تقلیل این نقض آشکار و ستم ملی بە جمهوری اسلامی و مبرا کردن وارث پهلوی از این جنایات توسط امضا کنندگان منشور "همبستگی و سازماندهی برای آزادی ایران"، تلاشی است برای هموار کردن مسیر بازگشت استبداد بە ایران و تداوم سیاستهای سرکوب و انکار ملل تحت ستم در ایران و نە تضمینی برای امنیت هویتهای مستقل در آن.
تکرار ادبیات مستبدانە و حذف بخشی از تاریخ ظلم و ستمی کە پیش از جمهوری اسلامی بر ملتها روا داشتە شدە، مستقیما نشانی از عزم مرکزگرایان برای بە مخاطرە انداختن مجدد "امنیت هویتی" ملل تحت ستم، چرا کە از هم اکنون بە سانسور پناه بردە و اجازە بیان و انعکاس واقعیات تاریخی گذشتەای نە چندان دور را نیز ندادە و مانع شناسایی و دادگایی مجرمان و نهایتا جبران خسارات واردە میشوند.
از دوران پهلوی تاکنون روایتی از ایران و ایرانی بودن وجود دارد کە جایگاهی والا و قداستی بە ملت فارس دادە شدە و دیگر ملل را "قوم" قلمداد کردەاند. این خود یکی از نمودهای عینی بە مخاطرە انداختن امنیت هویت دیگر ملل است. از این رو، اکنون خواست همەی ملل غیر فارس و بە ویژە ملت کورد مشخص است: تامین حقوق ملی بە صورت برابر و بدور از هرگونە تبعیض در چهارچوب ایران بە صورتی کە تضمین کنندە امنیت هویتی آنان باشد.
در اینجا منظور ما از "حقوق ملی" عناصری چون تاریخ، هویت، آزادیها، دموکراسی، عدالت، حق تعیین سرنوشت و... می باشد کە همگی آنها از ایران دوران پهلوی اول تاکنون نقض شدەاند. بنابراین، از آنجا کە "رضا پهلوی" خود را وارث پدر و پدر بزرگ جلادش معرفی میکند، باید در درجە نخست در قبال جنایات، سرکوب و تبعیضاتی کە علیە ملل غیر فارس روا داشتەاند، پاسخگو باشد. اما طبق آن چە کە در منشور فوق الذکر آمدە، همەی مشکلات مردم ایران بە دوران جمهوری اسلامی فرو کاستە شدەاند و چنانکە اشارە شد هیچ اشارەای بە دوران سلطنت در ایران نشدە. گویی تاریخ ایران از جمهوری اسلامی آغاز شدەاست!
در خاتمە بحث مجددا بە بخشی مهم از پیام ویژە کاک مصطفی هجری در رابطە با پایبندی همگان بە اصول و خطوط بنیادین ملت کورد باز میگردم. اصول و خطوطی کە در تضمین امنیت هویتی و چهارچوب سیاسی، فرهنگی و اجتماعی مردم کورد از ایلام و کرماشان تا شمال کوردستان ایران انعکاس مییابند. از دیدگاه نگارندە نیز تنها راە باقی ماندە و از پیش بودە! نیز بازگشت بە اصول و خطوط بنیادین ملت کورد و مبارزە در راه تحقق حقوق و تامین "امنیت هویت" ملیمان میباشد.