کوردستان میدیا

سایت مرکزی حزب دمکرات کوردستان ایران

سلطنت بە مثابە بازتولید استبداد

13:16 - 4 فروردین 1402

دیاکو دانا

در ایران مبارزە برای رسیدن بە دموکراسی و آزادی و رهایی از یوغ رژیم‌های استبدای و دیکتاتوری جریانی است کە از اواخر دوران قاجار آغاز شدە و تا بە امروز بە طور مستمر و پیگیر ادامە دارد. از حدود ١٢٠ سال گذشتە یعنی از دوران انقلاب مشروطە تاکنون گروەها و نیروهای سیاسی مختلف و متعددی بە شیوەهای  متنوع و با ایدئولوژی، جهان بینی و برنامەهای متمایز و مختص بە خود با حکومت‌های قاجار، پهلوی و دیکتاتوری مذهبی جمهوری اسلامی مبارزە کردەاند. اما آنچە در روند مبارزاتی آنان مشهود است کە این نیروهای سیاسی بە ندرت بر سر ایجاد یک ساختار سیاسی مطلوب کە همگان بتوانند در آن سهیم باشند اجماع نظر داشتەاند. این امر بە ویژە طی ٤٤ سال اخیر کە رژیم جمهوری اسلامی قدرت را در دست دارد بر همگان آشکار است و اپوزیسیون ایرانی در خارج از کشور در رابطە با ساختار سیاسی آیندە ایران تاکنون نتواستەاند بە توافق برسند.

برای نمونە در این مقطع زمانی و طی چند سال اخیر و بەویژە در فاصلە میان اعتراضات دیماە ١٣٩٦ تا انقلاب ژینا آنچە اپوزیسیون رژیم را بە خود مشغول کردە، ایران پس از سرنگونی جمهوری اسلامی است. علیرغم تلاش و مبارزە بە شیوەهای متنوع، اما هنوز بر سر این امر کە چە نوع ساختار سیاسی و مدل حکمرانی برای آیندە ایران متناسب و مطلوب است، بە اجماع و توافق نرسیدەاند. این در حالی است کە فقدان چنان بدیل و آلترناتیوی و ابهام در چگونگی وضعیت سیاسی پس از جمهوری اسلامی کە هم برای جامعەی ایران و هم جامعەی بین‌الملل حائز اهمیت است، بە روند مبارزاتی آسیب زیادی زدە است.

در این میان طیف سلطنت‌طلبان کە در جریان انقلاب ژینا از پشتیبانی رسانەهای عمدە برخوردار شدە و سوار موج تحول‌خواهی شدند، خواستار روی کارآمدن دوبارە سلطنت بە عنوان آلترناتیو جمهوری اسلامی هستند. اما بە نظر می‌رسد کە شمار خواستاران این مدل در جامعە ایران زیاد نیست، چرا کە سلطنت آزمون خود را در ایران پس دادە است. رژیم پهلوی کە بە عنوان رژیمی سلطنتی طی ٥٣ سال در ایران قدرت را در دست داشتند، وجود هر نوع افکار سیاسی و عقایدی را کە با افکار رهبران آن همخوانی نداشت سرکوب کردە و استبداد را در معنای حقیقی کلمە در ایران ایجاد کردە بود. آنها بە ویژە ستم مضاعفی را بر ملیتها روا می‌داشتند. بدین معنا کە رضاخان در همان طلیعە ظهور خود با تلاش برای ایجاد حکومتی تمرکزگرای تحمیلی و مدرنیزاسیون، هم بە سرکوب نیروها و جریانیات سیاسی سراسری پرداخت و هم دیگر ملل و نمایندگان سیاسی آنها را سرکوب و منکوب کرد. رژیم سلطنتی قصد داشت در چهارچوب یک ملت، یک زبان و یک پرچم دیگر ملیتها را آسمیلە کند و همین آغازی برای اقدامات خشن علیە آنها بود. البتە چنین سیاستی هیچ‌گاە نە در دورە وی و نە فرزندش کە جانشین وی شد محقق نشد.

اکنون نوە او رضا پهلوی هنوز هم با ادبیات یک قرن پیش بە مانند سلفش در هنگام سخن پیرامون دیگر ملل ایرانی، از آنها  تحت عنوان تبار و قوم و قبیلە نام می برد. او هر چند بە ظاهر خود را مدافع استقرار دموکراسی نشان می‌دهد اما دیدیم کە در منشور معروف بە "جرج تاون" کە طی هفتە گذشتە پنج تن از مخالفان جمهوری اسلامی همراه با وی آن را امضا کردند هیچ اعترافی بە حقوق حقە ملیتها نکردە و نامی از فدرالیسم برای آیندە ایران بە میان نیاورد. بە تعبیری دیگر او بە عنوان داعیەدار سیستم سلطنت‌طی کە علی الظاهر از ارزشهای دموکراتیک، حقوق‌بشر، عدالت و دیگر ارزش‌های انسانی سخن بە میان می‌آورد، در مهمترین منشور منتشرە خود نە تنها هیچ یک از خواستهای عمدە ملل تحت ستم را نگنجاندە بلکە با تاکید پی در پی بر حفظ تمامیت ارضی و متهم نمودن دیگران بە تلاش برای تجزیە، بە نگرانی آنها دامن زدە است.

هرگاە دیگر ملل ایرانی از حقوق ملی خود سخن می‌گویند، مشاوران یا هواداران وی انگ تجزیە‌طلبی را بە آنان زدە و انگشت اتهام را بە سوی آنان دراز می‌کنند. این در حالی کە در زمانە کنونی و بر اساس منشورهای سازمان ملل متحد تمامی ملل جهان حق تعیین سرنوشت خود را بە شیوەای آزادانە دارند. همچنین مادە ١ مثیاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی کە ضمیمە منشور جورج تاون نیز شدە است می‌گوید کە: "کلیه ملل دارای حق تعیین سرنوشت هستند. به موجب حق مزبور ملل وضع سیاسی خود را آزادانه تعیین و توسعه اقتصادی - اجتماعی و فرهنگی خود را آزادانه تأمین می‌کنند." اما آنها حتی Self-determination را بە جای حق تعیین سرنوشت بە خودمختاری ترجمە کردەاند. هر چند کە آن را نیز قبول ندارند.

در نهایت باید گفت کە در برهەی کنونی این جامعەی ایران با همەی تنوعات ملی و مذهبی‌اش است کە در خصوص ساختار سیاسی آیندە ایران تصمیم نهایی را خواهد گرفت. چرا کە ملل ایران خود بر  این مسئلە آگاە هستند کە دیگر رژیم‌های استبدادی چە در قالب مذهبی چە در قالب سلطنتی و... پاسخگوی خواستەهای آنان نخواهند بود. بە همین دلیل است کە آنها در جریان انقلاب ژینا بارها شعارهای "شاە و شیخ" را نمی‌خواهیم یا مرگ بر ستمگر چە "شاە باشد چە رهبر" را سر دادەاند.