آرمان حسینی
١١اسفند سال ١٣٥٧ هجری- استادیوم ورزشی شهر مهاباد- سخنران: دکتر عبدالرحمان قاسملو، رهبر کاریزماتیک حزب دموکرات کوردستان ایران
در این روز (١١ اسفند ٥٧) کە تازە چند روزی از پیروزی انقلاب مردم ایران گذشتە بود، مردم شهر مهاباد (پایتخت جمهوری کوردستان) و بقیە حضار کە از دیگر شهرها و روستاهای کوردستان خود را بە مهاباد رساندە بودند در ورزشگاە شهر گردهم آمدند تا از زبان دکتر عبدالرحمان قاسملو، رهبر حزب دموکرات کوردستان ایران خبر شروع مجدد مبارزە علنی حزب دموکرات را پس از ٣٢ سال مبارزە مخفی بشنوند. گردهمایی کە در اسناد حزبی از این واقعەی تاریخی بە عنوان "میتینگ مهاباد" یاد میشود و در آن حزب دموکرات کوردستان ایران گفتمان و مشی خود را کە در حقیقت خواست اکثریت ملت کورد در ایران است، بەویژە اصل "حق تعیین سرنوشت" را رسما پس از ٣٢ سال فعالیت مخفی خود، اعلام کرد.
دکتر قاسملو، رهبر کاریزماتیک حزب دموکرات سخنان خود را با ارج نهادن از مبارزات برحق ملت کورد و یادکردن از مبارزات سایر ملل و تنوعات آیینی در ایران شروع کرد و متاکد شدند کە حزب دموکرات تا تحقق و تامین حقوق ملت کورد و ایجاد نظامی دموکراتیک در ایران کە همەی ملتها بە حقوق خود برسند، بە مبارزە خود ادامە میدهد. ایشان همچنین یادآور شدند کە خواست ملت کورد این است کە حقوق ملیاش تامین گشتە و در قانون اساسی ایران اصل "حق تعیین سرنوشت" ملت کورد بە رسمیت شناختە شود. همزمان نظر دکتر قاسملو در مورد انگ و اتهام واهی "تجزیەطلبی" این بود کە ما با تمام توانمان برای تامین حقوق خود و "حق تعیین سرنوشتمان" مبارزە میکنیم و با تهدیدات و فرافکنیهایی همچون "تجزیەطلبی" هم نمیتوانید ما را از مطالبەگری خود باز دارید. اصلی کە همچنان در حزب دموکرات بر آن تاکید شدە و شالودەی برنامە و اساسنامەی حزب بودە و هموارە بر آن پافشاری شدە است کە "حزب دموکرات کوردستان ایران، حزب پرچمدار مبارزە ملی دموکراتیک مردم کوردستان ایران است و همراە و همصدا با دیگر ملیتهای ایران و در کنار نیروهای دموکراتیک و مترقی ایران برای ایجاد سیستمی دموکراتیک فدرال در ایران و دستیابی بە "حق تعیین سرنوشت ملت کورد" در کوردستان ایران مبارزە میکند".
با رجوع بە قوانین بینالملل نیز بە این تعریف از حق تعیین سرنوشت میرسیم کە "اصل حق تعیین سرنوشت" یکی از اصول پایە حقوق بینالملل معاصر است. این اصل در مادە یکم منشور و در زمرە اهداف و مقاصد ملل متحد ذکرشده؛ منشور از حق تعیین سرنوشت به عنوان یکی از مبنانی و پایەهای روابط دوستانه و مسالمتآمیز بین دولتها و ملتها یادکرده است.
با اندکی تامل در بیانات دکتر قاسملو در "میتینگ ١١ اسفند مهاباد" و اساسنامەی مصوب کنگرەهای حزب دموکرات و همچنین قوانین بینالملل، بە وضوح این حقیقت عیان میشود کە اصل "حق تعیین سرنوشت" یکی ازپایەهای استحکام بخش بین ملتها میباشد، بە این معنا کە وقتی حق تعیین سرنوشت ملل بە رسمیت شناختە شود و با ذهنیت و گفتمانی با آنها وارد گفتگو و مذاکرە شد کە بدور از تحمیل و تهدید باشد، این اصل یک فرصت خواهد بود، نە تهدید.
نمونەهای بسیاری در قوانین کشورهای اروپایی، آمریکا، کانادا و حتی هندوستان وجود دارد کە بە رسمیت شناختن "حق تعیین سرنوشت" مللی کە در هر یک از این کشورهای مستقل در کنار هم زندگی میکنند، موجب ایجاد فرصتهای برای همزیستی، همکاری، ترقی و پیشرفت کشور شدەاست. نمونە بارز آن کشور کانادا است کە در آن بە حق تعیین سرنوشت فرانسوی زبانان "کبک" اعتراف شدە و نتیجتا نە تنها موجب تجزیە کشور نشدە بلکە منجر بە توسعە و استحکام بیشتر و غنای بیشتر این كشور شدە است.
متاسفانە در ایران هر زمان مسئلە "حق تعیین سرنوشت" از سوی ملل غیر فارس مطرح میشود، خیلی زود اتهام تجزیەطلبی در مقابل این خواست مشروع قد علم میکند. اما چرا مرکزگرایان این چنین با قضیە برخورد میکنند؟ برای پاسخ این پرسش سراغ قانون اساسی جمهوری اسلامی میرویم. در اصل یکم قانون اساسی جمهوری اسلامی آمدە: " حکومت ایران جمهوری اسلامی است که ملت ایران، بر اساس اعتقاد دیرینەاش به حکومت حق و عدل قرآن، در پی انقلاب اسلامی پیروزمند خود بە رهبری مرجع عالیقدر تقلید آیتاللـە العظمی امام خمینی، در همەپرسی دهم و یازدهم فروردین ماە یک هزار و سیصد و پنجاە و هشت هجری شمسی برابر با اول و دوم جمادیالاول سال یک هزار و سیصد و نود و نە هجری قمری با اکثریت ٩٨.٢٪ کلیە کسانی کە حق رای داشتند، بە آن رای مثبت داد".
حتما مستحضرید کە پروژە دولت – ملت در ایران بە دوران حاکمیت رضا میرپنج (پهلوی) بر میگردد و طبق قانون اساسی پهلوی اول ایران نوین کشوری بود، تک ملت، تک زبان و تک پرچم و ...
موارد فوق را پشتیبان نوشتە خود قرار دادیم تا روشن کردە باشیم، مبارزە طویلی کە تاکنون ملت کورد و دیگر ملل ایران برای تحقق حقوق و حق تعیین سرنوشت خود داشتند، در صورتی تحقق خواهد یافت کە ذهنیت و خوانش موجود را کە نگاە تک بعدی بە همە چی در ایران دارد را متحول بە نگاهی و خوانش بکنیم کە معترف بە کثیرالمللە بودن ایران شود و حق تعیین سرنوشت ملل تحت ستم و بەویژە ملت کورد را بە رسمیت بشناسد. چراکە اگر هم بە فدرال بودن و حتی تقسیم قدرت هم معترف شوند تحت هر شرایطی، همچنان تهدیدی وجود دارد کە این دستاوردها را هدف قرار دهد، آنهم تفکر شوینیستی و تمامیتخواهانەای است کە در میان مرکزگرایان ریشە دواندە است. پس باید این حق، یعنی حق تعیین سرنوشت ملل و ملت کورد بە رسمیت شناختە شود و این ملل تحت ستم باشند کە حق داشتە باشند در مورد سرنوشت خود انتخاب کنند و تصمیم نهایی را بگیرند، نە از روی اجبار و یا تحمیل و حتی فشار بینالمللی. چراکە ما بعنوان ملت یا حق داریم در مورد سرنوشت خود تصمیم بگیریم یا نە، کە بە وضوح این مسئلە در قوانین بینالملل بە آن اعتراف شدە کە همەی انسانها و ملتها حق دارند سرنوشت خود را خود رقم بزنند.
حرف آخر این است کە مادام طبق قوانین بینالملل "حق تعیین سرنوشت" برای همەی ملل مشروع و وارد است، پس این حق قابل مذاکرە نیست.
این مقالە در شمارە ٨٤٢ روزنامە کوردستان منتشر شدە است.