باوان کرماشانی
در آستانەی ٨ مارس و در کشاکش انقلاب "ژن، ژیان، ئازادی"، پرداختن بە مسئلە زن و نقش زنان در تحولات اجتماعی، بە خصوص در کوردستان بیش از پیش ضروری مینماید. هر چند مبارزە زنان و حضورشان در صحنەهای اجتماعی و سیاسی، تاریخی بە بلندای جمهوری کوردستان و متعاقبش شکل گیری سازمان زنان تحت عنوان "يەکیەتیی یایان" بە مدیریت مینا اسکندری (همسر پیشوا قاضی محمد) دارد کە برخی از مورخان کورد بر این باورند کە "یەکیەتیی یایان" یک حزب مستقل ويژه زنان در دوران حكومت جمهورى كوردستان بوده است. اما عمدە فعالیت آن سازمان مربوط بە آشنایی زنان با حقوق ملی خلق کورد و بسیج زنان بزرگسال براى حمايت از جمهورى و ملت بود.هر چند كه در ادامە میتوانست بسترساز حضور گستردەى زنان در عرصەی سیاسی و اجتماعی باشد؛ ولی افسوس کە جمهوری کوردستان دیری نپایید و بە دست دیکتاتور وقت ساقط شد و از آن زمان به بعد فعالیت زنان بە صورت پنهانی درآمد و تحت تاثیر عرف و ساختار پدرسالار حكومت پهلوى، فضا براى زنان و فعاليتهايشان به شدت محدود شد. نتیجهی سیاست مرکزگرایانه در دوره پهلوی، ساخت مراكز علمى و دانشگاەها در مناطق مرکزی و توسعه و بهره مندى هر چه بیشتر مركز كشور شد و در برابر مناطق حاشيەاى كشور، همچنان در حاشيه ماندند و سالها بعد از مرکز، حکومت اقدام به ایجاد مدارس دولتى دخترانه در کوردستان نمود و زنان کورد همزمان تحت ستم چند وجهی ملی_جنسیتی قرار گرفتند؛ به همين جهت شرايط زنان در جغرافیایی کە ملل تحت ستم زندگی میکنند به مراتب بدتر شد، چرا كه تبعيض، ستم ملى از طرف طيف حاكم و فقر مضاعف سبب آن شد كه حقوق اين زنان بيش از ساكنان مركزپايمال شود. بە دنبال آن و پس از انقلاب ملل داخل ایران در سال ٥٧ و متعاقبش پذیرفتە نشدن جمهوری اسلامی از طرف جامعەی کوردستان، مبارزات زنان رنگ و بوی دیگری بە خود گرفت و با حضور چشمگیر خود در جنگ موسوم بە سە ماهەی کوردستان، در درگیریها بە عنوان نیروهای کمکی و امدادی بە فعالیت پرداختند و در ادامەی درگیریها، زنان کە تا پیش از آن نقششان تنها در قالب خانە و خانوادە تعریف شدە بود؛ با مبارزە مستمر و روزمرە بر موانع سنتی و مرد سالار فائق آمدند و توانستند هم گام با مردان در عرصەی مبارزەی مسلحانە حاضر گردند. زنان آگاە و مصممی کە برای بنا نهادن جامعەای آزاد و بە دور از هر گونە ظلم و ستم، تلاش کردند...
نمود فعالیتهای گستردەی آن سالها، در انقلاب ژینا بیش از پیش خودنمایی مىكند؛ بە طوری کە زنان بە پیشاهنگان این انقلاب بدل گشتند و این پرسش در ذهن بسیاری ایجاد شد کە چگونە ممکن است؛ در شهر کوچکی چون سقز، زنان در یک حرکت خودجوش و رادیکال روسری (نماد روشن دخالت حاکمیت در زندگی روزمرە زنان) از سر بردارند و تابوهای ایدئولوژیک و فرهنگ و عرف حاکم را در هم بشکنند. حرکتی اعتراضی کە بە سرعت مرزهای کوردستان را درنوردید و بە نمادی از اعتراضات بدل گشت. همچنین سنت دیرینەی گیس بریدن که از کوردستان به گوشه گوشەی دنیا صادر شد. جامعهی کوردستان تا پیش از آن بە جامعە مردسالار معرفی شده بود اما زنان کورد با حضور مسئولانه در تجمعات اعتراضی، خیابان را به عرصهی دادخواهی خود بدل کردند و این ذهنیت را که عرصهی خیابان تنها متعلق به مردان است را به چالش کشیدند و با پيوند ستم ملى و جنسيتى، بار دیگر چهرەی مبارز زن کورد را به دنیا نشان دادند.
ما در انقلاب ژینا، زنان و دخترانی را دیدیم که در قامت یک رهبر ظاهر شدند...دخترانی کە تصميم گرفتند به جاى قربانى بودن الهام بخش باشند. دخترانی همچون سونیا شریفی که در شهر کوچکی چون آبدانان، که قبل از این انقلاب نامش برای خیل عظیمی ناآشنا بود؛ سوژگی زنان را به عاملیت تغییر، بدل کردند که از ویژگیهای شاخص این انقلاب و امری برخواسته از جامعهی پرتحول در حاشیهی مرکز قدرت در ایران بود.
علاوه بر اين حضور زنان كورد به عنوان پيشاهنگان انقلاب ژينا، نشان از جايگاه زن در جامعەى كوردستان دارد و تصوير واضحى از بينش سياسى و حركت رو به جلوى جامعەى كوردستان است كه ثابت كردند؛ "ژن، ژيان، آزادى" تنها يک شعار نيست و در آن جغرافيا به شعور تبديل شده است و حکومتی که نشان میدهد پیام شعار محوری انقلاب را دریافته و خوب میداند که آزادی جامعه در گرو آزادی زنان است و تا زن آزاد نشود، جامعه آزاد نمیشود... میداند که هر چه زنان در مسیر آگاهی و اتحاد پیش بروند؛ جمهوری اسلامی به پایان نزدیک تر میشود. به همین خاطر میکوشد تا با وحشی گری هر چه تمام تر و ایجاد فضای رعب و وحشت بر عمر خویش بیفزایند.
ناگفتە پیداست کە پرداختن بە مسئلەی حضور پر رنگ زنان کوردستان، در انقلاب ژینا، بە معنای کتمان مطلق مردسالارى در جامعەى كوردستان نيست؛ چرا كتمان وضعيت مردسالارى و حتى هژمونى مردسالار در درون سازمانهاى سياسى كوردستان، نه تنها كمكى به بهبود اوضاع نمىكند، چه بسا كه اوضاع را وخيم تر هم مىسازد. اما بررسى شواهد نشان مىدهد كه طیفهایی که تحت ستم مضاعف باشند، رشد سریعتری نسبت به گروه های در رأس قدرت دارند، به همين جهت ديدن زنان کورد كه امروز طلیعە دار تحولات سیاسی و اجتماعی شدند، اين نويد را مىدهد كه در آيندەاى نه چندان دور همەى زنان بتوانند راهشان را چون چشمه سارى از دل صخره هاى سخت بيابند و براى هميشه به اقتدار مردانه جامعه پايان دهند.