آگری اسماعیلنژاد
١٠ آوریل ١٩٩٧ دادگاه میکونوس در برلین طی حکمی ضمن محکوم کردن مشارکت کنندگان در قتل دکتر صادق شرفکندی و یارانش، از رژیم جمهوری اسلامی به عنوان "سیستم جنایتکار" یاد کرد.
در پروسه دادگاه میکونوس شاهد C یا ابولقاسم مصباحی از وجود کمیته ویژه برای انجام ترور مخالفین رژیم بحث کرد، طبق گفته مصباحی کمیته ویژه متشکل از علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، علیاکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس جمهوری وقت، علی ولایتی، وزیرخارجه وقت، وزیر کشور، فرمانده کل سپاه پاسداران و وزیر اطلاعات بود. در واقع کمیتە مذکور کار ترور و دیپلماسی پس از ترور را بر عهده داشت.
پس جمهوری اسلامی یک رژیم سیاسی است که بر اساس برنامههای کاملا مدیریت شده، مخالفین خود را در دیگر کشورهای ترور میکرد و پس از آن عوامل این رژیم تلاش میکردند، از طریق ابزارهای اقتصادی و دیپلماسی هزینه این ترور را مدیریت کنند.
در اینجا ما با یک تروریسم دولتی و یک سیستم جنایتکار روبرو هستیم، که در عین اینکه رفتار تروریستی و کاملا خارج از معیارهای و عرف بینالمللی دارد، اما تمامی ابزارهای حقوقی، اقتصادی، رسانهای و دیپلماتیک را در سطح بینالمللی و داخلی برای انجام همان رفتارهای ضد انسانی بکار میگیرد.
معنی دیگر پاراگراف فوق این است که جمهوری اسلامی سیستمی جنایتکار است که در سطح بینالمللی از مشروعیت دولتی برخوردار است؛ یعنی دولتهای مختلف جهان در روابط خود با این سیستم جنایتکار او را مخاطب قرار میدهند، با او قرارداد میبندند و از او توقع دارند که پایبند توافقات و پیماننامه و تعهدات مختلف باشد، در حالی است که این سیستم جنایتکار منافع خود را خارج از عرف بینالمللی، پارادایم حقوقی و حقوق بشر در داخل و خارج از ایران پیگیری میکند.
اگر بخواهیم رفتار رژیم در جنبش ژینا را بر اساس واقعیت سیستم جنایتکارش که در حکم دادگاه میکونوس به آن اشاره شده است را بررسی کنیم، میتوانیم بگویم:
ساعت صفر را قتل ژینا قرار میدهیم؛ قتل ژینا توسط وزارت کشور جمهوری اسلامی به استناد گزارش پزشک قانونی انکار شد، در مرحله بعدی نیروهای انتظامی و نظامی به استناد گزارش پزشک قانونی معترضین به قتل یک شهروند توسط جمهوری اسلامی را اغتشاگر میخواند و بر همین ادله حق سرکوب و حتی کشتار آنها را به خود میدادند. همزمان با آن بخش قضایی در دادگاهها پس از دستگیری شهروندان ضمن شکنجه، آنها را به احکام سنگین از جمله اعدام محکوم میکردند.
در واقع همانند ترور مخالفین در کشورهای غربی ارگانها و کلیت حاکمیت جمهوری اسلامی در جنبش ژینا به عنوان یک سیستم عمل کردند و مسبب قتل بالغ بر ٥٠٠ نفر، دستگیری حداقل ٢٢ هزار نفر، نقض عضو دهها نفر و ... شدند.
با استناد به سرکوبهای گذشته این سیستم جنایتکار افرادی که در سرکوب نقش مستقیم داشتند یا دارند را مشمول رانتهای اقتصادی و سیاسی هم میکند، از جمله میتوان در این مورد به حسن رعیت از سرکوبگران سال ٨٨ اشاره کرد که پس از آنکه در آن سرکوب مشارکت میکند، به ثروت افسانهای دست مییابد و یا گذشته امنیتی_نظامی نمایندگان مجلس، وزراء ادوار وغیر ... اشاره کرد.
پس سیستم جنایتکار همچنان که در سطح بینالمللی آماده پرداخت، امتیازات متفاوتی به کشورهای مختلف بود که در آن ترور مخالفین خود را انجام داده بودند، در سطح داخلی نیز رانتهای متفاوت خود را به اشخاصی واگذار میکند که در سرکوب مردم ایران نقش داشتند، چون سرکوب را اساس ماندگاری خود قلمداد میکند.
واقعیت این است که جمهوری اسلامی یک سیستم جنایتکار است که برای ماندگاری خود دست به هر نوع اقدامی اعم از سرکوب، شکنجه، ترور، اعدام و غیر میزند و افرادی که در انجام این اعمال به سیستم جنایتکار جمهوری اسلامی و شخص علیخامنهای کمک میکنند، مشمول رانتهای مختلف از طرف او میشوند و جز این افراد باقی مردمی که در ایران زندگی میکنند، به نوعی تحت گروگان این سیستم جنایتکار هستند و هر نوع اعتراض آنها به رفتار این سیستم جنایتکار مسبب آن میشود، سیستم مذکور کشتار معترضین را به عنوان "حق دفاع از خود" برای ماندگاری این سیستم انجام دهد، این کشتار در مقاطع زمانی مختلف فردی مانند ترورهای زنجیرهای، یا گروهی مانند کشتار زندانیان در دهه ٦٠ بوده است.
در پایان باید اظهار کرد که معرفی جمهوری اسلامی به عنوان یک "سیستم جنایتکار" در حکم میکونوس در واقع یک پاردایم حقوقی، سیاسی است که ما میتوانیم رفتار رژیم جمهوری اسلامی را با آن در رخدادهای متفاوت ٤٤سال گذشته بررسی کنیم.