باوان کرماشانی
مناطق جنوبی کوردستان ایران کە سالهای سال مورد حملات یکسان سازی فرهنگی و آسمیلاسیون توسط رژیمهای مرکزگرای ایرانی قرار گرفتە بودند، طی دو دهەی اخیر با تلاش جمعی از فعالین فرهنگی این خطە و با مدد و گسترش شبکەهای اجتماعی مجازی، در حال بازگشت بە خویشتن خویش است. مسئلەای کە در انقلاب ژینا و بە ویژە با شعارهای کە در آن مناطق سر دادە شد بە خوبی بر همگان هویدا گشت و خستگی را از جان فعالین فرهنگی این گسترەی جغرافیایی زدود.
شهرهایی کە امروز دیگر هیچ نیازی بە پرزنت و معرفی خویش ندارند و در طی انقلاب "ژن، ژیان، ئازادی"، فریاد آزادیخواهی و هویتطلبی خودشان را بە وضوح بە گوش ایادی تمامیتخواهی و فاشیسم رساندەاند. از جنوبی ترین شهرها همانند: دهلران، درەشهر، آبدانان و سرابلە در استان ایلام گرفتە تا شاباد، سرپل ذهاب، قصرشیرین و صحنە در استان کرماشان… کە با نگاهی دقیق و رصد تحولات و اعتراضات در شهرهای فوق و دیگر شهرهای مناطق جنوب کوردستان ایران، در طول هفت ماە گذشتە، تصویر واضحی از هویت جمعی مردمانش را بە هر بینندەی غیر مغرضی ارائە میدهد.
شهرهایی کە حاکمان مطلقنگر، بیش صد سال، هر آنچە را کە در توان داشتند برای فارسیزە کردن و زدودن هویتشان، بە کار بستند. اما امروز پروژە خود را شکست خوردە میبینند چرا کە شهرهای فوقالذکر با چرخش فرهنگی و زدن سیلی محکمی بە صورت فاشیسم فارس محور و ایران شهری، امروز دارای عمیق ترین گفتمان کوردستانی هستند. مناطقی کە ایران شهریها و تمامیتخواهانی همچون ایرج مصداقی، با پیادەسازی پروژەی آسمیلاسیون توسط پدرخوانداشان یعنی رضا قزاق، کارشان را تمام شدە میدانستند و در توهمات خود و در اوج وقاحت، آنان را فارس میپنداشتند. حال کە نقشەهای شومشان را نقش بر آب و آرزوهایشان را بر باد رفتە میبینند با علم بە نقش فعالین فرهنگی، بە امثال آقای بهروز بوچانی می تازند.
آقای ایرج مصداقی کە خود را فعال حقوق بشر میپندارد، با توهین بە مردمان سربلند جنوب کوردستان ایران بە ویژە کرماشان و ایلام بە خوبی نشان میدهد کە نتوانستە تحولات اخیر در این مناطق کوردستان را هضم نماید و تو گویی چون شهر بدرە (زادگاە آقای بهروز بوچانی) در جنوب استان ایلام قرار دارد؛ دیگر باید بە کلی هویت خود را از دست دادە باشد و نشانی از کورد بودن و کوردایەتی در آنجا باقی نماندە باشد؛ چە برسد کە کسی قصد داشتە باشد بە قول آقای مصداقی، از این شهر علم کورد را بە دست بگیرد! برای همین صحبتهای آقای بهروز بوچانی کە این روزها خار چشم فاشیستها و ایرانشهریها شدە است، برای او گرانتر از هر فردی در شمال ر کوردستان ایران است و بە مذاقش خوش نمیآید و با نقل قول از دوستان توهمی خود، کە در واقع بر آن است کە حرف خود را از زبان آنها بیان نماید؛ صراحتا و آشکارا بە مردمان کرماشان و ایلام توهین میکند و سعی در ایجاد اختلاف و تفرقە افکنی میان ملت کورد در جنوب و شمال این سرزمین را دارد… کاری کە پدرخواندەاشان رضا قزاق با صرف وقت بسیار و هزینەهای گزاف نتوانست بە انجام برساند و بعد از دورهی پهلوی نیز، جمهوری اشغالگر اسلامی نیز در به انجام رساندنش ناکام ماند و با آگاهی جمعی فعالان فرهنگی تیر تمامیت خواهان و فاشیست های ایران شهری به سنگ خورد…
آقای ایرج مصداقی کە بە گفتەی خود دوستان کورد زیادی دارد؛ ای کاش از آنها درخواست میکرد تا قصەی داوود خان کلهر، کە یکی از رهبران دلیر کورد بودە است، را برای او بازگو کنند کە بە حکومت کرماشان راضی نبود و قصد فتح تهران را داشت… یا قصەی شاە محمد یاری کورد، یکی دیگر از رهبران فرزانە و قهرمان ملتمان را کە بر علیە دیکتاتوری رضا قزاق قیام کرد… کە البتە ناگفتە پیدا و بر همگان مبرهن است کە ایرج مصداقی و امثال مصداقیها بە خوبی از جایگاە کرماشان و ایلام و پیشینەی تاریخی این استانها و بە طور کل مناطق جنوبی کوردستان آگاه هستند و این صحبتها نشان از پیش فرضهای استعماری و شکست پروژەای دارد کە آنان موفق میپنداشتند.
در همین راستا باید جملەی بە یاد ماندنی و زیبای استاد ناصر رزازی، هنرمند مشهور و نام آشنای کوردستان را بە تمام ایادی فاشیسم ایرانشهری و تمامیت خواهی یادآوری کنم کە میگوید: "ئەگەر ئی جارە باینەو، وە ئیلامەو تێیەینەو".
بە این معنا کە: اگر بار دیگر برگردیم، این بار در ایلام شما را ملاقات خواهیم کرد!