دیاکو دانا
دموکراسی بە مثابە یک شیوە حکمرانی در یونان باستان پا بە عرصە گذاشتە و در مسیر پیشرفت خود کە بە نظامهای دموکراتیک امروز رسیدە، با فراز و نشیبهای متعددی روبرو گشتە است. نکتەی کلیدی کە در اینجا بایستی مورد توجە قرار گیرد این است کە دموکراسی کە یک نظامی مردم محور است در پی اعطای این حق نفوذ مردم بر سیاستهای کلی حکومت و کنترل آنها و بیان آزادانە نقطە نظرات خود بدون ترس از عواقب را مهیا میکند. این سیستم در اساس حاصل دیدگاهها و طرز تفکر اندیشمندان و فیلسوفان آزاداندیشی میباشد کە در طول تاریخ افکار آنها رشد و گسترش یافتە است.
اندیشە چگونگی استقرار و شکلگیری دموکراسی در جوامع بە قرن ١٦ و آغاز دوران روشنگری در اروپا برمیگردد. یعنی در آن دوران کە حکومتهای مطلقە پادشاهی حکم فرما بودند، روند دگراندیشی در رابطە با ایجاد نظامی مطلوب کە خواهان محدودکردن قدرت پادشاهی و ایجاد نظامی کە مردم در آن مشارکت داشتە باشند پا بە عرصە گذاشت. در این میان انقلابات انگلستان، فرانسە و آمریکا نمونەای بارز برای اثبات این ادعا میباشند. در دوران معاصر نیز پس از جنگ جهانی دوم و سقوط آلمان نازی و ایتالیای فاشیست و بعدها با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و فروپاشی و سرنگونی برخی دیگر از رژیمهای دیکتاتور در کشورهای جهان سوم، سیستمهای دموکراتیک توانستند شکل گیرند.
در ایران نیز مبارزە برای تحقق دموکراسی کە گفتیم در اساس برآیند اندیشەهای اندیشمندان غربی است، بیش از یک قرن است در جریان میباشد. یعنی این روند از دوران قاجار و با تلاش روشنفکران غرب دیدە و پس از بە بازگشتشان بە ایران با الهام گرفتن از مفاهیمی چون "آزادی" و "قانون" آغاز و با انقلاب مشروطە بە انجام رسید.
نکتەی کلیدی کە باید بدان توجە داشت این است کە علیرغم آنکە بیش از صد است برای تحقق دموکراسی در ایران مبارزە میشود، اما چنین نظامی تاکنون استقرار نیافتە است و موانعی سد راە دموکراسی بودەاند کە تا بە امروز نیز استقرار آن را بە تاخیر انداختەاند. البتە بە روایتی دموکراسی در ایران در سە بازە زمانی کوتاه، یعنی دوران مشروطە در سال ١٢٨٥ هجری شمسی کە با بە قدرت رسیدن رضاخان و ایجاد حکومت مرکزگرای پهلوی متوقف شد، در سال ١٣٢٠ و در بحبوحە جنگ جهانی دوم و حملە متفقین بە ایران پس از برکناری رضاشاە کە موجب خلاء قدرت شدە و برای مدتی کوتاە احزاب و جریانات سیاسی توانستند در عرصە سیاسی حضور داشتە باشند و در نهایت پس از پیروزی انقلاب خلقهای ایران و سرنگونی رژیم شاهنشاهی کە مجددا در خلاء قدرت بار دیگر احزاب و جریانات سیاسی توانستند در دورەای کوتاە در میدان حضور یابند اما در نهایت این فرصت نیز با روی کارآمدن خمینی و اطرافیانش کە با سیاستهای عوامفریبانەیشان انقلابی را کە تمامی جریانات سیاسی در آن سهیم بودند را مصادرە و همە چیز را بە نفع خود تمام کردند از دست رفت. خمینی و اطرافیانش بار دیگر افسار قدرت را در دست گرفتە و سیستمی مذهبی، دارای قوانین اسلامی را مستقر نمودند.
حزب دموکرات کوردستان ایران کە از آغاز تشکیل خود بر مسالە دموکراسی در ایران تاکید داشتە و مبارزات خود را تاکنون نیز بە منظور دستیابی بە این هدف ادامە دادە است، در همان آغاز انقلاب و برمسند قدرت نشستن خمینی و با درک تمامیتخواهی نظام جدید با آن بە مخالفت برخاستە و خواستار ایجاد دموکراسی در ایران و خودمختاری در کوردستان شدند. جمهوری اسلامی در نهایت با حملە نظامی بە کوردستان بە منظور تسخیر بزرگترین پایگاه مقاومت برآمد و بعد از آن توانستە در مدتی بیش از چهار دهە سیستم حکمرانی غیردموکرات و تمامیتخواە خود را تحمیل کند. اما امروزە کە شمار بیشتری از مردم خواستار تغییر این نظام شدە و از سرکوب و جنایتهای آن بە ستوە آمدەاند و در اعتراضات خود خواستار گذار از چنان سیستم ناکارآمدی هستند، مجددا جریانات سیاسی مختلف از سیستمهای حکمرانی متنوعی برای آیندە ایران سخن بە میان میآورند. در این میان حزب دموکرات کوردستان ایران همچنان سیستمی مبتنی بر دموکراسی واقعی را کە امکان پلورالیسم (تکثرگرایی) و بە رسمیت شناختن تنوعات را در خود داشتە باشد، بهترین سیستم برای آیندە ایران میداند. شکلگیری چنین سیستمی در ایران کە منطبق با فلسفە مبارزاتی حزب دموکرات است، از چند منظر دارای بحث و گفتگو میباشد:
نخست اینکە، آنچە باید در ایران آیندە پیش از هر چیز بدان اهمیت دادە شود احقاق حقوق ملی دیگر ملیتهای ایران است کە پس از روی کار آمدن پهلوی اول کە برای ایجاد سیستمی متمرکز کە در آن بە منظور ذوب کردن دیگر ملل ایرانی در قالب فرهنگ ملت فارس و ناسیونالیسم ایرانی/فارسی آن را نقض کرد و در عصر پهلوی دوم و نیز در دورە حکمرانی جمهوری اسلامی نیز ادامە داشتە است. حال آنکە امروز پان فارسیستها کە غالبا در جبهە سلطنتخواهان هستند، با همان دیدگاە بە ایران آیندە مینگرد و بە مانند قبل دیگر ملل ایرانی را بە عنوان اقوام و طوایف میبینند. در حالی کە حزب دموکرات کە از همان بدو تأسیس بە منظور نهادینە ساختن دموکراسی در ایران و در عین حال احقاق حقوق ملی و حق تعیین سرنوشت ملت کورد بنا نهادە شد هماکنون نیز بر سیستمی فدرال تاکید دارد کە در آن تمرکزگرایی مردود و تمامی ملل بتوانند بە یک اندازە در قدرت و ادارە سیاسی کشور سهیم باشند.
ثانیا، وجود احزاب، نیروهای سیاسی و تنوعات مخلتف در جامعە کە بتوانند در قدرت مشارکت داشتە باشند یکی دیگر از ارکان دموکراسی است کە چنانکە اشارە شد، حزب دموکرات در چهارچوب مفهوم پلورالیسم بە آن معتقد است و آن را برای جامعە مطلوب قلمداد میکند. در رابطە با جامعە ایران پیشتر حکومت پهلوی و در چهار دهە اخیر جمهوری اسلامی بە اعمال ایدئولوژیهای خود و حذف و نابودی دیگر ملل و حتی نیروهای سیاسی پرداختند؛ این نیز یکی از موانع پیش روی دموکراسی بودە است. بە طور کلی از دیدگاه حزب دموکرات وجود آزادی احزاب، نیروهای سیاسی ضرورتی است کە ایران آیندە، باید بر اساس آن پایەریزی شود.
سوم اینکە، نظامی سکولار کە مبتنی بر جدایی دین از سیاست است یکی دیگر از ضروریاتی است کە از دیدگاە حزب دموکرات باید در آیندە ایران مورد توجە ویژە قرار گیرد. دلیل این اهمیت آن است کە، جامعە ایران در کلیت خود و دیگر مذاهب غیرشیعی بە طور خاص قربانی خوانش مسئولان جمهوری اسلامی از اسلام موازین اسلامی شدەاند کە موجب استقرار دیکتاتوری مذهبی شدە کە مردم را با رنجهای بسیاری مواجە کردە است. از این رو است کە حزب دموکرات نیز مکررا اعتقاد راسخ خود بە سکولاریسم را ابراز داشتە است.
خوشبختانە بە نظر میرسد کە امروزە بیش از گذشتە شهروندان ایران بە حقانیت مواضع حزب دموکرات در مواجە با جمهوری اسلامی پی بردەاند. شاهد آنکە طی شش ماە اخیر و در جریان خیزش انقلابی ژینا مشاهدە کردیم کە اینبار جامعە ایران ضمن صحە گذاشتن بر شعارهای چند دهە پیش حزب دموکرات (برای مثال: مخالفت با حجاب اجباری و تحریم انتخابات نمایشی) با سر دادن شعارهایی مبنی بر استقرار دموکراسی و آزادی، علیە سیاستهای رژیم بە خیابان آمدە و قربانیان زیادی نیز تاکنون و در راستای رهایی از چنان حکومت خودکامەیی دادەاند. خیزشی کە تمامی ملل ایرانی یکصدا بدون هیچ تعلق خاطری بە مذهب، نژاد، جنسیت و بە شیوەای متحدانە در آن مشارکت داشتەاند.