مصطفی هجری
اخیرا علی خامنەای در دیداری که با دانشجویان بسیجی داشت از جمله در پاسخ به درخواست بعضی چهرههای سیاسی منتقد رژیم در رابطه با انجام همهپرسی در مسایل کلان کشور، اظهار کردند "مگر همه مردم که باید در رفراندوم شرکت کنند، امکان تحلیل آن مسئله را دارند؟ این چه حرفی است؟". در توضیح این گفته رهبر رژیم، طبق روال همیشگی رسانههای حکومتی و جمعی از طرفدارانش با شرح و بسط بیشتر و روشنتر در تایید این سخنان سعی کردند که "عوام الناس" را از عمق حکمت و حقانیت این سخنان آگاه کنند. از جمله سخنرانی غلامعلی حداد عادل در جمع "شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی" که خود ریاست آنرا برعهده دارد، سخنانی کە بیش از دیگر طرفدران خامنەای جلب توجە نمود. ایشان با اعلام اینکە همه پرسی موجب ایجاد "فتنه" میشود، اذعان کرد که این امر، کار را برای جمهوری اسلامی پیچیدهتر میکند.
شرح ماجرا اینکه در رفراندوم، مردم به سیاست و عملکردها و بطور کلی به ماندگاری این رژیم رأی نمیدهند و این در فرهنگ جمهوری اسلامی " فتنه" نامیده می شود و به درستی (کار را بر جمهوری اسلامی خیلی پیچیده میکند). اگر آنان (ولی فقیه و حلقە قدرت) از رأی مردم به طرفداری از رژیم اطمینان داشتند، با اتکا بە سخن خمینی "میزان، رأی ملت است" شاید نسبت به انجام دادن رفراندوم اینچنین سختگیر نمیبودند و نه تنها آنرا فتنه به حساب نمیآوردند، بلکه قوه تحلیل مردم از مسائل مطرح شده در رفراندوم را نیز به شیوهای دیگر میستودند. تا اینجای سخن میشود نتیجه گرفت که: رژیم پیشاپیش از بینش و رأی مردم در مورد چنین رفراندومی آگاه است و میداند که رفراندومی که مردم آزادانه و بدون وحشت از نیروهای سرکوبگر و عواقبش در آن شرکت کنند، بدون تردید بازنده اصلی آن جمهوری اسلامی است. پس رژیم برخلاف تبلیغات و بوق و کرنای رسانههای حکومتی و معدود طرفدارانش، رژیمی منفورو منزوی بودە و سرانجام مضمحل خواهد شد.
سویەی دیگر این موضوع این است که مردم سالهاست از جمهوری اسلامی بیزار و ناامید شدهاند، زیرا طی این سالیان امید به اصلاح و گشایش در رژیم در راستای آزادی بە امری واهی تبدیل گشتە، زیرا کە رژیم در قبول مسئولیت و بهبود بخشیدن به معیشت مردم و صدها خواست انباشتە شدە برحق آنان روی خوشی نشان نداده و روز به روز فشار بر آنان را بیشتر و بیشتر کرده است. جنبش "ژن ، ژیان، ئازادی" که نزدیک به ٨ ماه پیش و با قتل" ژینا" به دست نیروهای گشت ارشاد آغاز شد و در بطن آن شعارهای ساختارشکنانە و براندازانە در سراسر کشور شکل گرفت و تاکنون نیز ادامه داشتە است، به درستی گذار از تمامیت و کلیت رژیم جمهوری اسلامی بوده است، جنبشی کە سویەهای آن، رفراندوم "نە بە جمهوری اسلامی "را تداعی نمودە است.
بنابراین در این مقطع زمانی، سخن گفتن از رفراندوم و پرداختن به این موضوع جز منحرف کردن اذهان عمومی از سرنگونی به انجام دادن رفراندوم و دادن پیامی متضاد به خواستەهای ملل ساکن در جغرافیای ایران و افکار عمومی جهان نیست. آنچە مبرهن است از این دوگانگی بازهم رژیم میخواهد به نفع خود استفاده کند. به ویژه که امروزه بر همگان آشکار شده است که رفراندومی که از آن سخن میرود با وجود برسرکار بودن چنین رژیمی، همانا مصداق "آب در هاون کوبیدن" است، و به هیچ جایی نمیرسد.
در این مرحله از خیزش مردم ایران علیه رژیم و رویکرد مثبت جامعه جهانی در پشتیبانی از خواستەهای آنان، عوامل و اصحاب رسانههای حکومتی همیشه بر آن بودهاند که توجه مردم را از متن واقعیتها و خواستەهای اصلی مردم که سرنگونی رژیم است به مسائل فرعی و حاشیەای منحرف کنند و انتقادات از کلیت رژیم را به برخی از مسئولین نسبت بدهند و شاید هم آن را واگذار بکنند.