کوردستان میدیا

سایت مرکزی حزب دمکرات کوردستان ایران

کوردهراسی از پلیدترین تزهای جنگ روانی رژیم (قسمت پنجم و پایان)

12:12 - 1 اردیبهشت 1402

هوشیار احمدی

قتل حکومتی ژینا، تاریخ سیاسی کوردها و سایر ملل ایران بویژه ملل تحت ستم را تا حدود زیادی متحول کرد و در کلیت خود نگرش و روابط و گفتمان جامعه ایران را نسبت به کوردها تغیر داد. تغییری اجتناب ناپذیر، تغییری که می‌توان حتی از آن بعنوان تغییری تحمیلی عنوان کرد. تحمیلی بیشتر برای رژیم فعلی ایران و متعاقبا راسیسم ایرانی- پارسی که نمودش را می‌توان به روشنی، بعنوان مثال در شکل یک سلطنت‌طلب شاه اللهی شاهد بود. سلطنت طلبی که برای رهایی از هیستریای تجزیه ایران و تهدید تمامیت ارضی، تا موازات و همسویی و همنوایی با رژیم جمهوری اسلامی و پشتیبانی، تشویق و تمجید سپاه پاسداران نیز پیش می‌رود.

به عبارت دیگر، از این پس به سهولت می‌توان نگرش اجتماعی، سیاسی ایران فعلی را به پیش و پس از قتل حکومتی ژیروی کوردستان تقسیم کرد. در ایران پیش از قتل ژینای کوردستان ، جامعه ایران، اعم از سیاسی و غیرسیاسی‌اش تقریباً حول محوریت افکار عقایدی خاص می‌نگریست، تاُمل می‌کرد و موضع گیری می‌نمود. حول محوریت افکار و عقاید استراتژی کوردستان هراسی و متعاقب آن کورد ستیزی. ایدەای که همچنان که به تفصیل بدان پرداختیم، کاملاً ساخته و پرداخته مراکز جنگ روانی رژیم بوده و برای عملی کردنش از سوی رژیم هزینەهای سنگینی براش پرداخته شده و در نتیجه آن، ملت کورد و جامعه ایران نیز متحمل هزینەهای سنگین‌تر مادی و معنوی شدەاند.

در همان هفتەهای اول جنبش‌ ژینای کوردستان، جامعه ایران بخصوص ملل تحت ستمش، یکصدا به سیل خروشان اعتراض علیه این جنایت و عملکرد لبریز از جنایات رژیم به پا خواستند. نکتەای که بسیار حائز اهمیت بوده و هست، اینبار و این زنجیره اعتراضات بلعکس سیاست کوردستان هراسی رژیم، به کوردستان شناسی وسیعتر و عمیق‌تری گرایید. ایرانیان اعم از فارس و ملت‌های تحت ستمی مانند عرب، آذری، بلوچ، ترکمن، گیلک و... به جنبشی پیوستند که از کوردستان شروع شده و کوردها پیشگامانش بودند.

صد البته باید تاکید نمود، کوردها و کوردستانیان بعد از انقلاب ١٣۵٧ نیز، یعنی نزدیک به ۴۵ سال پیش هم پیشگام حرکتی مترقیانەی مشابه بودند که اگر آنزمان مانند امروز مردم ایران از آن نیات ترقی‌خواهانه ملت کورد بخصوص حزب دموکرات کوردستان ایران آگاه می‌شدند و ازش بی دریغ پشتیبانی می‌کردند، شاید نه تنها دچار منجلاب واپسگرایی رژیم آخوندی نمی‌شدند، بلکه ایران امروز از پیشرفته ترین و مردمش از خوشبخت ترین مردمان خاورمیانه می‌بودند.

به عبارت دیگر حزب دموکرات کوردستان ایران بعنوان رهبر مبارزات ملی دموکراتیک ملت کورد در ایران، با تاکید بر ماهیت دموکراسی‌خواهی جنبش مبارزاتی ملت کورد و انقلاب غصب شده ایران و همچنین پلورالیسم و متنوع بودن جامعه ایران از لحاظ ملی، دینی، مذهبی، فکری، عقیدتی، سیاسی و غیره به رفراندوم استبداد محور آیت اللـه خمینی و سران کنونی نظام "نه" قاطعی گفتند و متعاقب آن اکثریت نزدیک به قاطع ملت کورد در ایران نیز به تبعیت از حزب متبوعشان، با اذعان به نادموکراتیک بودنش، در آن رفراندوم کذایی شرکت نکردند.

متاسفانه آن زمان امکانات ارتباطی بسیار ضعیف بود و علاوه بر آن نیز، رژیم ایران، کوردستان و حوادثش را تقریبا بطور غیر علنی، تحریم رسانەای کرده بود. به شیوه‌ای که مردم سایر بخش‌های ایران فقط می‌توانستند از کانالهای اطلاع رسانی رژیم از کوردستان و حوادثش و همچنین احزاب، سازمانهای سیاسی و رهبران ملت کورد مواضعشان مطلع شوند! مطلع حول محوریت تز استراتژیک جنگ روانی کوردستان هراسی و کوردستیزی. چنانچه در بخش‌های قبلی مقاله بدان اشاره شد، اطلاعاتی که از کانالهای اطلاع رسانی رژیم به خورد جامعه داده می شد، اطلاعاتی کاملا ساخته و پرداخته شده دستگاه های جنگ روانی رژیم بودند. 

به همین دلیل نیز بود که از سوی سران رژیم، از کوردستان سیاسی آن زمان، بعنوان غدەای بدخیم تعبیر می‌شد. غدەای از دموکراسی، آزادی، آزادی‌خواهی، حق‌طلبی، پلورالیسم فرهنگی، فکری و سیاسی، آزادی زن و احترام به حقوق مساوی‌اش با مرد و غیره. این غده با آن ویژگی‌ها نه تنها نمی‌بایست به سایر بخش‌های ایران سرایت پیدا می‌کرد، بلکه بایستی هرچه سریعتر فکر بکری به حالش می‌شد. همین نیز باعث شد که تئوری جنگ روانی کوردستان هراسی و کوردستیزی با شدت هرچه بیشتری تعقیب و اجرایی می‌شد.

در نتیجه سیاست‌های آن زمان رژیم، شکاف میان ملت کورد و سایر بخش‌های ایران به حدی عمیق شده بود که کسی غیر از حضور در نقش نیروهای نظامی، امنیتی و اطلاعاتی، جرأت نکند به کوردستان و دیار کوردها سفر کند و حتی کوردهای که به شهرهای دیگر ایران سفر می‌کردند، با طرز نگاه و دیدگاەهای که مواجه می‌شدند، بایستی سعی می‌کردند هویت خود را پنهان نمایند و تا این اواخر نیز به یومن تزهای جنگ روانی رژیم، کوردها از سوی سایر ایرانیان همچنان با کنایەهای توهین آمیز و ضدانسانی "کوردها سر می برند" مواجه می‌شدند. در این راستا، نتایج این سیاست رژیم به جایی رسیده بود که یکی از خلبانان هلیکوپترهای ارتشی جمهوری اسلامی  این تبلیغات ضدبشری را علیه کوردها چنان باور کرده بود که در پخش زنده یکی از برنامەهای تلوزیونی صدا و سیمای رژیم با وقاحت بگوید، در کوردستان گوشت خلبان هلیکوپتر کیلویی آنقدر می‌ارزید!

با تأملی بر رویدادهای چند ماهه اخیر جنبش فراگیر ژینای کوردستان به این حقیقت پی خواهیم برد که از نقاط مثبت و قوت این جنبش برای کوردها و سایر ملل تحت ستم ایران، فعال شدن پسوند (شناسی) به جای پسوند (هراسی) بود. در واقع این پسوند تنها به ملت کورد خلاصه‌ نمی‌شود، بلکه سایر ملت‌های دیگر مانند بلوچ، عرب، آذری، ترکمن و گیلک را دربر می‌گیرد. شاید بتوان با جرأت گفت، تمام ایرانیان در طول چند دهه اخیر، به اندازه این چند ماهه جنبش ژینا، با واقعیت همدیگر و بویژه ملت کورد آشنا نشده بودند.

جامعه کوردستان بلعکس سایر بخش‌های ایران، بخصوص کلانشهرها که عمدتا به فکر رفاه بیشتر، زندگی بهتر، خوش گذرانی و نهایتاً دسترسی بیشتر به آزادی‌های یواشکی بودەاند، به دلیل حضور مداوم و اجباری در مبارزه پیگیر علیه استبدادهای پی در پی ایران از استبداد ستم شاهی تا دیکتاتوری آخوندی، به جامعەای سیاسی مبدل گشته است، جامعەای که تحزب و تشکیلات و سازماندهی در آن عمیقاً ریشه دوانده و این حقیقت نیز بر کسی پوشیده نیست. جامعەای که طی دهەهای اخیر بارها عملاً و میدانی ثابت کرده است، که جامعەای هوشيار و هوشمند و از لحاظ مبارزاتی فعال و توانمند می‌باشد.

در دهه‌های گذشته حتی در زمان استبداد ستم شاهی نیز ملت کورد بطور مداوم در مبارزه با حکومت‌های مرکز گرای ایران بوده است. مبارزەای با ویژگی‌های رهایی ملت کورد از ستمهای گوناگون و دموکراسی‌خواهی. در این میان، علاوه بر حضور مداوم احزاب و سازمان‌های سیاسی و تلاش‌های سازماندهی شده تشکیلاتی آنان جهت تنویر و هماهنگی افکار عمومی در راستای خواستهای برحق ملت کورد و خنثی کردن تبلیغات منفی و مخرب دستگاه‌های حکومتی علیه ملتشان، جنبش‌های دانشجویی کورد در دانشگاه‌های سراسر کشور همیشه از فعال‌ترین جنبش‌های مبارزاتی ملت کورد بودەاند. با این حال نیز می‌توان گفت، در سطح جامعه ایران به اندازه جنبش ژینا در خنثی کردن پروژه ضدانسانی کوردستان هراسی و کوردستیزی مؤثر نبودەاند.

و اما اکنون به وضوح نکتەای بسیار مهم برای ملت کورد آشکار شده است. متعاقب تحولات اخیر حول جنبش ژینا، تحرکاتی دیده می‌شوند که ناظران هوشیار را برآن می‌دارند با دقت و تأمل بیشتری بخصوص به ایران پسا جمهوری اسلامی بنگرند.

بایستی با قاطعیت گفت، مشکل سیاست کوردستان هراسی و کوردستیزی متاسفانه تنها با پایان رژیم واپسگرای آخوندی ختم نمی‌شود و نخواهد شد، بلکه با تأملی ساده، نه تعمق بر کنش و واکنش‌های برخی از سیاسیون و سیاسی نماها، بویژه طیف راسیست‌های ایرانی- پارسی محور، پان پارسیست(پان ایرانیست)‌ها و شاه اللهی‌ها در قالب سلطنت‌طلبان خودآلترناتيو بین، به این واقعیت تلخ پی خواهیم برد که آنها نیز با همان عینک حزب اللهی‌ها به کوردستان، کوردها و سایر ملل تحت ستم در ایران و خواسته‌ها و حقوق و مبارزاتشان می‌نگرند.

اکثریت آنها بر محوریت ایران یک کشور و یک ملت و یک زبان تاکید متعصبانه می‌ورزند. در این رابطه نیز به هر وسیلەای و راهکار و سیاستی جهت مشروعیت بخشیدن به اعتقاداتشان متوسل می‌شوند. آنها حتی موازی و همنوا با جمهوری اسلامی، بعضاً بر پشتیبانی خود از نهاد تروریستی و سرکوبگری همچون سپاه پاسداران جهت رویاروی، سرکوب و قلع و قمع مبارزان ملیتهای دیگر زیر لوای حفظ تمامیت ارضی و مقابله با تجزیه طلبی تاکید کردەاند و از آن نیز نه تنها آبایی ندارند، بلکه بعنوان موضعی افتخارآمیز بدان می‌بالند.

با این اوصاف برای همگان روشن است، سیاست‌های دگرهراسی و دگرستیزی‌ای همچون کوردستان هراسی، کوردستیزی، آذربايجان هراسی و آذری ستیزی، الاحواز  هراسی و عرب ستیزی، بلوچستان هراسی و بلوچ ستیزی، ترکمنستان هراسی و ترکمن ستیزی و... غیره همچنان از سوی عدەای در پوشش‌های مختلف ادامه خواهد داشت. این سیاست دگرهراسی برخی از طیف‌های ملت حاکمه نیز، فقط و فقط با آگاهی اکثریت اعضای ملت‌های تحت ستم در ایران از حقوق انسانی، ملی، سیاسی، فرهنگی و دموکراتیک خود، برای همیشه شکست خواهد خورد و به بایگانی تاریخ سپرده خواهد شد.