شارو کرماشانی
نویسنده این مقاله سعی دارد، با معرفی یک واژه نو، کنشگران فلسفه، روشنفکران و زبانشناسان را به میانه متنی فرا خواند که بحثبرانگیز است و با شرحی اجمالی بر تاریخ، فرهنگ و نژاد بر بستر غرور میهنی و تفاوتها، آنرا با نتیجهگیری به پایان ببرد.
شهید و شکوهبان
دو ابرواژه، که هر کدام بار معنایی خود را دارند. دو درجه و مقام در ستایش و مدح دو قهرمان که جانفشانی کردەاند، اما هر کدام در پی هدفی و از منظر ستایشگران خود مدح و مورد ستایش قرار میگیرند. یکی قدمت هزار و چهارصد ساله دارد و دیگری مهمان تازه وارد آغاز یک انقلاب با شعار "زن، زندگی، آزادی" است.
شهید در زبان انگلیسی همان "مارتیر" است و ریشەی یونانی دارد. مارتیر بە کسی گفتە میشود کە در راە باور، عقیدە و میهن بە آن مقام رسیدە باشد. چه با انگیزه الهی و چه بدون آن.
. مفهوم شهید "گواە" و "حاضر" است و درجات مختلفی دارد. شهید از صفات، اللـە است و چندین بار در قرآن آمده است. بر اساس فقە و تعاریف دین اسلام در هر دو مذهب سنی و شیعە "شهید" بە کسی اطلاق میشود کە بە خاطر دفاع از دین، شرافت، ناموس و میهن با انگیزە الهی بە این درجە نائل آمدە باشد و بدون انگیزەی الهی و "جهاد فی سبیل اللـە"، شهید محسوب نخواهد شد. بە عنوان مثال اگر کسی آتئیست و یا خداناباور باشد و یا مسلمان باشد اما بدون انگیزەی الهی و صرفا بە خاطر دفاع از میهن جانفشانی کرده باشد طبق تعاریف اسلام شهید محسوب نخواهد شد و پاداش بهشتی نخواهد داشت.
با استناد به روایات "ابن حجر عسقلانی" اولین شهدای صدر اسلام "یاسر" که تحت شکنجه از دنیا میرود، اولین شهید مرد و سمیه همسر او نیز که به علت درشتی کردن به ابوجهل شکنجهگر توسط وی کشته شده است، اولین شهید زن محسوب میشوند. از سوی دیگر حمزه "سیدالشهدا" و امام حسین "سالار شهیدان" لقب گرفتند.
در طول تاریخ، جنگهای خونینی بین مسلمانان در گرفته است و از هر طرف جنگ، کشته شدەگان خود را شهید و جان باختەهای طرف مقابل را کافر خطاب کردەاند.
مثال: جنگ عراق و ایران و داعش با دیگر مسلمانان.
شکوهبان (شکۆبان)
"شکوهبان" بر گرفته از واژه "شکۆ" در زبان کوردی بە مفهوم غرور و سربلندی است. واژە "شکۆ" نیز "باز تعریف" "شا" بدون حرف "ه" با بار معنایی بزرگترین + "کۆ" بە مفهوم رفیعترین قلە در ادیبات فولکلور کوردی است.
واژە "شکۆ + بان" = حافظ عظمت، غرور و سربلندی در بالاترین سطح از زمین پست و نزدیکترین فاصلە بە خورشید و ماە و ستارەگان است.
در ضرب المثلها، خاک و زمین مصداق فروتنی و کوه بیانگر غرور است.
شکوهبان، سرزمیناش را بهشتی میپندارد مقدس و جاننثار است، در برابر خصم و خصامی که خیال جهنمی کردن آنرا در سر می پرورانند. شکوهبان از دل فلسفەی تجربهگرایی زادە شدە و پرورش یافتەی منطق و روشنگری است. هستی را در میعادگاە عرفانی بە آفریدگار میسپارد و از هیچ خداوندی مطالبەگر پاداش بهشتی ماورائی نیست.
او عاشقی است که فقط میبخشد و برای پاسداری از غرور میهن معشوق و هم میهناش هیچ شرطی نمیگذارد. در شرحنامەاش اخلاق مدار است و ظیفهگرا، نه پیرو فقط یک اخلاق تعریف شدەی غایتگرا.
حال بدانیم جنس شکوهبان از چیست و از کجا سرچشمه میگیرد؟
همانگونه که اثرانگشت تقریبا هفت میلیارد جمعیت کره زمین، هیچکدام شبیه همدیگر نیست و انسانها فیزیکشان در شرایط آب و هوایی گوناگون دارای گوناگونی است، همانطور هم خصلت انسانها در همه جا با هم تفاوت دارد و یکدست نیست.
اینجا منظور کمتر و بیشتر و بهتر و بدتر نیست، بلکه بحث بر سر تفاوتهاست. خاک نرم است و غبارانگیز و ریزگردساز. نهایت بلندی آن تپه است و دشتها را میسازد. اما سنگ سخت است و ستون فقرات کوه میشود؛ پس بلندی بر سختی و سفتی استوار است. خاک تحت فرمان باد، سیل، و زلزله در دگرگونیست اما کوه استوار و پابرجا است.
کوردستان هم سرزمین کوەهاست و خصلت انسانهای کورد حکایت از سرسختی و ماندگاری دارد.
اجازه بدهید کمی به تاریخ برگردم و مثالی بزنم!؟
پس از حمله اعراب و شکست ساسانیان که همان کوردهای امروزی بودند، دین اسلام با توسل به شمشیر گسترش یافت. در همه قلمرو اسلام برای مسلمانان مسجد ساخته شد و امروزه در همه کشورهای اسلامی به آن مسجد میگویند، اما در کوردستان چنین نیست و آنها نمیگویند مسجد بلکه میگویند "مزگت" و "مزگوت" درست همان عبادتگاه زرتشتیان که در کتب فارسی "مزگات" نوشته شده است. چهارشنبه سوری و عید نوروز و شب یلدا را هم همین مردم حفظ نمودهاند.
بله از تفاوتها سخن گفتم تا بر ما معلوم شود که چرا دەها نفر در خیزش انقلابی ژینا (ژن، ژیان، ئازادی) زیر شکنجه جان باختند و به اعتراف تلویزیونی نکشید؟ آیا این مقاومت مصداق بارز همان سنگ و خاک نیست؟
نویسنده این مقاله هرگز بر آن نیست که افکار نژادپرستانه را رواج دهد و یا حمایت کند.
ابدا! چنین نیست. بلکه سخن از تفاوت خصلتها را به میان میآورد تا بدانیم بار تعریفی شکوهبان با شهید هم تفاوت دارد و هرکدام بار معنوی خاص خود را تعریف میکنند. جنس ادبیات و اخلاق هم (صرف نظر از اشتراک جهانی دهکده جهان اینترنتی امروزی) هم، در سرزمینهای جهان متفاوت است. حتی ناسزا و ابتذال هم یکدست نبست. جنس شعر در کوردستان هم تصویرهای دیگری را در دل خود دارد. برای روشن شدن مطلب مثالی خواهم زد؛ "ژن، ژیان، آزادی" بار فلسفی آن بسیار متفاوتتر از شکل کلاسیکی شعری "مرد، میهن، آبادی" است. ناسزا در کوردستان "کوردستان گورستان فاشیستان بود" و باید از خودمان بپرسیم شعار کم بها و اما گستردە "سبزی پلو با ماهی..." چه سنخیتی با ادبیات یک دموکرات دموکراسیخواه اخلاقمدار دارد؟
توصیه نویسنده؛
بهتر است برای دریافت پاسخ پرسشهای درون این متن به وجدان مراجعه نماییم نه ستیز و ناسازگاری دیگری از جنس سبزی پلو با ماهی. واقعیتها را آنگونه که هستند بپذیریم و خشمگین نشویم، زیرا خشم بر استدلال و منطق رجحان مییابد، تفاوتها را بیشتر میکند و فاصلەها در دنبال کردن اهداف مشترک در فلسفه شهادت و شکوهبانی بیشتر میشود.
نتیجه گیری:
شکوهبان جان نثار جنگ بر سر سرزمین و غرور میهنی و آزادی و برابری حقوق انسانها است. سرزمیناش مرز جغرافیایی دارد و مردم آن سرزمین هموطن هستند. اما شهید در جهاد فی سبیل اللـه با انگیزه الهی جان باخته و به امت بدون مرز تعلق دارد . جهان زمینی شهید، فانی، خالی از ارزش دنیوی است و جهان جاودان او آخرت است. شکوهبان قهرمان آزادی در دل تاریخ یک ملت و یک جغرافیاست. در تداوم راه و هدف شکوهبانان دموکرات فاعل عمل دموکراسی است و اعتقادش احترام به همەی فرهنگها و عقاید و سلیقەهاست. یک انقلابی، در فلسفه جهان شکوهبانی کلام تاثیرگذار دارد و متاثر از کلام پوچ نیست. به شهید و شکوهبان و باورهای متفاوتشان احترام میگذارد، عزت و صیانت نفس دارد.
یک انسان روشنفکر، در راه مبارزه برای آزادی، خواه مسلمان و دگردین باشد، خواه آتئیست. هم به همرزمان ژینای شکوهبان هم به همکیشان سمیەی شهید احترام میگذارد و با هیچ باور غیر حاکمی در ستیز نیست.