رضا محمدامینی
وضعیت ایران تحت استیلای جمهوری اسلامی، برغم سرکوب و خفقان ددمنشانە و همەجانبە بسوی تحولات بیشتر میرود. رویدادهای چند ماە اخیر نشان دادەاند رژیم برای بقای خود از سویی از هیچ کردار ددمنشانە و جنایتکارانە ابایی ندارد و از سوی دیگر تنها سلاح حاکمیت برای حفظ این نظام ضد خلقی دستگاە سرکوب و خفقان و زندان است. سلاحی کە دیگر کارایی سالهای گذشتە را ندارد و علنأ پیداست تودەهای مردم ایران، بویژە زنان، کارگران و بطور کلی مردم آزادیخواە ایران ترسشان فروریختە و در واقع این آخوندها هستند کە مرعوب و هراسان شدە و نمیدانند چگونە از غرقابی کە خود خلق کردەاند خارج شوند. سرکوب، بازداشت و شکنجە اگر توانستە است تا حدودی خیابانها را آرام کند، اما مبارزە و مقاومت بە شیوەهای دیگر ادامە دارد و تودەهای مردم ایران بە این نتیجە رسیدەاند کە اینبار باید برای همیشە و تا سرنگونی این رژیم، آخوندها را ناچار بە عقبنشینی کنند. در اینجا آنچە آشکارا پیداست بی باکی مردم بویژە دختران و زنان آزادیخواە است کە بیش از تمامی اقشار و طیفهای مردم ایران طی مدت حاکمیت سیاە جمهوری اسلامی دچار محرومیت و سیەروزی شدەاند.
جمهوری جهل و جنایت جمهوری اسلامی هراسان و سراسیمە شدە و نمیداند در برابر موج نارضایتی و خشم مردم ایران در داخل و در خارج نیز در برابر انزوایی کە خود باعث و بانی آن است چە راهکاری در پیش گیرد.
رژیم نیک میداند کوچکترین پسرفت در برابر تودەهای مردم ایران بە معنای فروریزی هیمنە و تابوی سیاە جمهوری اسلامی است، لذا بە هیچ وجە در برابر خواست و مطالبات مردم ایران، بویژە زنان و برداشتن "حجاب اجباری" نرمش نشان نخواهد داد و بر تداوم سیاستهای تاکنونی خود بسیار اصرار دارند. با این اوصاف آنجە تاکنون بوقوع پیوستە و شاهد آن هستیم برخلاف خواست حاکمیت است. تابوی سیاە جمهوری اسلامی درهم شکستە و سرکوب خفقان و قلع و قمع پاسخگوی انقلاب زن، زندگی، آزادی نیست. بطور مثال اگر در سالهای گذشتە اعتراضکنندگان برای عدم شناسایی خود و جلوگیری از بازداشت و زندان نقاب بر صورت میکشیدند، اینک این سرکوبگران رژیم، بویژە "لباسشخصیها" هستند کە از بیم خشم و انتقام مردم جان بە لب رسیدە و بە خاطر آنکە شناختە نشوند سر و صورت خود را میپوشانند. این امر بە ما میگوید ترس از انتقام مردم و ناامیدی بە آیندەی جمهوری اسلامی نیروهای سرکوبگر رژیم را سراسیمە کردە و در فکر آتیەی خود هستند.
انقلاب زن، زندگی، آزادی، انقلاب ژینای کوردستان ادامە دارد و بیگمان برغم سرکوب و بازداشت فلەای و احکام سنگین بیدادگاە رژیم بە آزادیخواهان، در آیندە نیرومندتر از گذشتە گسترش مییابد. جمهوری اسلامی با بازداشت نویسندگان، منتقدان و بطور کلی آزادیخواهان و چهرەهای شناختە شدەی جامعەی ایران، قادر نیست ندای آزادیخواهانەی مردم را در گلو خفە کند و بسان گذشتە خود را از پیامدهای خشم و بیزاری فروخوردەی خلقهای ایران مصون دارد. اما آنچە در این میان حائز اهمیت است از سویی چگونگی کانالیزە کردن این انقلاب و توانمند کردن آن با کمترین هزینە است و از سوی دیگر استفادەی بهینە از تمامی پتانسیلهای خلقهای ایران و اتحاد آنها در راستای پیروزی این انقلاب است. البتە بغیر از کوردستان و بلوچستان کە در واقع پایگاە اصلی انقلاب زن، زندگی، آزادی هستند، تودەهای مردم ایران، بویژە زنان توانستەاند با نافرمانی مدنی رژیم را در تنگنا قرار دهند و سرکوبگران هیچ وسیلەای بە جز سرکوب برای دفاع از بە اصطلاح ارزشهای اسلامی، خصوصأ حجاب ندارند و در این میان دست بە ارعاب و تهدید و پلمپ مغازەها، بازار و مراکز تجاری زدەاند. با این حال همانگونە کە سردمداران رژیم از روی ناچاری اذعان داشتەاند کە این حربە، یعنی تهدید و بازداشت و... دیگر کارایی خود را ندارد و سرکوبگران رژیم قادر نیستند موج فزایندەی نافرمانی مدنی و نە بە حجاب اجباری را کنترل کنند، روند رویدادها بیانگر آن است برغم پافشاری رژیم و در رأس آن خامنەای، ناچار بە عقبنشینی خواهند شد. مقاومت تودەهای مردم ایران از سویی و درماندگی آخوندها در خاموش کردن لهیب خشم مردم از سوی دیگر بە ما میگویند نە تودەهای آزادیخواە مردم ایران میخواهند بسان گذشتە تسلیم قوانین ارتجاعی جمهوری اسلامی باشند و دستبردار خواست و مطالبات خود شوند و نە رژیم آخوندی برغم ددمنشی در سرکوب و کشتار مردم قادر است خیزش آزادیخواهانە مردم را سرکوب کند.
انقلاب زن، زندگی، آزادی، انقلابی برآمدە از دل تودەهای مردم ایران و برافروختن فوران خشم و بیزاری از ستم و اجحاف آخوندها است کە طی بیش از چهار دهە حاکمیت جنایتکارانە خود مردم را جان بە لب کردە و ایران پر برکت را بە ویرانە تبدیل کردەاند. این انقلاب باید با کمترین هزینە بیشترین دستاورد را در پی داشتە باشد، لذا باید با توجە بە شرایط مبارزە، شیوەها و راەکارهای جدیدی را در بر بگیرد. اگر طی چند ماە اخیر خیابانها کە بستر ابراز نارضایتیها و اعتراضات بود و اینک جمهوری اسلامی با توسل بە نیروهای سرکوبگر خود توانستە است ظاهرأ موج نارضایتیها را از سر بگذراند، با این وصف اعتراضات، بویژە از سوی بانوان و دختران و همچنین کارگران ادامە دارد و جمهوری اسلامی نیک میداند این آرامش ظاهری آغازی بر خیزشی بزرگتر است کە میتواند رژیم را سرنگون نماید. نویسندگان، فعالان رسانەای، هنرمندان و بطور کلی چهرەهای شناختەشدە و مردمی کشور تاکنون از هیچ فعالیتی در راستای انقلاب ژینا دریغ نکردەاند، لیکن برای پیشبرد این انقلاب باید بە شیوەی سازماندهی روی آورد. در کوردستان بسان مرکز ثقل انقلاب ژینا، احزاب و سازمانهای سیاسی، بویژە حزب دموکرات توانستەاند در همەی عرصەها و در فرایند رویدادها و پیکار مردم تأثیرگذار باشند. هرچند این مبارزە هزینەی خود را داشتە و بسیاری از جوانان کورد توسط دژخیمان جمهوری اسلامی بە شهادت رسیدند و صدها تن از آنان اینک در دخمەهای رژیم تحت شکنە قرار دارند، اما اغراق نیست اگر بگوییم ترفند جمهوری اسلامی در کوردستان با شکست مواجە شد و احزاب کوردستان با تحلیل درست و واقعبینانە خود توانستند هم روند اعتراضات مردمی را گسترش دهند و هم در دام رژیم گرفتار نیایند کە در صدد بود در راستای اهداف شوم خود، ملت کورد و آنچە همانند "کابوس" بە خورد مردم دادەاند "تجزیەطلبی" را آگرندیسمان کنند. بە همین خاطر بود کە رژیم جمهوری اسلامی در جریان انقلاب ژینا احزاب سیاسی کوردستان، بویژە حزب دموکرات را هدف حملات موشکی و پهپادهای خود قرار داد کە منجر بە جان باختن شماری از مبارزان کورد شد.
انقلاب زن، زندگی، آزادی در واقع مستلزم صبر و بردباری است و باید همەی طرفها بر اساس توان خود برای پیروزی آن مبارزە کنند. ولی باید این واقعیت را مد نظر قرار دهیم حاکمیت واپسگرای آخوندها با چنگ و دندان از نظام فاسد و ضد خلقی خود دفاع خواهد کرد و در این رهگذر خط قرمزی نمیشناسند. با اطمینان اتحاد تودەهای مردم ایران، بویژە دانشجویان، بانوان و دختران آزادیخواە، کارگران و مالباختگان و بطور کلی زحمتکشان قادر است ضامن پیروزی این انقلاب باشد. این فرایند نیز از طرفی بە احزاب و سازمانهای سیاسی و صنفی بستگی دارد کە تا چە حدی میتوانند موج اعتراضات را کانالیزە کنند و از طرف دیگر باید از همەی امکانات متعارف برای تغییر توازن قوا بە سود انقلاب ژینا سود جست.
این انقلان تاکنون بازتاب خوبی در خارج از کشور داشتە و هم اتحادیە اروپا و آمریکا مواضع مثبتی در قبال آن داشتەاند و هم در فضای مجازی جمهوری اسلامی نتوانستە است جنایاتی کە در جریان سرکوب خلقهای ایران را مرتکب شدە لاپوشانی نماید. بنابر این جمهوری اسلامی از سوی اکثریت کشورهای جهان و محافل و مجامع بینالمللی بە دلیل سرکوب وحشیانەی مردم ایران در جریان انقلاب ژینا محکوم شدە است. همچنین این رژیم بسان گذشتە بە سیاستهای منطقەای خود کە اساس آن بر تهدید امنیت جهان و خاورمیانە است ادامە دادە و برغم تلاش برای عادیسازی مناسبات با سایر کشورهای منطقە، نتوانستە است اعتماد همسایگانش را جلب کند. این عدم اعتماد نیز بدون تردید روند انزوای جمهوری اسلامی را در پی خواهد داشت.
انقلاب ژینای کوردستان، اگر از سویی توانمند بودە و توانستە است برای نخستین بار طی حاکمیت آخوندها بە مدت چند ماە تداوم یابد و سردمداران رژیم را سراسیمە کند، متأسفانە دارای نقاط ضعفی نیز هست کە رژیم از آن استفادە میکند؛ عدم اتحاد، دوری اپوزیسیون خارج از کشور از تودەهای مردم ایران، فقدان رهبری کە زبان حال انقلاب و تودەهای مردم باشد و همچنین اصرار بر نقش سلبریتیها کە برغم عملکرد مثبت آنها، دارای جایگاە و موقعیت اجتماعی تأثیرگذاری نیستند، انتشار منشورهایی از نوع "جورج تاون" کە با واقعیتها و خواست و مطالبات مشروع خلقهای ایران همخوانی لازم را ندارد، همگی از کاستیها و نقاط ضعف این خیزش مردمی هستند. این نقاط ضعف و کاستیها برای پیروزی انقلاب ژینا باید رفع گردند و همگان باید بکوشند بر اساس تفاهم؛ نە تحمیل، در یک جبهەی واحد متحد شوند. آنچە در این میان حائز اهمیت است، نقش احزاب و سازمانهای کوردستانی است کە باید در همان حال کە اتحاد خود را تقویت بخشند و موضعی کوردمحور در برابر اپوزیسیون جمهوری اسلامی داشتە باشند باید تلاش کنند از هم اینک اتحادی فراگیر در میان ملتهای ایران ایجاد نمایند. ملتهای کورد و بلوچ در تداوم انقلاب ژینا شهدای بسیار و هزینەهای هنگفتی دادەاند و آخوندها بسیار ددمنشانەتر از سایر نقاط ایران دستگاە سرکوب خود را برای قلع و قمع این دو ملت بکار گرفتەاند. بنابراین برای تداوم انقلاب و مبارزە و تقلیل هزینەهای آن، احزاب و سازمانهای سیاسی کوردستان، بویژە حزب دموکرات کوردستان ایران باید بکوشند جبهەای فراگیر از نمایندگان واقعی خلقهای ایران ایجاد کنند کە ضامن خواست و مطالبات ملتهای ایران باشد.
آیندەی ملت کورد و دیگر ملل ستمدیدەی ایران در گرو اتحاد آنها و تضمین حقوق ملی پس از سرنگونی جمهوری اسلامی است؛ در غیر این حالت هر رژیمی در آیندە حاکمیت را در دست بگیرد از نظر ما کوردها و دیگر ملتهای ایران نامشروع خواهد بود.