دیاکودانا
چند روز پیش علی خامنەای رهبر رژیم در دیدار با جمعی از دانشجویان بسیجی طی سخنانی برگزاری هرگونە رفراندام در جمهوری اسلامی در دربارە مسائل مهم سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور و مراجعە بە آرای مردم را مردود شمارد. وی همچنین بە وضوح مردم را فاقد تحلیل مسائل دانست و مانند همیشە در هالەای از خرافات گفت، مردم برای رفع مشکلات کشور باید منتظر فرج امام زمان باشند.
اظهارت جدید خامنەای در حالی است کە در سالهای اخیر شماری از روشنفکران و شخصیتهای سیاسی مخالف رژیم چە در داخل و چە در خارج از کشور برگزاری رفراندم را راه حل گذار از انسداد سیاسی کشور قلمداد کردەاند، اما واضح و مبرهن است کە رهبران رژیم و در راس آنان خود خامنەای مطمئن هستند اگر همەپرسی دیگری در ایران برگزار گردد، مردم تکلیف خود را با آنان یکسرە کردە و از آنان عبور خواهند کرد.
حال آنکە میبینیم رژیم جمهوری اسلامی و ولایت فقیە در راس قدرت کە مشروعیت خود را از آن نتایج رفراندم کذایی فروردین ١٣٥٨ و رای مردم میدانند، امروز از رای مردم گریزانند. از بعدی دیگر خامنەای با چنین اظهار نظر صریحی و با تاختن بە برگزاری رفراندم، اصل ارادەی عموم مردمی را بە باد سخرە گرفتە و آن را نفی میکند. در حالی کە رفراندم در نظامهای دموکراتیک و مردمسالار کە در آن حاکمیت براساس خواست و ارادەی مردم بنا نهادە شدە است، تصمیمگیری در مورد مسائل مهم و خطیر از طریق همەپرسی بە جامعە واگذار میشود و بە تعریفی دیگر رفراندم درجاتی از دموکراسی تلقی میگردد.
بە نگاهی بە کارنامە و عملکرد این رژیم طی نزدیک بە ٤٥ سال گذشتە کە اریکە قدرت را در اختیار داشتە است، مشخص است کە مردم هیچ فرصت دیگری بە آن نخواهند داد. رژیم استبدادی مذهبی کە در داخل با اعمال سیاستهای تمامیتخواهانەاش هرگونە فریاد اعتراضی را خفە کردە است و در سطح بینالمللی نیز بەدلیل سیاستهای مداخلەجویانە و گسترش برنامە هستەای و موشکی امنیت جهانی را با تهدید حیاتی مواجه ساختە است. عدم سیاستوزری بر اساس منافع ملی و ناکارآمدی در حل مشکلات، سبب انباشت بحرانهای متعددی شدە کە جامعە ایران متضرر اصلی این بحرانها است. اما همین وضعیت موجود ماهیت این رژیم را کاملا برای عموم برملا ساختە مشارکت اندک و بسیار پایین مردم در دور دهم انتخابات مجلس و دور سیزدهم انتخابات ریاست جمهوری خود نشان از "نە" بزرگ مردم و گذار از جمهوری اسلامی بە عنوان خواست اصلی آنان میباشد.
روی دیگر این مسئلە گذار قطعی مردم از اصلاحطلبی است کە در دو دهەی گذشتە و مقاطع مختلف جریان اطلاحطلب درون نظام با طرح وعدە و وعید مکرر و دروغین در راستای ایجاد تغییرات بنیادی در ساختار جمهوری اسلامی فرصت احیای رژیم را فراهم میساختند. اما امروز جامعە ایران با علم اینکە هیچگونە امکانی برای اصلاحات در این نظام وجود ندارد، کلیت آن را نشانە گرفتەاند.
موضوع در خور توجه دیگر اینکە رهبر جمهوری اسلامی کە قانون اساسی اختیارات بییش از حد و بیچون و چرایی بە وی واگذار شدە است، با توسل بە زور و اسلحە و تمامی ارکان قدرت و بەکارگیری خشن آن هرگونە نقطەنظرات مخالف از جانب مردم حتی درون نظام را بر نتابیدە و بە سرکوب شدید آن پرداختە است، معالوصف بیداری و رشد آگاهی مردم خط پایان این نظام سیاسی را رقم زدە است.
جامعەی ایران بە چنان سطحی از خودآگاهی رسیدە و همچنانکە در جریان اعتراضات سالهای اخیر بەویژە انقلاب ژینا در ٨ ماە اخیر دیدیم با تمام قدرت همت بە گذار از جمهوری اسلامی و رسیدن بە نظامی کە در آن ارزش و پرنسیپهای جهانشمول سیاسی مانند دموکراسی، آزادی، سکولاریسم و... شکل گیرد نهادە است. در سایەی هوشیاری و مبارزات پیگیر و مستمر این مردمی کە خامنەای آنان را فاقد صلاحیت تشخیص میداند، ستارە اقبال رژیم رو بە افول و نابودی است.