کوردستان میدیا

سایت مرکزی حزب دمکرات کوردستان ایران

سیاست تاس‌های مکعبی

17:01 - 3 تیر 1402

رامیار مهابادی

"سیاست تاس‌های مکعبی" به استراتژیهایی سیاسی‌ اشاره دارد که توسط رژیم‌های استبدادی برای حفظ قدرت خود و گمراه کردن مردم از واقعیت‌ها استفاده می‌شوند. در این استراتژی، ۱۲ عنصر کلیدی (به تعداد صفحات تاسها) وجود دارند کە عبارتند از:

١- سانسور و کنترل اطلاعات: دولت‌های استبدادی معمولا تمام منابع اطلاعاتی را کنترل می‌کنند تا از منتشر شدن اطلاعات منتقدانه یا مخالف خود جلوگیری کنند.

٢- ترس و وحشت: رژیم‌های استبدادی از ترس و وحشت به عنوان ابزاری برای مهار اعتراضات و برقراری کنترل استفاده می‌کنند. این می‌تواند از طریق تهدیدات، بازداشت‌ها، شکنجه یا حتی قتل صورت بگیرد.

٣- تقسیم و حکمرانی: این استراتژی بر این اصول استوار است که رژیم استبدادی از تقسیمات نژادی، دینی، طبقه‌ای یا اختلافات گروه‌های سیاسی بە نفع خود استفادە کند. این به رژیم امکان می‌دهد مردم را از هم جدا کرده و از اتحاد آن‌ها علیه دولت جلوگیری می‌کند. 

٤- پروپاگندا: مستبدها از پروپاگندا به عنوان یک ابزار مؤثر برای مهار انتقادات و ترویج دیدگاه‌ها و ارزش‌های خود استفاده می‌کنند. در کل، این استراتژی‌ها به همراه هم به دولت‌های استبدادی اجازه می‌دهند که مردم را گمراه کنند و از درک واقعیت‌ها از سوی آنها جلوگیری کنند، در حالی که خود را در قدرت حفظ می‌کنند.

٥- خبرسازی تحت کنترل: دولت‌های استبدادی اغلب از ابزار خبرسازی به عنوان یک راه اصلی برای تغییر دادن درک عمومی از واقعیت و اعمال نفوذ خود بر روی داستان‌هایی که در مردم جا می‌افتند، استفاده می‌کنند. این می‌تواند از طریق سانسور، تغییر و تحریف اخبار، یا حتی ایجاد اخبار جعلی و ساختگی صورت گیرد. این استراتژی به دولت‌ها اجازه می‌دهد تا تصویری مثبت از خود ارائه دهند، در حالی که انتقادات و نقاط ضعف را پنهان می‌کنند. این پنجمین عنصر، در توانایی دولت برای کنترل داستان‌هایی که از آن در جامعه گفته می‌شود، حیاتی است. این کنترل امکان می‌دهد تا دولت تصویری دلخواە از واقعیت را پیاده کند، و در نتیجه می‌تواند تاثیر عمیقی بر نگرش‌ها، باورها و رفتارهای مردم داشته باشد.

٦- اپوزیسیون‌سازی برای رضایت بین‌المللی: مستبدها برخی اوقات اقدام به نمایش دادن یک اپوزیسیون سیاسی "معتدل" می‌کنند. این "معتدلان" اغلب تحت کنترل دولت هستند و دور از توانایی تهدیدکنندگی برای رژیم فعلی هستند. با این حال، وجود چنین اپوزیسیونی به دولت اجازه می‌دهد تا خود را به عنوان یک سیستم "متعادل" و "دموکراتیک" نشان دهد. این یک راه موثر برای جلب حمایت بین‌المللی و جلوگیری از تحریم‌ها یا فشار سیاسی است. با وجود اینکه این رویکرد می‌تواند باعث سردرگمی درونی و خارجی شود، در عمل، این ممکن است به حفظ قدرت رژیم کمک کند.

٧- استفاده از مفاهیمی مثل تجزیه‌طلبی و تمامیت ارضی برای سرکوب مخالفان سیاسی: رژیم‌های استبدادی معمولا از اتهاماتی مثل "تجزیه‌طلبی" یا "خیانت به تمامیت ارضی" به عنوان راهی برای سرکوب و تضعیف مخالفان سیاسی استفاده می‌کنند. این اتهامات، حتی اگر برای گروه‌هایی که فقط به دنبال کمترین حقوق ممکن برای خود هستند، به کار برده شوند. این می‌تواند به این دولت‌ها اجازه دهد تا این افراد یا گروه‌ها را به عنوان تهدیدی برای امنیت ملی معرفی کنند و برای حفظ وحدت و استقرار کشور اقدامات سرکوبگرانه انجام دهند. این رویکرد همچنین می‌تواند برای سایر اعضای جامعه ترس ایجاد کند و آن‌ها را از مخالفت با دولت بازدارد.

٨- دشمن‌سازی و جنگ‌افروزی برای بقا در شرایط فروپاشی: در شرایط تنش و بحران، برخی دولت‌های استبدادی به تولید "دشمن خارجی" متوسل می‌شوند تا توجه مردم را از مشکلات داخلی و ناکارآمدی دولت دور کنند. این "دشمن" می‌تواند یک کشور خارجی، گروه سیاسی، یا حتی یک فرهنگ یا ایدئولوژی خاص باشد. این رویکرد اغلب با ایجاد یک حالت اضطراری یا تهدید جنگی همراه است که به دولت اجازه می‌دهد تا قوانین و مقررات فوری و غیرعادی را اعمال کند، حقوق بشر را نقض کند، و قدرت بیشتری را در دست بگیرد. این تاکتیک همچنین می‌تواند باعث تقویت همبستگی و وحدت ملی در برابر "دشمن" شود، و این به نوبه خود می‌تواند دولت را در قدرت حفظ کند.

٩- سانسور و کنترل رسانه‌ها: دولت‌های استبدادی اغلب سیستم رسانه‌ای را کنترل می‌کنند تا بتوانند پیام‌های دولتی را بە شیوە انحصاری پخش کنند، در حالی که صدای مخالفان سیاسی را سانسور می‌کنند. این کنترل می‌تواند از طریق قانون‌گذاری‌های محدودکننده، تهدیدها و ترساندن یا از طریق مالکیت مستقیم بر رسانه‌ها صورت گیرد.

١٠- تبعیض و غلبه بر اقلیت‌ها: دولت‌های استبدادی ممکن است برخی از گروه‌های خاص را به عنوان تهدیدات برای نظم و استقرار جامعه معرفی کنند. این گروه‌ها ممکن است بر اساس نژاد، دین، اقتصاد، فرهنگ یا جنسیت تعریف شوند. با توجیه حفظ امنیت ملی، دولت می‌تواند قدرت خود را حفظ کند و هرگونه مقاومت را سرکوب کند.

١١- استفاده از ترور و خشونت: برخی دولت‌های استبدادی از ترور و خشونت استفاده می‌کنند تا مردم را ترسانده و از مقاومت بازدارند. این ممکن است شامل استفاده از نیروهای امنیتی برای سرکوب تظاهرات، بازداشت و شکنجه‌ی فعالان سیاسی، یا حتی استفاده از خشونت و ترور علیه افراد بی‌گناه باشد. هر یک از این روش‌ها می‌تواند به تنهایی یا در ترکیب با دیگران استفاده شود، و همیشه در یک سیاق خاص سیاسی، اقتصادی و اجتماعی اتفاق می‌افتد. همچنین مهم است توجه داشت که این روش‌ها همیشه نشان از استبداد و سوءاستفاده از قدرت هستند و باید محکوم شوند.

١٢- سیاست نخبه‌پرهیزی: سیاست نخبەپرهیزی یک استراتژی است که برخی از حکومت‌های استبدادی از آن استفاده می‌کنند تا قدرت خود را حفظ کنند. این سیاست عموما شامل عملیاتی است که منجر به ایجاد تقسیم و حاکمیت بر نخبگان می‌شود، در نتیجه می‌تواند مانع از همکاری آنها و یا اتحاد آنها برای بە چالش کشیدن قدرت حاکم باشد. این استراتژی ممکن است شامل تحریک رقابت‌های داخلی، سیاست تفرقە و حکمرانی، ایجاد ناامنی در بین نخبگان و حتی ترور یا سرکوب نخبگان باشد. هدف اصلی از این سیاست‌ها ایجاد ناامنی و ناپایداری در بین نخبگان است تا از تهدید قدرت حاکمیت جلوگیری شود.این استراتژی از آن جهت که از توان نخبگان برای تجمع و تشکیل یک جبهه متحد در برابر حکومت استبدادی می‌کاهد، می‌تواند بسیار موثر باشد. با این حال، در بلندمدت، این نوع سیاست‌ها ممکن است منجر به نابسامانی و ناپایداری سیاسی شود زیرا می‌تواند از توانایی حکومت برای ارائه راه‌حل‌های موثر برای مشکلات کشور کاسته شود.

رژیم استبدادی کنونی در ایران با انداختن این تاسها و ترکیب سیاستها در مراحل مختلف تلاش دارد به بقای حکمرانی خود ادامه دهد.