اژین حسینی
از ابتدای بر سرکارآمدن رژیم جمهوری اسلامی تاکنون، زنان و دختران ایران، همواره مورد ظلم و آپارتاید جنسی در همهی زمینههای اجتماعی و شخصی قرار گرفتهاند؛ با شروع انقلاب ژینا این مسئلە وارد مرحلەی تازەای شد و ترس از نقش پیشتاز زنان، ولیفقیه و مسئولین را واداشت برای ایجاد رعب و اقدامات سرکوبگرانه علیه زنان به میدان بیایند و هر کدام بە نحوی زنان را تهدید به سرکوب کنند، حتی با مزخرفگویی!
در ادامه تهدیدها و فشار فزاینده بر زنان در راستای تحمیل حجاب اجباری، طی روزهای اخیر، محمدجواد لاریجانی، رییس پژوهشگاه دانشهای بنیادی و دبیر سابق "ستاد حقوق بشر ایران"!! در واکنش به حضور چشمگیر زنان ایرانی بدون حجاب اجباری در اماکن عمومی گفت: "حتی اگر خانمی برهنه پشت پنجره خانهاش باشد، کسی که در خیابان دیده میتواند به پلیس زنگ بزند و اطلاع بدهد". این روزها از اینگونه اظهارات عجیب و غریب در فضای مجازی کم ندیدم، وقتی مواجب میگیرند که به هر ترتیبی حجاب را بر زنان تحمیل کنند، کارشان به مزخرفگوئی کشیده میشود.
مزخرفگویی و اظهارات مضحک و بی پایه مسئولین رژیم یا تعمدی و هدفدار است و یا از روی بیسوادی و کمخردی. ولی آنچە آشکار است احساس خطر لاریجانیها از مبارزە زنان و تاثیراتش در تسریع زوال حکومت است و با چنین فرمایشاتی در واقع آن ذات سیاستمداری شکستخوردە خود و لختی و عریانی و بی اعتباری فکر دینیشان را بر همە آشکار میکنند.
نقش لاریجانیها در تئوریزەکردن دین در سیاست و زیست دینی و راهاندازی یک دستگاه عریض و طویل برای سلب بنیادیترین حقوق انسانها یکی از اهرمهای نظام ولایت فقیه برای تحمیل خود بر جامعە ایران بوده است. چنین فردی کە مدافع سرسخت سنگسار است و آن را جزو "احکام شرع مقدس اسلام" میداند، دبیر "ستاد حقوق بشر ایران" بودە است. کدام حقوق؟ جامعه جهانی سنگسار را "انزجارآور و وحشیانه" میداند و جمهوری اسلامی سنگسار را در قوانین جزائی خود گنجانده است و از این مجازات دفاع میکند.
قوانین کشوریهای مترقی و آزاد باعث نظم در جامعه و آسایش و آرامش زندگی مردم آن کشورها و روابط بین مردم و دولت است اما قوانین دینی و زنستیز ایران بزرگترین مصادیق اقدامات ظالمانه رژیم اسلامی علیه زنان و حقوق بشر است.
در واقع دغدغه حاکمیت اسلامی هرگز و هیچگاه عفت و حرمت زنان نبوده و نیست بلکە زنستیزی، دینامیسم سرکوبی عمومی برای بقای استبداد مذهبی است و اقتدار امنیتی این رژیم بە جسم عریان و موی زنان بند است. در واقع جسم زن در حکومت اسلامی یک مسئله امنیتی است و بر همین اساس هم حاکمان جمهوری اسلامی چنین در برابر زنانی که خواهان تعیین پوشش خود هستند، برآشفتند.
اینجا مشکل جامعە، برهنگی زن پشت پنجرە نیست، بلکە صورت مسئلە این جانیان و فاسدان حاکم تحمیلشده به جامعه است کە حتی تصور دیدن تن یک زن پشت پنجرە آنان را بە حاکم برهنهای تبدیل میکند که بدن بیهیبت و ناتوانشان دیگر قابل پنهان کردن پشت ردای گرانقیمت دینفروشی نیست.
جمهوری اسلامی و قوانینش در ذهن و زندگی مردم ایران شکست خورده و تمام شده است، اما هنوز باور نمیکنند که دورەاش به سر آمده است و این اظهارات سرکوبگرانه علیه زنان تقلای رژیمی است که شکست خوردە است و جز ابزار سرکوب هیچ چیزی در بساط ندارد. زنان مقاوم و شجاعانه ایستادەاند و خواستار آزادی و آن حقوق بنیادینی هستند که جمهوری اسلامی همه آنها را از زنان سلب کرده است.