کامیل شریفصفایی
تاریخ پر است از رویدادهایی است کە مملو از درسهایی برای آموختن است، با این وجود بس از گذر زمان اشتباهاتی مشابە تکرار میشوند!
در سال ١٩١١ میلادی "سون یات سن"، رهبر انقلاب چین برای اینکه انقلاب کمتر قربانی بگیرد، دست به دامن بانکداران اروپایی شد که به امپراطوری چین یعنی خاندان چینگ وام ندهند تا بلکە با این اقدام مانع جذب منابع مالی و نهایتا قدرتمند شدنشان شود. اما بانکداران اروپایی تنها چیزی که برایشان اهمیت داشت تجارت و منافعشان بود و نهایتا برعکس خواست "سون" اقدام کردند.
در جلسەای کە پیرامون همین مسئلە میان نمایندگان چین و بانکها برگذار شد، "سون" بدون این کە دعوت شدە باشد خود را بە جلسە میرساند. رهبر انقلاب مردم چین "سون یات سن" بر سر میز غذاخوری حاضر و با تقسیم گوشت بر سر میز نمایندگان بانکهای اروپایی سعی کرد به آنها بفهماند که دادن وام باعث قدرتمند شدن امپراطوری در مقابل انقلاب مردم چین میشود و از این طریق امپراطوری با وام دریافتی اسلحه و مهمات برای مقابله با مردم بی دفاع به دست میآورد و گوشتی که در حال خوردن آن هستند هیچ فرقی با خوردن گوشت مردم بیدفاع چین ندارد و این کار باعث ناراحت شدن نمایندگان شد و جلسه به هم خورد.
"سون" بعد از تلاشهای مکرر نتوانست حتی یک کشور را هم مقنع کند کە از انقلاب پشتیبانی کند و در نهایت در فراخوانی از مردم چین خواست با تمام قدرت مقابل امپراطوری بایستند. در این خیزش انقلابی مردم چین توانستند بعد از چل روز مبارزە و با وجود خون بهایی سنگین و بە ویژە کشتە شدن حدود ٤ هزار سربازی کە بە جبهە مردم آمدند "هانگ یانگ" را تصرف کنند، اما هنوز همەی کشور را تحت کنترل خود در نیآوردە بودند.
در این هنگام "سون یات سن" به عنوان رییس جمهوری خلق چین انتخاب شد و در یکی از سخنرانیهای خود اعلام کرد اگر "یوان شی کای"، فرمانده کل نیروهای مسلح در مقابل امپراطوری بایستد و انقلاب پیروز شود از سمت ریاست جمهوری کنارەگیری خواهد کرد و همین موضع صحیح موجب سقوط "دودمان چینگ" و پیروزی نهایی مبارزین شد.
قسمت اول این این رویداد تاریخی یعنی منتظر منجی و چشم بە راە دیگران بودن، تا حدودی مشابه انقلاب "زن، زندگی، آزادی" است. همە شاهدایم کە برخی از اپوزیسیون ایرانی چشم به راه تصمیم کشورهای قدرتمند هستند که از انقلاب پشتیبانی کنند و این امر میتوان گفت کە غیر ممکن است.
کشورهای قدرتمند که بیشترین تاثیر را در سازمان ملل دارند تنها چیزی که از آن دفاع میکنند و برایشان حائز اهمیت است منفعت کشورهای خود است و سقوط رژیم تروریستی جمهوری اسلامی در راستای منافع آنان نیست. بنابراین نمیتوان چشم به راه منجی بود کە یا رژیم ایران را خود ساقط یا ما را در سرنگونیش کمک کند.
تنها راه برای سرنگونی رژیم به راه انداختن انقلابی فراگیر و سازماندهی شده است. اما لازم به ذکر است چنین انقلابی مستلزم ارادەای راسخ و شجاعانه است که ممکن است در این راه قربانی زیادی داده شود و روزانە شاهد اخباری هستیم کە در کوردستان، بلوچستان و دیگر نقاط ایران بسیاری اعدام و گلولەباران و شماری نیز مجبور بە ترک سرزمینشان میشوند. اما سوال اینجاست مگر در شرایط کنونی رژیم ایران مردم معترض و دگر اندیشان را روزانە اعدام، زندانی و مجبور بە ترک کشور نمیکند؟ پس با محاسبەی آمار قربانیانی کە تاکنون جمهوری اسلامی از ما گرفتە، شاید غیر منطقی نباشد کە بگوییم اگر انقلابی فراگیر و گستردە در جریان بود شاید بە همین اندازە قربانی میدادیم.
زنده یاد دکتر عبدالرحمان قاسملو می فرمایند: "ملتی کە خواهان آزادی باشد، باید بهای آن را نیز پرداخت کند، زیرا در طول تاریخ هیچ ملتی به آزادی نرسیده مگر آنکه بهای آن را پرداخته باشد".
بە این امید کە هرچە زودتر همەی اپوزیسیون واقعی جمهوری اسلامی برای گذار از این رژیم ائتلافی تشکیل دادە و در نهایت در آیندەای نزدیک شاهد ایرانی نوین باشیم کە در آن حقوق همەی تنوعات ملی، مذهبی و دیگران تامین شود.