کوردستان میدیا

سایت مرکزی حزب دمکرات کوردستان ایران

شیخ و شاه، عمامه و تاج

16:43 - 19 تیر 1402

فواد محمودی
 
خطرات فرقه سلطنت‌طلبان و بازگشت احتمالی ديکتاتوری سابق
سیستم‌های سلطنتی و دیکتاتوری در جهان و به ویژه در کشور ایران چندین دهه به وجود آمده‌اند. این سیستم برای ملت ایران تبعات بسیاری داشته‌ است. در این مقاله، به بررسی خطرات فرقه سلطنت‌طلبان در ایران و بازگشت دیکتاتوری سابق خواهیم پرداخت. همچنین، تشابه سیستم پادشاهی با حکومت ولایت مطلقه فقیه و تفاوتهای آن با سیستم فدرالیسم را مورد بررسی قرار می‌دهیم. در ادامه، راه‌های مقابله و نقش ملت‌های آزادی‌خواه در تحقق جامعه دمکراتیک و آزاد در ایران بررسی می‌شود. نیز، به تأثیرات جغرافیایی بر سیاست‌ها و تفکرات دیکتاتوری و فاشیستی در جامعه ایران، به خصوص ملت کورد می‌پردازیم. 
 
خطرات فرقه  سلطنت‌طلبان 
فرقه  سلطنت‌طلبان  در ایران به معنای جنبش‌ها و گروه‌هایی است که سعی دارند سلطنت و فرم‌های مختلف حکومتی سابق را به ایران بازگردانند. این فرقه‌ها تلاش می‌کنند تا قدرت را در دست بگیرند و کنترل کامل بر جامعه و منابع کشور را به دست آورند.  سلطنت‌طلبان به طور کلی اعم از مشروطه خواهان و ماباقی سلطنت طلبها یکی از جریانات سیاسی و اجتماعی هستند که به بازگشت به نظام حاکمیت سلطنتی در ایران تمایل دارد. هرگونه جریان یا گروهی که این هدف را پیگیری کند، می‌تواند برخی از خطرات و پیامدهای منفی را در پی داشته باشد. 
در زیر به برخی از خطرات مرتبط با فرقه سلطنت‌طلبان اشاره می‌کنم:
 
۱. نامتعادل‌سازی قدرت:
حمایت از سلطنت در جامعه، معمولاً به معنای تمرکز بیشتر قدرت در دسترس حاکم و خاندان سلطنتی است. این موضوع می‌تواند نتیجه‌ای از عدم توزیع مناسب قدرت و تقسیم‌بندی آن در جامعه باشد که به محدود شدن حقوق و آزادی‌های شهروندان و تضعیف نظام دموکراسی منجر می‌شود.
 
 ٢..عدم تطبیق با ساختار جامعه مدرن: بازگشت به نظام حاکمیت سلطنتی، معمولاً باعث عدم تطبیق با ساختار جامعه مدرن و نیازهای آن می‌شود. این می‌تواند منجر به عقب‌ماندگی در حوزه‌های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی شود و به جلوگیری از پیشرفت و توسعه جامعه منجر گردد.
 
٣.عدم تضمین حقوق شهروندی:در نظام سلطنتی، حقوق شهروندان معمولاً به محدودیت‌هایی تحت تأثیر قرار می‌گیرد. حقوق مدنی، سیاسی و اجتماعی شهروندان ممکن است به عنوان پاداش برای وفاداری و حمایت از خاندان سلطنتی در نظر گرفته شود و شهروندانی که از این حمایت خارج می‌شوند، ممکن است دسترسی به حقوق و آزادی‌های اساسی را از دست بدهند.
 
٤. نقض حقوق بشر: فرقه  سلطنت‌طلبان  در تلاشند تا سلطه و کنترل خود را بر جامعه برقرار کنند همانگونه که در این روزها در دنیای مجازی می‌بینیم که هنوز قدرتی در دست ندارند مخالفان سلطنت را تهدید و با بدترين حرفهای رکيک مورد هجوم قرار می دهند. بد نیست اشاره‌ای بە مراسمات و برنامه‌های مخالفان رژیم در خارج از کشور داشته باشیم که فرقه سلطنت‌طلبان چگونە لشکرکشی و ایجاد رعب و وحشت می کنند. این نمونه‌ها از اقدامات این فرقه است کە می‌تواند منجر به نقض حقوق بشر و آزادی‌های شهروندان گردد.
 
٥.احتمال تعارض قدرت: همانطور که در تاریخ گذشته نیز دیده شده است، تعارض قدرت بین قوا و جریانات در یک نظام حاکمیت سلطنتی معمولاً اتفاق می‌افتد. این می‌تواند منجر به ناپایداری سیاسی و اجتماعی، بحرانهای مداوم و مختل شدن تعادل سیاسی در کشور شود. می‌توانیم اشاره‌ای به ملی شدن صنعت نفت در دوران محمد مصدق بکنیم که محمد رضا شاه  با کودتای نظامی دولت مصدق را سرنگون کرد چون هیچ قدرتی را بالاتر از قدرت خود نمی‌توانند تحمل‌ کنند 
 
٦. کنترل و انحصار قدرت: در نظام سلطنتی، قدرت و کنترل بیشتر در دسترس یک خاندان و گروه کوچکی است و شکل‌گیری یک حکومت تعدیل شده و نظام سیاسی شفاف و دموکراتیک دشوار می‌شود. این می‌تواند منجر به سوءاستفاده از قدرت، فساد و عدم حسابرسی مناسب شود
 
تسلسل بقای دیکتاتوری 
در سال‌های اخیر، موضوع سیاست و نظام حکومت در ایران مورد بحث و توجه بسیاری قرار گرفته است. یکی از مسائلی که مورد بررسی قرار می‌گیرد، تغییر دیکتاتوری مطلقه ولی فقه به دیکتاتوری شاهنشاهی و خطر احتمالی بازگشت پسر دیکتاتور پهلوی است.  این موضوع به طور ویژه برای جامعه ایرانی اهمیت دارد زیرا بازگشت به نظام حکومت شاهنشاهی منجر به تداوم سلطه و کنترل دیکتاتوری می شود.  در اینجا به بررسی علل و معایب احتمالی این تغییر و همچنین راه‌های پیشگیری از بازگشت پسر دیکتاتور پهلوی خواهیم پرداخت.
در دوران حکومت ولی فقه در ایران، سلطه و قدرت به صورت مطلق در دست بە اصطلاح رهبر یان ولی فقیە است و  تصمیمات و حکم‌های او بر همه‌ی جنبش‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی تأثیرگذار هستند. این نوع دیکتاتوری برای مردم ایران معایبی داشتە است، از جمله فقدان آزادی‌های شخصی، نقض حقوق بشر و عدم وجود دموکراسی. 

پیش از سال۵۷ در ایران نظام حکومتی شاهنشاهی وجود داشت. در این نظام، شاه به عنوان دیکتاتور از قدرت و سلطه مطلق برخوردار بود و تمامی تصمیمات کشور به او وابسته بود.  مردم ایران در این دوران  با محدودیت‌های زیادی روبرو بودند و آزادی فردی و سیاسی و اجتماعی، آزادی بیان و حقوق بشر در معرض خطر جدی قرار داشتند. حال نیز از خطراتی که احتمال بازگشت پسر دیکتاتور پهلوی می‌تواند به دنبال داشته باشد، تداوم دیکتاتوری و سلطه مطلق در ایران است. 
با توجه به سابقه خاندان پهلوی و نظام حکومتی آن، احتمال آنکه پسر دیکتاتور پهلوی در صورت بازگشت به قدرت، برخی از محدودیت‌ها و مشکلات گذشته را به همراه داشته باشد، وجود دارد. این امر می‌تواند منجر به عدم پیشرفت کشور جنگ و خونریزی وحشیانه در آن دوران و کنترل بیشتر جامعه توسط دولت شود. 
 
تشابه سیستم پادشاهی و حکومت ولایت مطلقه فقیه
سیستم پادشاهی و حکومت ولایت مطلقه فقیه از برخی جنبەها تشابه دارند.  در هر دو سیستم، قدرت و صلاحیت‌های گسترده‌ای در اختیار یک شخص یا گروه است و این می‌تواند منجر به نقض حقوق شهروندان و کنترل تمامی جوانب زندگی مردم شود. سیستم پادشاهی و حکومت ولایت مطلقه فقیه دو نوع سیستم حاکمیتی هستند که در  جامعه ایران تجربه شده‌اند. د مجموع در سیستم پادشاهی:
- قدرت و حکومت در دست پادشاه و خانواده او قرار دارد.
- پادشاه به عنوان رهبر ارشد کشور، بر اساس خویشاوندی یا نسب، به عنوان حاکم بر ملت تصویب می‌شود. 
- او اعضای خانواده خود را به سمت‌های مختلف دولتی منصوب می‌کند و دارای قدرت مطلق در تصمیم‌گیری‌های سیاسی و اجرایی است. 
- عموما سلسله مراتب قدرت در سیستم پادشاهی بر اساس خانواده پادشاه و وارثان قدرت تعیین می‌شود.
از سوی دیگر، در حکومت ولایت مطلقه فقیه :
- رهبر کشور بر اساس معتقدات دینی اسلام تشييع انتخاب می‌شود 
-رهبر به عنوان ولی فقیه  شیعه و قوانین اسلامی مورد تائید خود اعتقاد دارد و بر اساس آنها عمل می‌کند.
-ولی فقیه در این سیستم، قدرت مطلق در تصمیم‌گیری‌های سیاسی، اجرایی و قضایی دارد و نهایتاً نظارت بر تمامی زمینه‌های اجتماعی و سیاسی کشور را بر عهده دارد.
در مقایسه با سیستم پادشاهی، تفاوت اساسی در سیستم ولایت مطلقه فقیه این است که اساس حاکمیت در آن بر اساس تشخیص فردی که ولی مطلقه فقیه شیعه است. در حالی که در سیستم پادشاهی، حاکمیت بر اساس نسب و خویشاوندی استوار است. همچنین، در سیستم ولایت مطلقه فقیه، نقش مراجع دینی و فقها مورد تائید رهبر در تصمیم‌گیری‌های سیاسی و اجرایی بسیار مهم است و آنها به عنوان مشاوران و توجیه‌کنندگان برای ولی فقیه عمل می‌کنند.
 
 تفاوتهای سیستم پادشاهی با فدرالیسم  
سیستم پادشاهی و فدرالیسم دو نظام حاکمیتی با ویژگی‌های متفاوت هستند.  تفاوت‌های سیستم پادشاهی با فدرالیسم به شرح زیر است:
 
١..نحوه تشکیل قدرت: در سیستم پادشاهی، قدرت و اختیارات اصلی به پادشاه یا سلسله‌مراتب پادشاهی تعلق دارد. 
٢. پادشاه به عنوان فرد بالاترین قدرت در دولت، حاکم بر کشور است، در حالی که در فدرالیسم، قدرت میان دولت مرکزی و واحدهای فدرال تقسیم می‌شود. این واحدهای فدرال می‌توانند استان‌ها، ایالات یا مناطق خاص باشند که خود دارای حکومت و نظام حاکمیتی هستند.
 
٣.رابطه با مردم: در سیستم پادشاهی، پادشاه به عنوان حاکم مطلق مملکت به صورت وراثتی یا موروثی به این مقام دست می‌یابد و نظرات و انتخابات مردم در تصمیم‌گیری‌ها مهم نیستند. در حالی که در فدرالیسم، قدرت و نظام حاکمیتی به ‌وسیله مردم از طریق انتخابات و نمایندگی تشکیل می‌شود و تصمیمات مهم بر اساس اراده مردم در واحدهای فدرال گرفته می‌شود.
 
٤.توزیع قدرت: در سیستم پادشاهی، پادشاه یا خاندان حاکم به صورت مستقیم قدرت را در دست دارد و تصمیمات مهم را اتخاذ می‌کند. در فدرالیسم، قدرت میان دولت مرکزی و واحدهای فدرال تقسیم شده است و هر کدام اختیارات و صلاحیت‌های خود را دارند. واحدهای فدرال در برخی امور محدوده خود را دارند و در برخی موارد قدرت‌های بیشتری دارند.
 
٥.مرجعیت قانون: در سیستم پادشاهی، پادشاه یا سلسله‌مراتب پادشاهی معمولاً مرجعیت بالاتری در تفسیر و اجرای قوانین دارند. در حالی که در فدرالیسم، قانون و قوانین بر اساس قوه قضاییه مستقل تفسیر و اجرا می‌شوند و هر کسی متعهد به رعایت آن‌ها است.
 
٦.ساختار سیاسی:در سیستم پادشاهی، ساختار سیاسی بیشتر تمرکزی است و قدرت بیشتر در دست حاکم و اطرافیانش قرار دارد. در حالی که در فدرالیسم، ساختار سیاسی بیشتر دموکراتیک است و توجه بیشتری به حقوق اقلیت‌ها و واحدهای فدرال دارد.

این تفاوت‌ها نشان از روش‌های مختلف توزیع قدرت و ساختار سیاسی در سیستم پادشاهی و فدرالیسم دارند. البته در عمل، شکل‌ها و نوع تطبیق هر یک از این سیستم‌ها با شرایط و فرهنگ‌های مختلف ممکن است متفاوت باشد.
 
راه‌های مقابله با سیستم‌های سلطنت‌خواهی
مقابله با سیستم‌های سلطنت‌طلبان به عنوان یک چالش برای جوامع مختلف مطرح است. در زیر راه‌هایی را برای مقابله با سیستم‌های سلطنت‌طلبان به شما معرفی می‌کنم. این راهکارها  شامل:
 
١.قویت نهادهای دمکراتیک: ارتقاء نهادهایی مانند قوه قضاییه مستقل، قوه مجریه کارآمد  و قوه مقننه متشکل از خبرەهای مملکت به عنوان ستون‌های اصلی دموکراسی و کنترل قدرت  سلطنت‌طلبان.
٢.فعالیت‌های مدنی: افزایش فعالیت‌های مدنی و حضور مردم در اعتراض‌ها، حرکات اجتماعی و فعالیت در شبکەهای اجتماعی به منظور نشان دادن اعتراض خود به سیستم سلطنتی.
٣.آگاهی و آموزش: از طریق آگاهی و آموزش، مردم را در مورد اصول و مبانی دموکراسی، حقوق بشر و ضرورت تعادل قوا آموزش دهید. ارتقاء آگاهی و آموزش درباره مفهوم دموکراسی و حقوق شهروندان به منظور تحریک نگرش افراد در جامعه به سمت تفکر دیکتاتوری. 
٤.حمایت از دموکراسی: مقابله با سیستمهای سلطنتی به عنوان یک چالش برای جوامع مختلف مطرح است. در زیر راه‌هایی را برای مقابله با سیستم‌های سلطنت‌طلبان به شما معرفی می‌کنم:
٥.ایجاد حقوق شهروندی: حمایت از حقوق شهروندی افراد، از جمله حق بیان نظر، حق رأی و حق به عدالت می‌تواند به افزایش مشارکت مردم و تضمین عدالت در جامعه کمک کند.
٦.حمایت از رسانه‌های مستقل: اطلاع‌رسانی مستقل و آزادی رسانه‌ها از سیستم‌های سلطتی نقش مهمی در آگاهی عمومی و شفافیت دارد. از رسانه‌های مستقل حمایت کنید و آنها را از تحرکات و تعقیبات سیاسی در امان نگه دارید. علی‌الخصوص فعالین عرصه خبررسانی واقعی در دنیای مجازی. 
٧.تشکیل ائتلاف‌ها و حرکات مدنی: تشکیل ائتلاف‌ها و حرکات مدنی با هدف دستیابی به تغییرات سیاسی و اجتماعی و حقوق شهروندی، می‌تواند به مقابله با سیستم‌های سلطنت‌طلبان کمک کند. با همکاری و تعامل در داخل و خارج از کشور، می‌توانید قدرت و تأثیر خود را برای تغییر ایجاد کنید.
٨.فعالیت سیاسی و مشارکت: شرکت در فعالیت‌های سیاسی و مشارکت در انتخابات، به مردم امکان می‌دهد تا از طریق رأی خود تأثیری در امور سیاسی داشته باشند و به مقابله با سیستم‌های سلطنت‌طلبان کمک کنند.
٩.استفاده از روش‌های غیرخشونت‌آمیز: در مقابله با سیستم‌های سلطنتی استفاده از روش‌های غیرخشونت‌آمیز مهم است. 
١٠. این شامل تظاهرات مسالمت‌جویانە، نقد سازمان‌های سیاسی و اجتماعی، استفاده از رسانه‌ها و فضای مجازی برای بیان نظرات و انتشار اطلاعات است.
 
نقش ملت‌های آزادی‌خواه در جامعه دمکراتیک:
 ملت‌های آزادی‌خواه نقش مهمی در تحقق جامعه دمکراتیک و آزاد در ایران دارند. آن‌ها با اعتراضات، حرکات اجتماعی، و فعالیت‌های مدنی خود، به تحقق اهدافی مانند حقوق بشر، آزادی بیان و شفافیت در جامعه کمک می‌کنند. ملت‌های آزادی‌خواه بازیگران اصلی در تحقق و حفظ جامعه دمکراتیک هستند. آن‌ها نقشی حیاتی در شکل‌گیری سیستم‌های دمکراتیک دارند و با حضور فعال و مسئولانه خود، روند توسعه و تقویت این ساختارها را تسریع می‌کنند. آن‌ها با فعالیت‌های سیاسی، مطبوعاتی، فرهنگی و اجتماعی خود، به آگاهی و شناخت عمومی نسبت به حقوق و آزادی‌ها کمک می‌کنند و در برابر نقض‌های این حقوق مقاومت می‌کنند. آن‌ها برای تقویت و حفظ حقوق مدنی، حقوق سیاسی و حقوق اجتماعی تلاش می‌کنند و در صورت نقض این حقوق، با استفاده از ابزارهای مختلف مانند تظاهرات، اعتراضات و تحرک‌های عمومی، صدای خود را به جامعه می‌رسانند.
بعلاوه، ملت‌های آزادی‌خواه برای ایجاد تعادل و کنترل قدرت‌ها در جامعه نقش مهمی را ایفا می‌کنند.آن‌ها با نظارت بر فرایندهای سیاسی، مسئولیت‌پذیری مقامات و سیاستمداران را تامین می‌کنند و مطالبات عمومی را به صورت مستقیم یا غیرمستقیم در برابر قدرتمندان جامعه ابراز می‌کنند.  این نقش آزادی‌خواهان برای حفظ معیارهای اخلاقی و عدالت اجتماعی بسیار حیاتی است. علاوه بر این، ملت‌های آزادی‌خواه در فرایند ایجاد قوانین و سیاست‌های عمومی نقش دارند. آن‌ها با مشارکت در انتخابات، فعالیت در سازمان‌ها و گروه‌های مدنی، ارائه نظرات و پیشنهادها، در کنش‌های سیاسی و اجتماعی، نیازها و آرزوهای خود را به مسئولین جامعه انتقال می‌دهند. در نتیجه، سیاست‌ها و قوانینی شکل می‌گیرند که با توجه به نیازها و تمایلات گسترده‌ترین لایه‌های جامعه تدوین شده‌اند. در کل، ملت‌های آزادی‌خواه با نقش‌های متعددی که در جامعه دمکراتیک ایفا می‌کنند، به تحقق اصالت و پایداری این نظام‌ها کمک می‌کنند. آن‌ها با ترویج آزادی، عدالت اجتماعی، شفافیت و مسئولیت‌پذیری، ارتقای فرهنگ سیاسی و تقویت حکمرانی خوب سهم مهمی در پیشرفت و آرامش جامعه دارند.

 
تأثیرات جغرافیایی بر سیاست‌ها و تفکرات دیکتاتوری
عوامل جغرافیایی می‌توانند تأثیر زیادی بر سیاست‌ها و تفکرات دیکتاتوری در ایران داشته باشند. 
عواملی مانند موقعیت جغرافیایی، نرخ توسعه، تنوع فرهنگی و مذهبی و منابع طبیعی می‌توانند به شکلی مستقیم یا غیرمستقیم بر سیاست‌گذاری و نگرش به قدرت تأثیر بگذارند.  تأثیرات جغرافیایی بر سیاست‌ها و تفکرات دیکتاتوری بسیار پیچیده و متنوع هستند. جغرافیا به عنوان یک عامل مهم در تشکیل سیاست‌ها و تفکرات سیاسی در سراسر جهان، بر توسعه و گسترش دیکتاتوری‌ها تأثیر می‌گذارد. در ادامه به برخی از این تأثیرات می‌پردازم:
 
١.موقعیت جغرافیایی: موقعیت جغرافیایی یک کشور می‌تواند در تأسیس یا بقای یک رژیم دیکتاتوری نقش مهمی داشته باشد.  برخی مناطق دارای موقعیت جغرافیایی استراتژیک هستند که می‌تواند در اجرای کنترل و نظارت بر جمعیت تأثیرگذار باشد.  به عنوان مثال، کشورهایی  که با سواحل دریایی و پایین قرارگیری دریاها می‌توانند از طریق کنترل مسیرهای ارتباطی و تجاری، نفوذ خارجی را کنترل کنند و این امر می‌تواند نقشی در تثبیت نظام دیکتاتوری داشته باشد.
٢.منابع طبیعی: دسترسی به منابع طبیعی ثروتمند می‌تواند در تثبیت رژیم‌های دیکتاتوری تأثیرگذار باشد. کشورهایی با منابع غنی نفتی یا معدنی می‌توانند از این منابع برای تأمین درآمد دولتی و تقویت نیروهای امنیتی استفاده کنند. این امر باعث افزایش قدرت و نفوذ دیکتاتور می‌شود و به وی امکان می‌دهد تا سیاست‌های خود را با راحتی بیشتری اجرا کند.
 
٣.اقلیم و منابع طبیعی: اقلیم و منابع طبیعی یک کشور می‌تواند تأثیر قابل توجهی در اقتصاد و رفاه جمعیت داشته باشد. در کشورهایی با اقلیم بیابانی یا نیمه بیابانی و کمبود منابع آب، دسترسی جمعیت به منابع ضروری ممکن است محدود شود. این محدودیت‌ها می‌توانند شرایط مطلوبی برای بروز ناامنی‌ها و تنش‌های اجتماعی فراهم کنند که دیکتاتوران ممکن است از آنها بهره‌برداری کنند تا کنترل بیشتری بر جامعه خود داشته باشند.
٤.مرزها و جوامع مرزی: وجود مرزها و وابستگی جمعیت مرزنشین به منابع و ارتباطات در کشورهای مختلف، می‌تواند محیط مستعدی برای استفاده از روش‌های کنترلی و تضیعات در دست دیکتاتور فراهم کند. جمعیت مرزنشین در برابر تأثیرات فرهنگی و اجتماعی متنوعی قرار دارند و دیکتاتوران می‌توانند از این تنوع و وابستگی‌ها برای استحکام بیشتر حکومت خود استفاده کنند.
 
ملت کورد و راههای مقابله با تفکرات دیکتاتوری و فاشیستی 
ملت کورد یکی از ملت‌های بزرگ و پرجمعیت در ایران است. تفکرات دیکتاتوری و تمایل به سلطه بر ملت کورد تاریخی است که در گذشته و در برخی مناطق برخوردار بوده است و این می‌تواند به تضعیف حقوق ملت کورد و کنترل کامل بر منابع آن‌ها منجر شود. مبارزه ملت کورد با تفکرات دیکتاتوری و فاشیستی یکی از جنبش‌های مهم و قابل تحسین در جهان مدرن است. مردم کورد همواره با اقدامات شجاعانه خود، در برابر تفکرات ستمگر و ظلم‌آمیز به خودمختاری و حقوق بشر دفاع کرده‌اند.
تفکرات دیکتاتوری و فاشیستی به طور گسترده‌ای در تاریخ بشر وجود داشته‌اند و به شدت زندگی انسان‌ها را تحت تأثیر قرار داده‌اند. این تفکرات، اصول آزادی، دموکراسی، و عدالت را نادیده می‌گیرند و به جای آن، تمرکز قدرت را در دست خود تمام می‌کنند. اما مردم کورد، با اراده‌ی استوار خود و با استناد به اصول دموکراسی و عدالت، از سختی‌ها و سرکوب‌های رژیم‌های دیکتاتوری و فاشیستی عبور کرده‌اند. آن‌ها با تلاش‌های خود، جنبش‌های مردمی تشکیل داده‌اند، از حقوق بشر دفاع کرده‌اند و برای خودمختاری و خودباوری خود مبارزه کرده‌اند. تفکرات دیکتاتوری و فاشیستی نه تنها باعث ستم و ظلم به ملت کورد شده است، بلکه به نسل‌کشی، محرومیت و ناامنی برای آن‌ها منجر شده است. اما با وجود همه‌ی سختی‌ها، مردم کورد با اراده قوی خود به مبارزه با دیکتاتور ادامه داده‌اند و تلاش خود را برای آزادی و ایجاد جامعه‌ای عادلانه و دموکراتیک، ادامه می‌دهند.
جنبش سیاسی  ملت کورد به عنوان یک نماد ایستادگی و مقاومت در برابر ستم و سرکوب‌های تفکرات دیکتاتوری و فاشیستی شناخته می‌شود. شهید قاضی محمد نماد مقاومت در مقابل دیکتاتور پهلوی بود. این جنبش نشان داده است که تفکرات ستمگر و ظالمانه نمی‌تواند اراده و تلاش مردم را شکست دهد و به نابودی برساند. با توجه به تلاش‌های ملت کورد و همچنین حمایت جهانی از حقوق بشر، امیدواریم که در آینده‌ای نزدیک، تفکرات دیکتاتوری و فاشیستی در سراسر جهان به شکست برسند و مردم همه‌ی ملت‌ها بتوانند در یک جامعه آزاد، دموکراتیک و عادلانه زندگی کنند.

 
 نتیجه‌گیری
در این مقاله، به بررسی خطرات فرقه سلطنت‌طلبان در ایران و بازگشت دیکتاتوری سابق پرداخته شد. همچنین، تشابه سیستم پادشاهی با حکومت ولایت مطلقه فقیه و تفاوت‌های سیستم پادشاهی با فدرالیسم مورد بررسی قرار گرفت. راه‌های مقابله با سیستم‌های  سلطنتی و نقش ملت‌های آزادی‌خواه نیز مورد بحث قرار گرفت. همچنین، تأثیرات جغرافیایی بر سیاست‌ها و تفکرات دیکتاتوری و وضعیت ملت کورد و بلوچ نیز بررسی شد. امید است که این مقاله به درک بهتری از خطرات سیستم سلطنتی و ارائه راهکارهای مناسب برای مقابله با آن‌ها کمک کند.