کوردستان میدیا

سایت مرکزی حزب دمکرات کوردستان ایران

مطالبات کوردها برای حق تعیین سرنوشت

10:03 - 1 شهریور 1402

د. بابان الیاسی

در نیمه اول قرن نوزدهم، دولت‌های عثمانی و ایران، در تلاش برای اصلاحات اداری، امارت‌های کورد باقی مانده را یکی بعد از دیگری منحل کردند. در نتیجەی کنترل فزایندە مرکزی، در قرن نوزدهم و بیستم تغییرات بزرگی در سازمان اجتماعی و سیاسی کوردستان رخ داد. زیرا کنترل مرکزی توسط دولت های عثمانی و ایران به طور فزایندەای مؤثر واقع شد. انحلال امارات منجر به هرج و مرج و بی قانونی شد. درگیری های قبیله ای که دیگر توسط امیران کنترل نمی شد، افزایش یافت. نه تنها امارت ها، بلکه بیشتر کنفدراسیون های قبیله ای نیز از هم پاشیدند. رؤسای جاه طلب تلاش کردند تا حد امکان از قدرتی که قبلا به میرها تعلق داشت بە زور بگیرند. پس از میرها، تنها مرجعیت سنتی باقی ماندە کە می‌توانستد نوعی نظم را برقرار کنند، شیخها بودند. اینچنین، پس از میرها، شیوخ نقش رهبری را در جامعه کرد به عهده گرفتند. اکثر شورش های ملی کوردها تا دهه 1930 توسط شیوخ رهبری می شد: اینها عملا تنها رهبرانی بودند که می توانستند تعدادی از قبایل را به طور هماهنگ وادار بە شورش کنند.

شورش سمکو شکاک

پس از فروپاشی عثمانی پس از جنگ جهانی اول، چندین شورش قبیله ای در کوردستان بزرگ در واکنش به خلاء قدرت وتضعیف نیروهای امنیتی رخ داد. از سال 1920 تا 1924 شورش های گسترده سازماندهی شده توسط سمکو شکاک اولین واکنش کوردها به ملی گرایی مسلط فارس و سیاست های رضاشاه بود. اسماعیل آقا سمکو، رئیس قبیله شکاک، اولین تلاش خود را برای ایجاد یک دولت ملی مستقل متمرکز در استان ارومیه و سنه  ایران انجام داد. سمکو با بهره‌گیری هوشمندانه از فرصت‌های ارائه شده ناشی از تاریخ پرتلاطم منطقه، ایجاد تعادل بین ترک‌ها، روس‌ها و فارس‌ها و بعداً بریتانیایی‌ها در عراق، که با همه آنها در تماس منظم بود، نه تنها حفظ قدرت خود را خوب مدیریت میکرد، بلکە برای افزایش وسعت قدرت و نفوذ خود ، سعی میکرد کە قدرت خود را در منطقه توسعە دهد. بە گفتە مارتین بروینسون، سید طه که به سمکو پیوسته بود و از نزدیک با او همکاری می کرد (بدون اینکه منافع خصوصی خود را فراموش کند) در ماه مه 1919 از بغداد دیدن کرد تا از حمایت بریتانیا از یک کشور کورد مستقل حمایت کند. خود سیمکو خطاب به کمیسر مدنی، A.T. ویلسون، با نامه ای با درخواست های مشابه خواستار کومک شد، اما هیچ کدام تعهد قطعی دریافت نکردند. یکی از عواملی که آنها را بسیج کرد، ناسیونالیسم بود. با این حال، سرعت کاهش حمایت سیمکو در مواقع ناملایمات، نشان می‌دهد که برای اکثریت پیروان او، ملی‌گرایی در بهترین حالت یک انگیزه اضافی بود. بە گفتە بروینسون، جدی ترین نقطه ضعف جنبش سمکو، نبود هر نوع سازمان رسمی بود. فقط شبکه روابط خصوصی سمکو وجود داشت، نه حزبی برای سازماندهی پیروان، نه حکومت رسمی یا شورای جنگی داشت.

تشکیل کوملە ژ ک

نیروهای متفقین در سال 1941 در جریان جنگ جهانی دوم وارد ایران شدند و رضا شاە  را مجبور بە تبعید کردند و ساختار قدرت را تغییر دادند.  پسر رضاشاه، محمدرضا شاه، شاە ایران شد. اتحاد جماهیر شوروی یک حوزه نفوذ در شمال ایران از جمله کوردستان را در اختیار داشت وانگلیسی ها و آمریکایی ها حوزه نفوذ در جنوب را تحت کنترل داشتند. این به کوردها اجازه داد تا از طریق حمایت شوروی، یک منطقە خودمختار مبتنی بر آرمان های ملی گرایانه را تشکیل بدهند. بە گفتە فردیناند هنربیکلر ماهها قبل از اعلام «جمهوری» عملاً مستقل از دولت ایران بود، اما همیشه در داخل مرزهای پادشاهی وقت ایران عمل می کرد.

"کومله" معروف به کومله ج.ک (انجمن احیای کردستان) در 25 شهریور 1341 به عنوان یک سازمان حزبی مخفی توسط گروه کوچکی متشکل از 15 تاجر طبقه متوسط و مقامات خرده پا محلی در حوالی مهاباد تأسیس شد. نفوذ "کوماله" به سرعت گسترش یافت و به زودی بە  ستون فقرات سیاسی استقلال طلبی های ملی کوردهای ایران تبدیل شد. ایجاد کوملە یک گسست معرفتی با جنبش های قبلی بود که رهبران آن پیشینه ایلی و مبتنی بر حمایت قبیله ای داشتند. بە گفتە امیر حسنپوور، اولین گسست سازمانی از سیاست فئودالی و قبیله ای در سال 1942 با تشکیل انجمن احیای کردستان در مهاباد ایران رخ داد. رهبری و اعضای آن عمدتاً از بورژوازی شهری، بزرگ و کوچک، جوانان تحصیل کرده و اعضای روحانی و اشراف زمین دار با تفکرات ناسیونالیستی گرفته شده بود..

در «مانیفست» تهیە شدە حزب «نو»، قاضی محمد، این سازمان با استناد به "منشور آتلانتیک" در 14 اوت 1941، مورد توافق فرانکلین دی. روزولت، رئیس جمهور ایالات متحده و وینستون چرچیل، نخست وزیر بریتانیا، به عنوان هدف حزب "دموکراسی بر اساس مدل آمریکایی" اشاره کرد. "منشور آتلانتیک" در طرح های هشت گانه اساسی برای نظم جهانی صلح آمیز و باثبات جدید پس از جنگ جهانی دوم خلاصه شده است: نکته 2: "هیچ تغییر سرزمینی که با خواسته های آزادانه ابراز شده مردم مربوطه مطابقت نداشته باشد". بند 3: «حق همه مردم در انتخاب شکل حکومتی که تحت آن زندگی خواهند کرد. و آنها مایلند که حقوق حاکمیتی و خودمختاری به کسانی که به زور از آنها محروم شده اند بازگردانده شود. بنیانگذاری حزب جدید منجر به انحلال "کوماله جی کی" و جذب اعضای آن توسط "دموکراتهای"  کورد ایرانی شد. از مهمترین دستاوردهای جمهوری کوردستان، دستاورد جنبش ملی در دولت سازی مدرن بود. بە گفتە موجاب، اولین تجربه کوردها در تشکیل حکومت خودمختار به سبک مدرن بود. در این حکومت، رئیس جمهور، پرچم، کابینه و ارتش ملی داشت. زبان کردی زبان رسمی بود. این حزب توسط حزبی اداره می شد که رهبران آن عمدتاً از صفوف خرده بورژوازی شهری بودند و به حقوق اقلیت ها و برخی حقوق زنان احترام می گذاشتند.

بدین ترتیب، جمهوری کوردستان (ژانویه-دسامبر 1946) به کوردها اولین حزب سیاسی مدرن، نمادهای ملی مانند پرچم و سرود و چارچوبی سیاسی بە آرزوی کوردها داد. بطوری کە کوردستان ایران و بخسوس شهر مهاباد مهد ناسیونالیسم کوردی شد. پس از سقوط جمهوری کوردستان، احزاب دموکراتیک کرد در عراق و سپس در سوریه و ترکیه تشکیل شدند. اکثر رهبران وفعالان از طبقه روشنفکر مدرن بودند، اما شامل هر کسی می‌شد که به آرمان‌های ملی گرایانه متعهد بود. هدف هر یک از احزاب دستیابی به خودمختاری برای بخش مربوطه کوردستان و دموکراسی برای کشوری بود که بخشی از آن بود. این امر هم به دلیل مصلحت سیاسی و هم به دلیل نفوذ احزاب کمونیست در جنبش های مخالف ایران، عراق و سوریه بود.

از آنجایی که کوردها دارای ویژگی‌های اجتماعی و فرهنگی مشترک با کوردهای سایر نقاط کوردستان هستند، بنابراین ابعاد سیاسی هویت کوردی ناشی از رابطه با، و به عنوان واکنشی به استقرار دولت-ملت‌های مدرن در این چهار کشور است. در زمان تشکیل جمهوری کوردستان،  شمار قابل چشمگیری از کردهای عراقی اگرچه چمهوری کوردستان در اقلیم کوردستان ایران و در داخل مرزهای دولت ایران شکل گرفت، اما در امور نظامی و غیرنظامی شرکت فعال داشتند، از جمله مصطفی بارزانی که به یک رهبر نظامی برجسته تبدیل شد. سرود ملی شعری بود که یک کورد اهل عراق سروده بود. جمهوری مهاباد - که اولین حزب سیاسی مدرن و نمادهای ملی مانند پرچم و سرود را به کوردها داد، طعنه آمیز است. و یک چارچوب سیاسی برای آرزو - کردستان ایران مهد ناسیونالیسم کرد بود. راجع بە تهمتهای کە بە ایشان وارد شدە بود، قاضی محمد با استناد به حق بین المللی برای به دست گرفتن سلاح علیه «استبداد سیاسی» در دفاع از خود از مردم کورد و تعیین سرنوشت («حکومت خود بومی») اقرار کرد که بی گناه است.

کوردهای ایران در مجموع ملتی متمایز از ایرانیان را تشکیل می دهند. در نتیجە با تبعیض نهادینه شده مواجه بوده اند که آنها را به حاشیه رانده است و از پیشرفت شرایط زندگی و اجتماعی و همچنین گسترش حقوق بشر جلوگیری می کند. اقلیم کردستان ایران توسعه نیافته است و دسترسی برابر به مزایای دولتی ندارد. بنابراین سعی میکنند هیچ فرستی را برای کسب حقوق ملی از دست ندهند.

انقلاب ١٩٧٩

پس از سقوط جمهوری کوردستان، در سال‌های بعد، گهگاه تلاش‌های شورشی توسط کوردها انجام شد، اما نتوانستند با ارتش ایران رقابت کنند. با وجود فراز و نشیبها، جنبش کورد در اقلیم کوردستان ایران همچنان ادامە داشت. هرگاە فرستی پیش میامد، کردها در ایران فعالیت خود را ازسر میگرفتند.  هنگامی که انقلاب 1979 رخ داد، اکثریت کوردهای ایران از دولت انقلابی حمایت کردند. در این زمان، حزب دمکرات کوردستان نسبت به سال 1946 بسیار سازماندهی شده بود وتوانستند در مهاباد ستادی ایجاد کنند و منطقه را تحت کنترل خود درآورند که پایگاه مهمی برای فعالیت های انقلابی علیه شاه شد.  کوردها در ابتدا با شور و شوق به ظهور آیت الله خمینی و استقرار جمهوری اسلامی ١٩٧٩ واکنش نشان دادند و پس از سی سال ظلم و ستم رژیم شاه، فکر کردند بالاخره وضعیت خود را بهبود خواهد بخشید. اما کردها و رهبری آنها به زودی متوجه شدند که جمهوری اسلامی و روند رادیکال‌سازی شیعی که به راه انداخته بود برای آنها بسیار خطرناک‌تر از رژیم شاه است. خیلی زود متوجە شداند کە در چهار چوب جمهوری اسلامی ایران، هیچ یک از خواستهای کوردها محقق نمیشود.

از نظر تئوریک احتمالا می توان نظریه سه مرحله ای"a-b-c" ، تئوری میروسلاو هروک را برای مراحل تشکیل، رشد و اهداف حدک ئێران تطبیق کرد. بنا بر این تێوری شاید فهمید، مبارزە حزب دمکرات کوردستان ایران و حتی جنبش کورد در اقلیم کوردستان ایران، در چە مرحلەای از مبارزە قرار گرفتە.  هروک این تئوری را برای جنبش های قومی و ملی گرایانه در اروپا  به کار برد. توجه به این نکته حائز اهمیت است که مدل هروک به طور جهانی برای همه جنبش ها و زمینه های ملی قابل اجرا نیست و ممکن است در موارد مختلف تنوع و پیچیدگی هایی وجود داشته باشد. با این حال، کار او می تواند بینش های ارزشمندی در مورد پویایی ناسیونالیسم و ​​مراحلی که جنبش ناسیونالیستی در کردستان ایران از طریق آن تکامل یافته است، به ما ارائه دهد.

طبق این تئوری، در مرحله اولیه، گروهی از مردم بر اساس عوامل فرهنگی، زبانی و تاریخی شروع به ایجاد حس هویت مشترک می کنند. تأکید بر ایجاد یک هویت جمعی است که اغلب توسط روشنفکران و رهبران فرهنگی انجام می شود. با این حال، این هویت ممکن است هنوز یک برنامه سیاسی یا الزامات دولتی نداشته باشد. این مرحله برای حزب دمکرات کوردستان ایران می تواند با مرحله ایجاد کومله ج.ک مطابقت داشته باشد که در آن گروهی از روشنفکران و پیشگامان این سازمان را با هدف حساس سازی، بسیج و احیای هویت کردی ایجاد کردند. در این مرحله، هویت ملی در حال ظهور شتاب بیشتری می گیرد و جنبش به دنبال به رسمیت شناختن فرهنگی و سیاست در یک دولت چند ملیتی بزرگتر است. مرحله دوم می تواند منطبق بر فعالیت های ناسیونالیستی در طول چهار دهه، پس از سقوط جمهوری کردستان تا سال 1979 باشد. مرحله سوم، جنبش ملی به یک جنبش توده‌ای با حمایت گسترده‌تر مردم تبدیل می‌شود. این اقدام برای حزب دموکرات کوردستان ایران با سایر احزاب سیاسی کوردستان ایران بە راە انداختند. برای مثال، در خواست أحزاب کورد در اقلیم کوردستان ایران و جواب مثبت مردم بە این درخواستها، برای نشان دادن نارضایتی بە قتل ژینا امینی، حاکی از سطح بالای اگاهی در میان مردم کوردستان است. حمایت گستردە از دراخواست حزبها، ساژمانها و جامعە مدنی، این همان مرحل سوم و نهایی اگاهی ملی است کە حرکتهای ملی سالها براش کار کرداند.

مطالبات کوردها در ایران، برای حق تعیین سرنوشت داخلی کە مطالباتی دموکراتیک است، با استبداد و ناسیونالیسم ایرانشهری ناسازگار است. برای تمامیت خواهان مرکزگرا، حقوق کوردها برای تعیین سرنوشت حتی در چهارچوب ایران، همچنان نقطه کور آنهاست. جنبش ژینا نشان داد که جنبش سیاسی کورد در میان ملیتهای دیگر ایرانی سازمان یافته ترین و بالغ ترین جنبش است. أحزاب کورد در ایران توانستەاند، رابطە اورگانیک با مردم کوردستان درست کنند. در سطح دیاسپورا هم، کوردهای ایران در خارج کشور، نسبت به سایر ملیتها و گروه های سیاسی ایران بسیار سازمان یافته و فعال تر بودند. جنبش ژینا، ملیتهای ساکن ایران را بیشتر بە هم نزدیکتر کرد. این جنبش نارضایتی مشترک انها را در مورد برتری فارس را برجستەتر کرد. احتمالا ملیتهای غیر فارس ایرانی متوجه شدەاند که تنها راە مقابلە با این سیستم سرکوبگر، همکاری بیشتر در بین ملیتهای ایران است.

 

 

Martin van Bruinessen, ‘A Kurdish Warlord on the Turkish-Persian Frontier in the Early Twentieth Century: Isma`il Agha Simko’

Martin van Bruinessen, هەمان سەرچاوە

Martin van Bruinessen, هەمان سەرچاوە

Martin van Bruinessen, هەمان سەرچاوە

Ferdinand Hennerbichler, Department of History, College of Humanities, University of Sulaimani (UoS), Sulaymaniyah, Iraq. DOI: 10.4236/aa.2018.83010 PDF HTML

(Roosevelt, 1947: pp. 250-251, cited by Ferdinand Hennerbichler).

The Kurdish Experience Amir Hassanpour In: 189 (July/August 1994)

.(Roosevelt, 1947: p. 254 cited by Ferdinand Hennerbichler)

(Mojab, 2001: pp. 77-79 cited by Ferdinand Hennerbichler).

Iranian Kurds: Between the Hammer and the Anvil by Prof. Ofra Bengio BESA Center Perspectives Paper No. 1,103, March 5, 2019

Gibson, B. R. (2015). Sold Out? Us Foreign Policy, Iraq, the Kurds, and the Cold War. New

York, NY: Palgrave.