د. آویسا رضایی
زاگرس با آتش غریبه نیست، آتش کینهی رژیم بر دامن زاگرس و گلولهاش بر سینهی زاگرس نشینان نشانهی بارز ترس یک دیکتاور از بزرگی و همت مردمان آن خطه است
در دو نیم قرن گذشته شاهد مبارزهی آزادیخواهان با حکومتهای دیکتاتور وقت به محوریت کوردستان روژهلات بوده و هستیم. چ در دوران حکومت پهلوی و در رژیم مستکبر و دیکتاتور و تروریست جمهوری اسلامی با اکوساید وسیع و آتشسوزی زنجیرهای جنگلهای اقلیم طبیعی کوردستان روژهلات، دست و پنجه نرم کردهایم و محافظت و خاموش کردن آتش از جانِ زاگرس بخشی از مبارزات و وظایف سرنشینان این سلسله کوهستان نامدار بودە است.
بیش از یک قرن است که جنوساید کوردستان از تمام راههای ممکن در جریان است و در ۴۴ سال اخیر با سرعتی باورنکردنی به اوج خود رسیده است.
١.محو کردن مرز و جغرافیای کورد
٢.چپاول، سرقت و فروش منابع ملی کورد
٣.جنوساید جانی و روانی ملت کورد
٤.اکوساید جنگلها، منابع معدنی، منابع آبی، ویرانی آثار باستانی
٥. آسیمیلهی فرهنگ، زبان و لباس و ...
شاید از نظر برخی از خوانندگانِ غیرِ کورد جنوساید کلمهی مناسبی برای مکمل بودن با برخی وقایع ذکر شده نباشد، اما از دیدگاهِ یک کورد، کلمه "جنوساید" برای بیانِ مصیبتِ وارده بر این ملّت مقاوم بسیار ناتوان و حقیر است.
در شانزده سال گذشته شاهد سوختن سریالی جنگلهای بسیاری در اقلیم روژهلات بودەایم و با هرکدام ازین آتش سوزیها دست و پنجە نرم کردەایم. اما در واقع باید گفت این فقط درختان نبودند که سوختند! بلکە هدف تغییر اکوسیستم کوردستان است. جنگل یک اکوسیستم غیرِ ثابت و پیچیده است که به صورت طبیعی تمام مجموعه موجود در آن محیط با هم در تبادل و تعاملند. هرگاه جنگل مغلوب در معرض یک یا چند عامل تخریب طبیعی یا غیرطبیعی قرار میگیرد. بسته به شدت اثر آن عامل، حالت تعادل یا قدرت خود درمانی و تنظیم اتوماتیک آن ضعیف گشته یا از بین می رود. خودسازی و خودبازسازیِ جنگلها تحت تاثیر فاکتورها و فرآیند های گوناگون مانند: شرایط رویشگاهی، ترکیب گونه ها، زادآوری و آشفتگی ها قرار میگیرد. بە همین دلیل میتوان آتش سوزی را به عنوان یکی از مهمترین آشفتگی های موثر بر اکوسیستمهای جنگلی شناخت. آتش سوزی های جنگل، صرف نظر از منشا پیدایش (طبیعی یا مصنوعی)، می توانند به صورت مستقیم بر خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک و به صورت غیرمستقیم بر کیفیت رویشگاه از طریق تاثیر بر پوشش گیاهی، توده شاخ و برگ و جانوران خاکزی اثر داشته باشد.
علاوه بر اثرات فوق، آتش سوزی تغییرات قابل توجهی را در سایر بخش های اکوسیستم جنگل مانند: حیات وحش، جریان آبهای سطحی، کیفیت هوا، میکروکلیما و به طور کلی اقلیم، ایجاد می کند. آتشسوزی یکی از رخدادهای مهم و رایج در کلیه اکوسیستمهای جنگلی است که تاثیرات بسیار پیچیدهای بر روی خصوصیات خاک دارد. تغییرات در خصوصیات فیزیکی (تخریب ساختار و تخلخل خاک، افزایش رواناب و فرسایش، شیمیایی)، کاهش مواد آلی، تبخیر کاتیونها، تغییر در ذخایر عناصر غذایی و چرخه آنها و (بیولوژیکی خاک) کاهش در گونههای میکرو و ماکروفونها، تغییر جمعیت میکرو توسط آتش میتواند سبب تغییر در پوشش و فعالیتهای گیاهی گردد.(١)
آتشسوزیهای شدید در جنگل، همچنین با ایجاد ترکیبات آلی با خاصیت آبگریزی در خاک منجر به کاهش نفوذپذیری آب گردیده و بازده چرخه هیدرولوژیکی را کاهش میدهد. خاک، آب و موجودات زنده از عوامل موثر در تعادل و پایداری اکوسیستم جنگلی میباشد که هرسه آن تحت تاثیر آتشسوزیهای شدید تخریب میگردد .
سوختن جنگلها منجر به افزایش دیاکسید کربن، کاهش تعداد درختان و گیاهان، افزایش خشکسالی و کاهش تنوع زیستی میشود. همچنین از بین رفتن درختان بلوط در سلسله کوههای زاگرس میتواند منجر به کاهش تنوع زیستی، افزایش فرسایش خاک، افزایش خطر سیلاب و کاهش پوشش گیاهی منطقه شود. همچنین شامل خطراتی جدی برای جانوران و گیاهان بومی این منطقه اعم از، از بین رفتن و یا حتی انقراض نسل بسیاری از گونههای کمیاب جانوری، پرندگان و ... خواهد داشت. دهههای بسیاریست که حکومتهای توتالیتر و مسئولین سیری ناپذیر به اسمِ توسعه و مدیریت، برای چپاول بیشتر، دست به تخریب و دستکاری محیط زیست زدەاند و از نمونههای بزرگ و بارز میتوان بە جابجایی مسیر رودخانهها، تخلیهی آبهای شور و شیرین، از بین بردن کوهها و تپهها برای استخراج منابع زیرزمینی، به آتش کشیدن جنگلها و مراتع، تغییر سیستم آب و هوا از طریق هارپ، ایجاد زلزلههای مصنوعی و بارشهای مصنوعی و ایجاد سیلهای ویرانگر، را میتوان نام برد. اتفاقاتی که به ترتیب گفته شد نقش موثری در عدم سطح رفاه اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و پیشرفت صنعتی نیز دارد. و مستقیما با جهان چندمی شدن مرتبط است. و اگر این پروژه به همین منوال ادامه پیدا کند و از دستکاری زمین و اکوسیستم، بخصوص در مناطق معدنی جلوگیری نشود، قطعا شاهد مرگ زودرس زمین خواهیم بود.
منبع:
https://civilica.com/doc/1872826/
https://journals.srbiau.ac.ir/article_3280.html