باوان کرماشانی
هويت دربرگيرنده عناصر گوناگونى است. از مهم ترين مؤلفەهای مربوط بە هویت، میتوان بە پوشاک و لباس افراد یک جامعە اشارە کرد کە تاثیر پذیرفتە از تاریخ، جغرافیا، میراث سیاسی، فرهنگ و ادب همان جامعە است. بە طور کلی پوشاک از اصلی ترین نشانهای هویتی در جوامع بە حساب میآید.
پوشاک مردم در کوردستان نیز بە عنوان یکی از کهن ترین تمدنهای بشری، نە فقط بە منظور جلوگیری از سرما و گرما و پوشش بدن، کە بە عنوان یکی از شاخصهای هویتی، مطرح بودە و هست… و بە سبب در معرض دید مستقیم قرار داشتن، سهم قابل ملاحظەای از گزارش گردشگران و جهانگردانی کە بە کوردستان سفر کردەاند را بە خود اختصاص دادە است. دقت سفرنامە نویسان در ثبت جزئیات آن، عامل مهم آگاهی ما از سبک و نوع پوشش دورەهای پیشین است.
لباس کوردی از دیرباز مورد توجە توریستها بودە و اغلب دربارەی آن اظهار نظر کردەاند. جرج کرزن پوشش مردم در کوردستان را یکی از عوامل تمایز کوردها از ایرانیها دانستە است… پوشاک کوردها معمولا سبب تشخیص آنها از دیگر گروەها میشدە است، تا جایی کە برخی از گردشگران بر این باورند کە کوردها را میتوان از روی بالاپوش و دستار، بە طور کلی از دیگر مردمان بازشناخت.
گردشگران علاوە بر تشخیص تفاوت لباس کوردها با سایر ملل ایران، تفاوت جزئی لباس بین نقاط مختلف کوردستان را هم ثبت کردەاند. تانکوانی با ذکر نمونەای در یکی از نامەهایش دربارە تفاوت لباس کوردها چنین نوشتە است: "لباس آنها برحسب ایالتهای مختلف، تغییراتی هرچند جزئی پیدا میکند. برای مثال لباس زنان در کرماشان با اندکی تفاوت در ظاهر و تعداد تکەهای آن با سایر نقاط کوردستان ثبت شدە است… اما غالب گردشگران پوشاک مردان کورد را در کرماشان ، سنە و ارومیە، بسیار شبیە هم دانستەاند… چیزی کە تا امروزە هم رایج بودە و هر چند تغییرات جزئی در فرم و شکل آن راە یافتە… اما بە طور کلی تفاوت اساسی با ادوار گذشتە نکردە است".
ثبت مشاهدات سياحان و اين تاريخ نگارىها از این روى اهميت دارد كه تصوير واضحى را از پوشش مردمان كوردستان و بە طور خاص شهر كرماشان، كه مورد بحث اين مقاله است… را به ما نشان مى دهد؛ كه مردمان اين دیار از ديرباز با اندكى تفاوت با ديگر نقاط كوردستان، پوشش اصيل كوردى داشتەاند کە سبب تمایز و بازشناخت آنان از هویتهای دیگر میشدە است… مسئلەای کە بعد از اعمال سیاستهای آسمیلاسیون در کلان شهر کرماشان میرفت تا بە دست فراموشی سپردە شود… سیاستهایی استعماری، کە برای حذف فرهنگ کوردی در بزرگترین شهر کوردستان، با تعریف دوگانەی ملی_محلی، کوشید تا فرهنگ فارس را ملی و فاخر، و فرهنگ کوردی را پیش پا افتادە و محلی جلوە دهد و در راستای همین سیاستها، بارها و بارها لباسی را کە در دیگر مناطق کوردستان بە صورت رسمی هم استفادە میشود را در کرماشان ممنوع کردند. برای مثال از حضور آقای جلیل آهنگرنژاد مدرس نام آشنا، در آخرین روز تدریسش با لباس کوردی ممانعت بە عمل آوردند… در خاک کوردستان، خود را صاحب خانە فرض کردە و برای سادەترین و طبیعی ترین حق یک انسان یعنی انتخاب لباس تصمیم گیری کردند؛ مبادا کسی بخواهد فرهنگ این مردم را بە آنان یادآوری کند.
اما چرا کرماشان آیا جز اهمیت این شهر بە عنوان مرکز کوردستان، موقعیت استراتژیک و تاریخ پرشکوە آن است؟! ایادی فاشیسم و تمامیتخواهی در جدیدترین اقدام، گام را فرا تر نهادە با گستاخی تمام از ورود دو شهروند با لباس کوردی بە محوطەی تاریخی تاقوەسان ممانعت بە عمل آوردە بودند…مکانی تاریخی کە یادآور تاریخ باشکوە دیار کوردستان است. اقدامی کە خوشبختانە با خشم عمومی مردم کرماشان مواجە شد و آنان این اهانت و گستاخی را برنتابیدند تا مزدوران در خاک وطن خودشان، تازیانە بە صورت فرهنگ اصیلشان بکشند.
و بە دنبال این اهانت بزرگ، براساس فراخوانی از پیش تعیین شدە از سوی شورای آزادیخواهان و فعالین فرهنگی این شهر، با پوشش کوردی در محوطەی تاریخی تاقوەسان حضور یافتند تا ضمن رساندن صدای اعتراض خود بە گوش مجریان سیاستهای استعماری، این مهم را بە همگان نشان دهند کە کسی نمیتواند هویت آنان را تعریف کند.
در روز جمعە ٣٠ تیرماە ١٤٠٢ و بە دنبال فراخوان فوق الذکر، علیرغم جو امنیتی بسیار شدید، در میدان تاقوەسان، شمار زیادی از مردم کرماشان اعم از زن و مرد، با لباس کوردی در این مکان تاریخی حضور یافتند.
در ساعات نزدیک بە فراخوان، نیروهای امنیتی بە صورت گستردەای دور میدان و حتی ورودی محوطەی تاریخی تاقوەسان حضور یافتند و جو امنیتی شدید و ملیتاریزەای را با هدف ایجاد رعب و وحشت بە وجود آوردە بودند.
در داخل محوطە نیز نیروهای امنیتی، انتظامی، گشت حجاب و لباس شخصی نیز دیدە میشدند کە ضمن تذکر بە افرادی کە با پوشش کوردی مشغول بازدید بودند با اخذ کارت شناسایی، اسامی آنان را یادداشت مینمودند.
اما علیرغم تمام این فشارها و ایجاد فضای رعب و وحشت، کرماشانیها با پوشیدن نماد هویتشان اعتراض خود را بە سرکوبهای سیستماتیک و آسمیلاسیون حکومتی نشان دادند.
مردمی کە بە خوبی از اهمیت پوشش بە عنوان بخشی از هویت اجتماعی واقف بودند و از آن همچون بستری برای طرح گفتمان و مواضع خود، استفادە کردند و با میانجی همین زبان پوشش، بخشی از مطالبات و مواضع خود را در سطوح سیاسی و اجتماعی، فریاد زدند.